لازمه رسيدن به آزادی حقيقی روحی مدنظر اسلام، آن است كه انسان برخی از محدوديتها را برای جسم و بدن خود بپذيرد و فهم درست كتاب و سنت و عقلانيت دينی، منابع ما برای منظومهسازی فكری در باب «آزادی» در محدوده دين محسوب میشود.
حجتالاسلام والمسلمين محسن غرويان، عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، به بيان سخنانی در تفسير بيانات اخير رهبر معظم انقلاب در چهارمين نشست انديشههاى راهبردى با موضوع آزادى و درباره ديدگاه اسلام در باب مفهوم آزادی پرداخت.
وی اظهار كرد: تفسير بنده از بيانات مقام معظم رهبری اين است كه مراد از محدودسازی خودمان در چارچوب اسلام آن است كه اسلام بر اساس فلسفه و انسانشناسی خاص خود معتقد است كه حقيقت انسان مربوط به عالم ديگری است و ما زمانی به آزادی حقيقی میرسيم كه روحمان (و نه جسممان) آزاد شود.
رسيدن به آزادی حقيقی منوط به پذيرش محدوديتهاست
نويسنده كتاب «آشنايی با فلسفه» عنوان كرد: مقوم شخصيت ما همان روح است و ما برای رسيدن به آن آزادی روحی بايد محدوديتهايی برای جسم و بدنمان به عنوان مثال در خوردن و آشاميدن و استفاده از نعمتهای دنيوی قبول كنيم؛ چراكه آزادی روح با آزادی مطلق جسم سازگاری ندارد و آن آزادی حقيقی كه در عرفان از آن بحث میشود زمانی برای روح حاصل میشود كه تعلقات مادی به تدريج كم و در نهايت به حد صفر نزديك شود.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية بيان كرد: همين شهوات و تعلقات و وابستگیهای آدمی به شكم و شهوت بارزترين تعلقات حيات دنيوی هستند و مراد مقام معظم رهبری آن است كه ما به هر حال اگر بخواهيم پرواز كرده و روح خود را آزاد كنيم، بايد از قيد شكم و شهوت و زندگی صرفاً طبيعی، حيوانی و مادی كنده شويم و در چارچوب محدوديتهايی حركت كنيم كه اسلام برای ما مشخص كرده است.
منابع منظومهسازی در باب «آزادی»
وی در تبيين فرازی از بيانات مقام معظم رهبری درباره ضرورت حركت به سمت منظومهسازى در باب مفهوم آزادی و در پاسخ به اين سؤال كه منابع ما در منظومهسازی چه چيزهايی هستند، گفت: منابع آن منظومهسازی فهم درست كتاب و سنت و عقل است؛ يعنی آنچه از كتاب خدا و روايات برداشت میكنيم و نيز آنچه بر اساس عقلانيت اسلامی و دينی به دست میآوريم، منابع ما برای ايجاد منظومه فكری درباب آزادی هستند.
مبدأ و منشأ آزادی در اسلام
حجتالاسلام غرويان در پاسخ به اين سؤال كه مبدأ و منشأ آزادی در اسلام چيست؟ اظهار كرد: به عقيده بنده همه چيز از درون خود انسان آغاز میشود و منشأ بيرون از انسان نيست و اين انسان است كه از درون خود برای خود نيازی را حس كرده و برای رسيدن به آن نياز حركت و اقدام میكند و آغاز فلسفه از درون خود انسان است.
حجتالاسلام غرويان:
اگر آزادی جدای از اسلام را تعقيب كنيم، سه خطر بزرگ در پيش خواهيم داشت: نخست تنزل انسان در حد حيوان، دوم ايجاد هرج و مرج و سومين خطر محروميت از بسياری از التذاذات عالم هستی كه همان لذتهای معنوی و عرفانی است
نويسنده كتاب «در محضر استاد حسنزاده آملی» خاطرنشان كرد: سپس اين انسان مفهومی به نام خدا را به عنوان مبدأ هستی، كمال و سعادت و مبدأ التذاذ برای خود تعريف میكند و سپس میگويد كه برای رسيدن به كمال و سعادت بايد به خدا برسم. مفهوم خدا نيز ابتدائاً از درون خود انسان آغاز میشود.
وی در تشريح اين مطلب گفت: به عبارت ديگر ما در هستیشناسی خدا را مبدأ هستی میدانيم، اما در معرفتشناسی انسان مبدأ است، يعنی اين شناختها از خود انسان آغاز میشود و آنگاه خدا را برای خود اثبات میكنيم. در معرفتشناسی نياز به اثبات و معرفت خدا و رسيدن به خدا از درون خود انسان آغاز میشود. بنابراين انسان مبدأ معرفتشناسی و خداوند مبدأ هستیشناسی است و در بحث آزادی نيز همينگونه است.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمية اضافه كرد: لازمه رسيدن به آن آزادی حقيقی روحی كه همان مصداق سعادت و كمال است اين است كه انسان برخی از محدوديتها را بپذيرد و اين پذيرش محدوديتها، برای رسيدن به آن لذت آزادی حقيقی است.
خطرات پذيرش آزادی منهای اسلام
وی در بخش ديگری از سخنان خود در پاسخ به اين سؤال كه خطرات پذيرش آزادی منهای اسلام چيست؟ عنوان كرد: اگر آزادی جدای از اسلام را مطرح و تعقيب كنيم، به عقيده بنده سه خطر بزرگ در پيش خواهيم داشت: نخست آنكه اگر آزادی از چارچوب اسلام خارج شود، تنزل انسان در حد حيوان پيش میآيد كه در آن صورت انسان امتيازی بر حيوانات ديگر نخواهد داشت.
حجتالاسلام غرويان اضافه كرد: دومين خطر بروز هرج و مرج است؛ برای اينكه آزادی در سطح نيازهای طبيعی و حيوانی حد و مرزی نمیشناسد و همه نيز طالب اين آزادی هستند و زمانی كه محدوديتها و قيد و بندها و قوانين برداشته شود، هرج و مرج لازم میآيد و سومين خطر آن است كه ما از بسياری از التذاذات عالم هستی كه همان لذتهای معنوی و عرفانی است، محروم میشويم و ديگر بهرهای از آن التذاذات نخواهيم داشت.