با توجه به تعريف انسان به «حی متأله» از سوی علامه جوادی آملی، در تبيين رويكرد حداكثری ايشان در مبحث گستره دين بايد گفت كه با تعريف انسان به موجود زندهای كه به سمت خدا گرايش دارد، توحيدی بودن، بايد بر همه شئون زندگی انسانی حاكم باشد.
روحالله شمشيری، دانش آموخته حوزه و دانشگاه و پژوهشگر دينی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به وجود دو رويكرد حداكثری و حداقلی در مبحث گستره دين، گفت: رويكرد حداقلی كه تحت تأثير مسيحيت رواج يافته است، دين را به حوزه شخصی محدود میكند، اما رويكرد حداكثری دين را دارای كاركرد در همه حوزههای زندگی انسان، اعم از فردی و جمعی میداند.
رويكرد آيتالله العظمی جوادی آملی در بحث گستره دين رويكردی حداكثری است
شمشيری با بيان اين كه رويكرد آيتاللهالعظمی جوادی آملی در بحث گستره دين رويكردی حداكثری است، اظهار كرد: آيتاللهالعظمی جوادی آملی علاوه بر وجه اخروی دين، بنا بر طريقيت دنيا برای ساخته شدن آخرت، دين را دارای كاركرد در امور دنيوی نيز میدانند، ولی ايشان معتقدند برخلاف بعضی از حوزهها كه دين در آنها به تفصيل سخن گفته است، در بعضی ديگر از زمينههای گستره زندگی انسان، هر چند كليات را بيان كرده، اما به صورت جزيی به آنها نپرداخته است.
وی ادامه داد: در واقع ايشان معتقدند كه دين يك سری كليات را در همه ابواب ارائه میدهد و در برخی موارد همچون علوم تجربی و رياضی و ... جزئيات به عهده خود انسانها واگذار شده است، اما كليات و يا جزئيات بيان شده از سوی دين نيز حتماً بايد مورد توجه و استفاده قرار گيرد.
براساس نظر ايشان ما اصول را از دين میگيريم، اما در برخی از زمينهها اين عقل است كه فروع را استخراج و تنظيم میكند؛ چه در آن زمينه گزارهای در دين وجود داشته باشد يا نه؛ اما اگر اساس و پايه درست باشد با وجود جايزالخطا بودن عقل، هيچ گاه انحراف اساسی ايجاد نخواهد شد
شمشيری افزود: برای مثال، آيتاللهالعظمی جوادی آملی در رابطه با طب میفرمايند كه براساس موضع و نظر دين در طب، انسان بايد به عنوان يك انسان ديده شود و نه يك حيوان؛ چرا كه انسان علاوه بر موجوديت خاكی صاحب موجوديتی ماورائی است. اين اصلی است كه در آموزههای اسلامی مندرج است و بر اين اساس میتوان بر اين امر تأكيد كرد كه در طب و البته در ديگر علوم، نبايد انسان با حيوانات كاملاً يكسان در نظر آورده شود. در اين صورت اگر علم بر اساسهايی اين چنين استوار شود، كاركردها و جهتگيریهايی متفاوت خواهد يافت.
اين پژوهشگر دينی در خصوص مبحث حكومت و سياست عنوان كرد: همچنين در زمينه حكومت نيز اسلام با تأكيد بر اين كه حكومت از آن خداست و ولايت پيامبر(ص) و معصومين(ع) و ولايت فقيه در ادامه آن قرار میگيرد، در برخی موارد احكامی را صادر كرده است و بقيه موارد را به تجربيات و آزمون و خطای بشری سپرده است و البته در اين موارد نيز روح شريعت اسلام، خصوصاً توحيد، بايد در ساختار حكومت و قوانين به عنوان يك راهبرد اصولی حفظ شود. بنابراين اگر مواردی از تجربيات ديگران و برای مثال غرب اخذ میشود، نبايد انسانمحوری حاكم بر ساختار و فرهنگ غرب را نيز اخذ كنيم و آن را ملاك قانونگذاری قرار دهيم.
تبیین گستره حداکثری دین بر اساس مفهوم «حی متأله»
شمشيری با اشاره به مفهوم «حی متأله» كه از سوی آيتاللهالعظمی جوادی آملی برای تعريف انسان مطرح شده است، بيان كرد: خدامحوری اساس فرهنگ و انديشه اسلامی است و پس از آن، مبنايی كه در امر حكومت اسلامی مطرح است، خليفة اللهی انسان است، اما براساس نظر علامه جوادی آملی اين انسان، نه حيوان ناطقی است كه اسير غرايز قرار میگيرد، بلكه «حی متأله»، به معنای موجود زندهای است كه به سمت خدا گرايش دارد.
وی با بيان اين كه با محور قرار گرفتن چنين انسانی، حكومت توحيدی خواهد بود، اظهار كرد: اگر بر حيوانيت انسان تأكيد شود، امر منجر به همان چيزی خواهد شد كه در غرب پديد آمده است؛ كه چه در فرهنگ و چه در علم و صنعت دچار انحرافاتی است كه به واسطه شكل گرفتن نيازهای كاذب، در نتيجه تأكيد بر جنبههای غريزی، ايجاد شده است. در واقع در فرهنگ غربی علم و صنعت نيز كه دارای كاركردهايی اصيل برای رفع نيازهای واقعی است، تحتالشعاع نيازهای كاذب قرار گرفتهاند و چرخهای معيوب را موجب شدهاند؛ در حالی كه در يك ساختار الهی، نيازهايی از انسان محل توجه است كه با ساختار الهی انسان و گرايش او به خداوند همسو باشد.
در فرهنگ غربی علم و صنعت نيز كه دارای كاركردهايی اصيل برای رفع نيازهای واقعی است، تحت الشعاع نيازهای كاذب قرار گرفتهاند و چرخهای معيوب را موجب شدهاند؛ در حالی كه در يك ساختار الهی، نيازهايی از انسان محل توجه است كه با ساختار الهی انسان و گرايش او به خداوند همسو باشد
اگر عقل كاركردی توحيدی پيدا كند، چراغی است كه از سوی خداوند به ما داده شده است
اين دانش آموخته حوزه و دانشگاه با اشاره به اين مطلب كه البته سرمايه عقلانی فراهم آمده انسانی نيز در اسلام مورد توجه و مقبول است، خاطرنشان كرد: هر چند اين عقل ممكن است در جاهايی دچار خطا شود، اما بعضی از زمينههای زندگی انسان به همين عقلی سپرده شده است كه خداوند به انسان عطا كرده و آن را با فرستادن پيامبران برونی، ياری و تكميل كرده است. اين مفهومی است كه در متون دينی ما مطرح شده و آيتاللهالعظمی جوادی آملی نيز، با استناد به همين مطلب، معتقدند كه اگر عقل كاركردی توحيدی پيدا كند، چراغی است كه از سوی خداوند به ما داده شده است.
شمشيری افزود: در واقع براساس نظر ايشان ما اصول را از دين میگيريم، اما در برخی از زمينهها اين عقل است كه فروع را استخراج و تنظيم میكند؛ چه در آن زمينه گزارهای در دين وجود داشته باشد يا نه؛ اما اگر اساس و پايه درست باشد با وجود جايزالخطا بودن عقل، هيچگاه انحراف اساسی ايجاد نخواهد شد و برای مثال آن چه كه در غرب، به واسطه اساس قرار گرفتن حيوانيت انسان و غرايز او، پديد آمده است، برای ما روی نخواهد داد.
وی با بيان اين كه مسئله اصلی در اين زمينه اين است كه مبنا را چه چيزی قرار دهيم، عنوان كرد: رويكرد حداكثری علامه جوادی آملی درباره گستره دين در يك منظومه فكری مطرح میشود كه میتوان آن را از منظر مفهوم «حی متأله» مورد توجه قرار داد. بر اين اساس در تبيين رويكرد حداكثری علامه جوادی آملی درباره گستره دين بايد گفت كه با توجه به تعريف انسان به «حی متأله»، توحيدی بودن، مؤلفهای است كه بايد بر همه شئون زندگی انسانی كه ذاتاً جويای خدا دانسته میشود، حاكم باشد.