ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 9 دي 1404
سه شنبه 9 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 15 آبان 1391     |     کد : 45415

تعامل اصول فقه و هرمنوتيك می‌تواند به طرح مباحث جديد بينجامد

علم اصول فقه می‌تواند از پتانسيل‌های جديدی كه در قالب هرمنوتيك مطرح شده است، استفاده كند و حتی اين امكان نيز وجود دارد كه هرمنوتيك نيز در سايه ميراث اصوليين ما غنی‌تر شود و چه بسا كه تعامل اين دو به طرح برخی مباحث جديد بينجامد.

 علم اصول فقه می‌تواند از پتانسيل‌های جديدی كه در قالب هرمنوتيك مطرح شده است، استفاده كند و حتی اين امكان نيز وجود دارد كه هرمنوتيك نيز در سايه ميراث اصوليين ما غنی‌تر شود و چه بسا كه تعامل اين دو به طرح برخی مباحث جديد بينجامد.

محمدكاظم شاكر، استاد علوم قرآن دانشگاه قم، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به اين كه بسياری از مباحث مطرح در غرب درباره تفسير كتاب مقدس و روش تفسير، در حوزه علوم اسلامی نيز مطرح بوده است، عنوان كرد: هر چند نمی‌توان گفت كه اين مباحث به يك شكل در حوزه مسيحی و اسلامی طرح شده است، اما در صورت در نظر گرفتن يكسانی دغدغه‌ها و كسر كردن تفاوت‌های لفظی و اصطلاحی می‌توان به خطوط مشابه قابل توجهی دست يافت.

شاكر در خصوص موارد قابل استفاده و بهره‌گيری از هرمنوتيك در دانش تفسير قرآن، بيان كرد: ما می‌توانيم از بحث‌های مطرح در هرمنوتيك فلسفی برای شناخت آن چيزهايی كه فهم ما را شكل می‌دهد استفاده كنيم؛ تا با پالايش پيش‌فرض‌ها و انتظارات خود از متن، بتوانيم تا حد امكان از آن چه باعث دور شدن فهم ما از مقصود متكلم می‌شود، بركنار بمانيم. در هرمنوتيك به مثابه روش نيز كه عده‌ای به متن و عده‌ای به مؤلف توجه دارند، بحث‌ها و نظرات ارائه شده در غرب و بحث‌هايی كه در فرقه‌های مختلف اسلامی مطرح شده است، از نظر علمی واقعاً ارزشمند و قابل توجه‌اند.

مفسران بر قواعد لفظی متمركز شده و به الفاظ، شبكه الفاظ و روابط ممكن در اين شبكه بيشتر پرداخته‌اند و كمتر به سراغ فضای نزول و شأن نزول و مواردی از اين دست، يا آن چه می‌توان آن را فعل گفتاری يا معنای نهايی متن خواند، بوده‌اند و كمتر به قصد و هدف مورد نظر مؤلف توجه كرده‌اند

ورود مباحث هرمنوتيك از غرب به حوزه مباحث اسلامی یک خطر نیست

وی با اشاره به سير پيشرفت علوم و معارف بشری در طول تاريخ، خاطرنشان كرد: اين كه همه علوم و فنون و معارف بشری، قطعاً در مسير تاريخ رو به پيشرفت می‌روند امر بسيار روشنی است و يكی از علت‌های پيشرفت، نيز بی‌شك طرح آرا و ديدگاه‌های مختلفی است كه در يك علم پديد می‌آيند و قطعاً در پيشرفت آن علم مؤثرند. بر همين اساس، من برخلاف كسانی كه از ورود مباحث هرمنوتيك از غرب به حوزه مباحث اسلامی، به عنوان يك خطر ياد می‌كنند، اصلاً چنين نظری ندارم.

استاد علوم قرآن دانشگاه قم تصريح كرد: ممكن است اين مباحث گاهی اوقات، تلاطمی در مباحث علمی ما ايجاد كند و ما تصور كنيم كه اين بحث‌ها با آن چيزی كه در سنت‌های تفسيری ما وجود دارد ناسازگار است، اما قطعاً اين تلاطم‌ها آرامشی را در پی دارد. برای مثال علم اصول فقه می‌تواند از پتانسيل‌های جديدی كه در قالب هرمنوتيك مطرح شده است، استفاده كند و حتی اين امكان نيز وجود دارد كه هرمنوتيك نيز در سايه ميراث اصوليين ما غنی‌تر شود.

شاكر با اشاره به فعاليت‌های ايزوتسو، قرآن‌پژوه ژاپنی، گفت: ايزوتسو كه در عين حال يك زبان‌شناس بوده است پس از ديدن ترجمه كتاب «معالم» كه طلاب در مراحل ابتدايی اصول فقه آن را می‌خوانند، ابراز شگفتی كرده بود كه دانشمندان اسلامی در قرن‌ها پيش، چنين مباحث جدی‌ای را در زبان‌شناسی مطرح كرده‌اند. بنابراين به عقيده من علم اصول فقه و هرمنوتيك مطرح شده در غرب - البته هرمنوتيك به مثابه روش - می‌توانند از پتانسيل‌های يكديگر استفاده كنند و چه بسا كه تعامل اين دو برخی از مباحث جديد را به وجود بياورد.

نسبت علم اصول و مباحث تفسيری قرآن

نويسنده كتاب «قانون تفسير» در خصوص نسبت علم اصول و مباحث تفسيری قرآن، بيان كرد: علم اصول فقه علمی استقلالی نيست و مستقل نبودن علم اصول فقه به اين معناست كه اصول آن از جای ديگر آمده است، يعنی برخی از مباحث مطرح در آن در علم منطق، برخی از آن‌ها در علم لغت و ... مطرح می‌شود. از سوی ديگر اصول فقه، علمی آلی است و به عنوان ابزار و وسيله‌ای برای فقه به كار گرفته می‌شود و طبيعتاً جايی كه مباحث آن مربوط به فهم متن باشد در غير آيات فقهی نيز قابل بكارگيری است.

علم اصول فقه علمی استقلالی نيست و مستقل نبودن علم اصول فقه به اين معناست كه اصول آن از جای ديگر آمده است، يعنی برخی از مباحث مطرح در آن در علم منطق، برخی از آن‌ها در علم لغت و ... مطرح می‌شود

وی در پاسخ به اين پرسش كه در تفسير قرآن تا چه حد از علم اصول استفاده شده است، گفت: مفسران ما معمولاً كسانی بوده‌اند كه فقيه و اصولی نيز بوده‌اند. برای مثال شيخ طوسی به عنوان كسی كه در فقه به «شيخ الطائفه» معروف است، تفسير «تبيان» را نوشته است و به عنوان اهل حديث و يك شخص اخباری نيز به تفسير نپرداخته، بلكه او يكی از بنيان‌های اجتهاد در شيعه است. همين‌گونه علامه طباطبايی كسی است كه در فقه و در اصول مجتهد است و اين افراد بی‌شك از پتانسيل‌های اصول فقه در تفسير استفاده كرده‌اند.

بيش از اندازه از علم اصول در تفسير استفاده شده است

نويسنده مقاله «مدل‌های چند معنايی در تفسير قرآن و كتاب مقدس» در ادامه با اشاره به تأكيدی كه در اصول فقه بر قواعد لفظی می‌شود، اظهار كرد: حتی در خصوص تأثير علم اصول فقه بر تفسير، به نظر می‌رسد كه با توجه به همين تأثيرات بوده است كه تفسيرهای ما بيشتر متن‌محورند و بيشتر بر اساس قواعد لفظی تدوين می‌شوند و برای مثال گفته می‌شود كه اينجا «ال استغراق» است؛ اينجا «عام» است؛ آنجا «مطلق» است و ... . بنابراين به نظر من اتفاقاً بيش از اندازه از علم اصول در تفسير استفاده شده است.

شاكر افزود: به تعبير ديگر مفسران بر قواعد لفظی متمركز شده و به الفاظ، شبكه الفاظ و روابط ممكن در اين شبكه بيشتر پرداخته‌اند و كمتر به سراغ فضای نزول و شأن نزول و مواردی از اين دست، يا آن چه می‌توان آن را فعل گفتاری يا معنای نهايی متن خواند، بوده‌اند و كمتر به قصد و هدف مورد نظر مؤلف توجه كرده‌اند.


نوشته شده در   دوشنبه 15 آبان 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode