ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 مرداد 1403
جمعه 5 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 20 آبان 1391     |     کد : 45719

خودكشي سينمايي هاليوود

زماني كه كمپاني والت‌ديزني اعلام كرد اكشن ابرقهرمانانه و كميك‌استريپي خود «آونجرز» (انتقام‌گيران) را با هزينه‌اي 220 ميليون دلاري توليد مي‌كند...

جام جم آنلاين: زماني كه كمپاني والت‌ديزني اعلام كرد اكشن ابرقهرمانانه و كميك‌استريپي خود «آونجرز» (انتقام‌گيران) را با هزينه‌اي 220 ميليون دلاري توليد مي‌كند، تحليلگران اقتصادي سينما حيرت كردند. دو سال قبل كه مسئولان كمپاني اين خبر را به صورت رسمي اعلام كردند، بحران اقتصادي موجود در آمريكا هنوز ادامه داشت و تمام واحدهاي اقتصادي در اين كشور، در تلاش براي كاهش هزينه‌هاي خود بودند.
البته شركت فيلمسازي تازه‌تاسيس مارول (كه مالك معنوي قصه مصور «آونجرز» است) هم در توليد اين اكشن ماجراجويانه با كمپاني والت‌ديزني همكاري داشت. اما حتي اين موضوع هم نمي‌توانست رقم كلان و غيرقابل تصور فيلم را پنهان يا توجيه كند. پرسشي كه اهل فن و تحليلگران اقتصادي مطرح مي‌كردند اين بود كه «آونجرز» در زمان اكران عمومي خود چقدر بايد در جدول گيشه نمايش سينماها فروش كند، تا لقب يك كار پرفروش و سودآور را از آن خود كند؟ قصه فيلم درباره هجوم موجودات بيگانه فضايي به كره زمين براي نابودي آن و مقابله نقش ابرقهرمان معروف قصه‌هاي مصور (از قبيل مرد آهني، تور، كاپيتان آمريكا و هالك) با اين هجوم بود. صحنه‌هاي اكشن فيلم ـ كه به درگيري سخت دو طرف ماجرا با هم مي‌پرداخت ـ به گونه‌اي بود كه هزينه كلان ميليون دلاري آن را مي‌بلعيد. به گفته سازندگان فيلم، اين صحنه‌هاي اكشن بايد طبيعي و زيبا خلق مي‌شد تا بتواند جمع كثير تماشاگران را به داخل سالن‌هاي تاريك سينماها بكشاند.

به دنبال سرمايه‌گذاري كلان كمپاني والت‌ديزني روي يكي از محصولات پرسروصدا و جنجالي خود، بقيه كمپاني‌هاي فيلمسازي هم جرات لازم را پيدا كرده و خبر از توليد فيلم‌هاي پرخرج دادند. اين اتفاق در شرايطي رخ داد كه طي سال‌هاي قبل از آن، تعدادي از پروژه‌هاي مهم سينمايي به دليل بالا بودن هزينه‌هاي توليد، به قفسه بايگاني كمپاني‌هاي فيلمسازي سپرده شد. جيمز برانديلي منتقد سينما مي‌گويد: «در هاليوود همه حساب دخل و خرج را مي‌كنند. اگر قرار باشد بر روي يك پروژه سينمايي سرمايه‌گذاري شود، اين سرمايه‌گذاري بايد توجيه اقتصادي داشته باشد. براي آنها خيلي مهم است كه اگر 50 ميليون دلار را صرف توليد فيلمي مي‌كنند، اين فيلم در زمان اكران عمومي هم هزينه‌هاي توليد را بپوشاند و هم سود ـ كم يا زياد ـ برايشان فراهم كند. در چنين اوضاع و احوالي است كه وقتي اعلام مي‌شود يك پروژه سينمايي با يك رقم نجومي توليد جلوي دوربين مي‌رود، به خودمان مي‌گوييم حتما سازندگان آن فيلم نسبت به موفقيت كلي آن در جدول گيشه نمايش اطمينان دارند كه دست به چنين كاري زده‌اند.»

برخي از تحليلگران اقتصادي سينما از توليد فيلم‌هاي پرخرج (كه بالاي 150 ميليون دلار هزينه آن است) به عنوان يك خودكشي سينمايي اسم مي‌برند. اما به نظر مي‌رسد اين روزها اين نوع هاراگيري هاليوودي دارد تبديل به يك اپيدمي عمومي مي‌شود. خلبانان ژاپني با يك انگيزه بالا در دوران جنگ جهاني دوم دست به هاراگيري زده و با هواپيماهاي خود، روي سر هدف‌هاي آمريكايي فرود مي‌آمدند. اما هاراگيري تهيه‌كنندگان هاليوودي چه نتايجي به همراه خواهد داشت؟ پل درگارا بديان تحليلگر كهنه‌كار اقتصادي سينما كه هر هفته اخبار فروش فيلم‌ها در جدول گيشه نمايش سينماهاي آمريكاي شمالي را دنبال مي‌كند، به نكته خاصي در رابطه با وضع فروش فيلم‌ها اشاره مي‌كند. به گفته او: «هيچ فرمولي براي موفقيت فيلم‌ها وجود ندارد و نمي‌توان هيچ چيزي را از قبل تعيين يا مشخص كرد.

اگر فرمولي كلي براي فروش فيلم‌ها در جدول گيشه نمايش سينماها وجود داشت، تمام تهيه‌كنندگان از اين فرمول استفاده كرده و فيلم‌هايشان را توليد مي‌كردند. ولي ما هر هفته در جدول گيشه نمايش با محصولاتي روبه‌رو هستيم كه شكست تجاري مي‌خورند. به همين دليل است كه هر جمعه حرف تازه‌اي براي گفتن دارد و هر بار كه فيلم تازه‌اي روز جمعه روي پرده سينماها مي‌رود، همه با نگراني منتظر آن هستند كه رقم فروش آن اعلام شود. در همين ارتباط است كه ما با جمعه معروف «جمعه سياه» روبه‌رو هستيم. اين جمعه‌ها شامل آن جمعه‌هايي مي‌شود كه فيلمي (يا فيلم‌هايي) كه قرار بوده در جدول گيشه نمايش توفان به راه بيندازد، بدون هيچ گرد و خاكي روانه زباله‌داني شده است.

«آونجرز» تابستان امسال 623 ميليون دلار در سينماهاي آمريكاي شمالي فروش كرد. رقم فروش فيلم در بقيه كشورهاي جهان هم بيش از 800 ميليون دلار بود. يك فروش جهاني يك ميليارد و پانصد ميليون دلاري براي اين فيلم، خبر از موفقيت بسيار بالاي آن مي‌دهد. به فيلم‌هايي كه به چنين رقم كلان فروشي دست پيدا كنند، لقب «بلاك باستر» مي‌دهند. اگر رقم هزينه‌هاي توليد از رقم كلي فروش آن كسر شود، يك رقم فروش ميليون دلاري مي‌ماند. اين رقم باقيمانده، سودي است كه كمپاني والت‌ديزني و شركت مارون از بابت توليد «آونجرز» داشته‌اند. البته پل درگارا بديان در اينجا به نكته ظريفي اشاره مي‌كند كه معمولا كمتر كسي به آن توجه دارد.

نكته: منتقدان و تحليلگران سينمايي مي‌گويند بسياري از فيلم‌هاي پرخرج هاليوودي، شامل آن دسته فيلم‌هايي مي‌شود كه قرار است به صورت يك مجموعه فيلم سينمايي درآيد
او مي‌گويد: «كمپاني‌ها، رقم هزينه‌هاي توليد فيلم خود را اعلام مي‌كنند. اين رقمي است كه در دوران توليد و ساخت يك فيلم خرج شده است، ولي پولي كه كمپاني‌ها براي محصولات خود خرج مي‌كنند، به همين رقم و هزينه توليد ختم نمي‌شود. بازاريابي فيلم‌ها و تبليغات آنها ـ كه معمولا شش ماه قبل از نمايش عمومي اين فيلم‌ها آغاز مي‌شود ـ دربرگيرنده مبلغ متغيري است كه هيچ وقت در دل رقم هزينه‌هاي توليد گنجانده نمي‌شود، اما اين رقم، در دوران پس از توليد براي هر فيلمي خرج مي‌شود و جزو ضروريات اجتناب‌ناپذير هر كار سينمايي است.»

تحليلگران اقتصادي سينما مي‌گويند رقم پولي كه صرف بازاريابي و تبليغات فيلم‌هاي سينمايي مي‌شود، هيچ وقت رقم ثابت و مشخصي نيست، اما يك اصل كلي وجود دارد: هر چقدر يك فيلم سينمايي پرسروصدا و پرخرج‌تر باشد، رقم بازاريابي و تبليغات آن هم بيشتر مي‌شود. كمپاني‌‌هاي فيلمسازي معمولا در ارتباط با ميزان اين رقم صحبتي نمي‌كنند، اما يك فيلم معمولي كه با هزينه‌اي 50 تا 80 ميليون دلاري ساخته شده، معمولا حدود 20 تا 30 ميليون دلار هم صرف بازاريابي و تبليغات خود مي‌كند. فيلم‌هايي كه با هزينه‌هاي بالاي 150 ميليون دلار توليد مي‌شود، براي بازاريابي و تبليغات خود بيش از 50 ميليون دلار صرف مي‌كنند. اين رقم بعضي وقت‌ها حتي به 80 تا صد ميليون دلار هم مي‌رسد. علت اين دست و دل‌بازي اين است كه كمپاني‌هاي فيلمسازي مي‌خواهند مطمئن شوند فيلم پرخرج آنها به خوبي در معرض ديد تماشاگران معمولي سينما قرار گرفته و در دل آنها، اشتياق تماشاي اين فيلم را به وجود آورده است.

كمپاني‌هاي هاليوود بر اين باور هستند پول زيادي كه براي محصولات پرسر و صداي خود خرج مي‌كنند، خروجي خوبي به همراه دارد و به همين دليل بايد با خرج كردن آن، فيلمي مقبول در معرض ديد تماشاگران سينما قرار داد. به همين دليل است كه فيلم‌هايي مثل «تغيير شكل‌دهندگان»، «مرد عنكبوتي شگفت‌انگيز» و «شواليه تاريكي برمي‌خيزد» با هزينه‌هايي بالاي صد ميليون دلار در دستور كار توليد قرار مي‌گيرد. يكي از مديران كمپاني‌هاي بزرگ فيلمسازي مي‌گويد: ما فيلم‌هايمان را فقط براي تماشاگر آمريكايي نمي‌سازيم. در سال‌هاي اخير بازار بين‌المللي سينما، موفقيت‌هاي بيشتري را نصيب ما كرده است. اگر هزينه‌هاي توليد برخي از فيلم‌هاي ما بالاست، در عوض ما تماشاگران بين‌المللي و خارجي را هم داريم. اين تهيه‌كننده به يك واقعيت اشاره مي‌كند. برخي از محصولات سينمايي در خارج از آمريكا فروش بيشتري در سينماها داشته است تا در داخل خود آمريكا سفيدبرفي و شكارچي كه بازخواني زنده قصه كلاسيك سفيدبرفي بود، با هزينه 170 ميليون دلاري خود توانست 310 ميليون دلار در كشورهاي مختلف جهان فروش كند. اين در حالي است كه سهم فروش سينماهاي آمريكاي شمالي از اين رقم 155 ميليون دلار است. اگر بخواهيم مبناي فروش فيلم را به ميزان رقم فروش آن در اين منطقه بگذاريم، سفيدبرفي و شكارچي فيلمي است كه از نظر تجاري شكست خورده است. اما تهيه‌كنندگان فيلم، هم‌اكنون در تدارك توليد قسمت دوم آن هستند. سهم «بي‌مصرف‌ها 2» در آمريكاي شمالي هم (با هزينه توليد صد ميليون دلاري) از فروش 270 ميليون دلاري آن فقط 84 ميليون دلار است.

مي‌توان اين فهرست را ادامه داد و فيلم‌هاي زياد ديگري را اسم برد كه وضعي مشابه اين دو فيلم موفق چند ماه اخير سينما دارند. اين فهرست فقط شامل فيلم‌هاي زنده نمي‌شود و انيميشن‌هاي كامپيوتري را هم دربرمي‌گيرد.

«ماداگاسكار 3» با هزينه‌اي 145 ميليون دلاري توليد شد و در زمان اكران خود، 376 ميليون دلار در سطح جهاني فروش كرد. جالب است كه 216 ميليون دلار از اين فروش، اختصاص به سينماهاي آمريكاي شمالي دارد. رقيب انيميشني اين فيلم «شجاع» (كه در اقدامي نادر يك شخصيت مونث را در راس ماجراهاي خود دارد) 234 ميليون دلار در داخل آمريكا فروش داشت. فروش اين انيميشن در بقيه كشورهاي جهان هم همين حدود بود. كمپاني والت‌ديزني اين اكشن تاريخي خود را با هزينه كلان 185 ميليون دلاري ـ كه براي يك فيلم انيميشني رقم غريبي است ـ تهيه كرد و اميد دارد در رقابت‌هاي اسكاري پيش رو، با اين فيلم جايزه اسكار بهترين انيميشن سال را از آن خود كند.

در عين حال، در رابطه با فيلم‌هاي زنده سينمايي كه با هزينه‌هاي بالا توليد مي‌شود، تحليل ديگري هم داده مي‌شود. منتقدان و تحليلگران سينمايي مي‌گويند بسياري از فيلم‌هاي پرخرج هاليوودي، شامل آن دسته فيلم‌هايي مي‌شود كه قرار است به صورت يك مجموعه فيلم سينمايي درآيد. به گفته آنها، بخش مهمي از هزينه‌هاي توليد اين فيلم‌ها (شامل دكور، لباس‌ها و طراحي‌هاي صحنه و چيزهايي از اين دست) سالم و دست‌نخورده براي ساخت و توليد قسمت‌هاي بعدي استفاده مي‌شود. به اين ترتيب، در زمان توليد قسمت‌هاي جديد اين فيلم‌ها، صرفه‌جويي خوبي در رابطه با بخش بزرگي از لوازم و تجهيزات كار صورت مي‌گيرد. براي مثال، لباس‌ها و دكورهاي نسخه جديد و احيا شده «سفرهاي ستاره‌اي/ پيشتازان فضا» (2009) براي توليد قسمت دوم آن كه در دست توليد است مورد استفاده قرار مي‌گيرد و نيازي به خريد و خلق مجدد آنها نيست. به اين ترتيب، بخشي از هزينه 140 ميليون‌دلاري قسمت اول در خدمت قسمت‌هاي بعدي اين مجموعه فيلم قرار مي‌گيرد و مثل يك بايگاني مالي قابل قبول براي كمپاني تهيه‌كننده آن، پارامونت عمل مي‌كند.

كيكاووس زياري / گروه فرهنگ و هنر


نوشته شده در   شنبه 20 آبان 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode