درحالیكه غربيان به دليل عدم دسترسی به منبعی معتبر برای مطالعه درباره واقعيت غيب خود را محدود به واقعيت مشهود كردهاند، مسلمانان میتوانند با اتكا به منبع معتبر قرآن كريم، پيرامون واقعيت غيب نيز به مطالعه پرداخته و توليد علم خود را بر آن مبتنی كنند.
سيدسعيد زاهد زاهدانی، دانش آموخته حوزه و دانشگاه و دانشيار گروه جامعهشناسی و برنامهريزی اجتماعی دانشگاه شيراز، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به تفاوت ديدگاه اسلامی و غربی در علمشناسی، عنوان كرد: ريشه اختلاف علمشناسی اسلامی و غربی از اينجا نشئت میگيرد كه ما در علوم اسلامی، علاوه بر واقعيت مشهود، واقعيت غيب را نيز به رسميت میشناسيم و موجه بون واقعيت غيب در علمشناسی اسلامی، روششناسی متفاوتی را اقتضاء میكند.
اين دانش آموخته حوزه و دانشگاه با اشاره به مبانی حركت علمی غرب گفت: در حركتی كه بعد از رنسانس در اروپا شكل گرفت، واقعيت غيب به علت اين كه منبع معتبری برای مطالعه درباره آن وجود نداشت، كنار گذاشته شد و غربيان فقط به واقعيت مشهود پرداختند و بنابراين با اتكا به عقل و تجربه، science يا علوم تجربی به وجود آمد.
وی افزود: در جهان اسلام به علت وجود منبع معتبر قرآن كريم مسلمانان میتوانند پيرامون واقعيت غيب نيز به مطالعه پرداخته و توليد علم خود را بر آن مبتنی كنند. بنابراين در علم اسلامی تلاش میشود تا با توجه به منبع اصيل قرآن كريم، ميان دين، عقل و تجربه رابطه برقرار شود و آنچه لازمه برقراری اين رابطه و توليد علم اسلامی است، منطق و روششناسی جديدی است كه بتوانيم براساس آن نظريهپردازی كنيم.
در علم اسلامی تلاش میشود تا با توجه به منبع اصيل قرآن كريم، ميان دين، عقل و تجربه رابطه برقرار شود و آن چه لازمه برقراری اين رابطه و توليد علم اسلامی است، منطق و روششناسی جديدی است كه بتوانيم براساس آن نظريهپردازی كنيم
عضو هيئت علمی دانشگاه شيراز با اشاره به اين كه تحول در علوم انسانی از اوايل انقلاب مطرح و مورد توجه بوده است، عنوان كرد: از اوايل انقلاب شيوههای مختلفی از توليد علوم انسانی براساس مبانی اسلامی، به ويژه در حوزههای علميه و به خصوص حوزه علميه قم طراحی شد و روشهای گوناگونی شكل گرفت كه از اين ميان میتوان به رويكرد آيتالله العظمی جوادی آملی، موضع آيتالله مصباح و همفكران ايشان و رويكرد فرهنگستان علوم اسلامی، به عنوان اصلیترين رويكردهای علمشناسانه اسلامی موجود در كشور اشاره كرد.
زاهد درخصوص رويكرد علامه جوادی آملی اظهار كرد: ايشان ميان علوم تجربی و علوم انسانی تفاوتی قائل نمیشوند و معتقدند كه اگر ما به علم واقعی تجربی دست پيدا كنيم، اين علم تجربی با آنچه كه در قرآن كريم آمده است، مغايرت نخواهد داشت، چون همان كسی كه بيان كننده قرآن است، آفريننده طبيعت و قوانين حاكم بر طبيعت نيز هست. بنابراين چون اين دو بايد هماهنگ باشند، اگر ما در مطالعات تجربیمان به مواردی برخورديم كه با قرآن مغاير بود، متوجه میشويم كه تجربه ما ناقص بوده و دچار خطا و اشتباه شدهايم، اما میتوانيم بر تجربياتی كه با قرآن هماهنگ است، به عنوان قوانين الهی و علم الهی تأكيد كنيم و بر آنها تكيه داشته باشيم و در اين امر تفاوتی ميان علوم تجربی و علوم انسانی نيست.
وی با اشاره به موضع آيتالله مصباح و شاگردان وی درباره علم اسلامی بيان كرد: اين گروه اعتقاد دارند كه ما میتوانيم با اتكا به احكام و دانشهای وحيانی، فرضيهها و سؤالاتی را در حوزه موضوعات اجتماعی و انسانی طرح كنيم و با روشهای موجود پيرامون آن فرضيات و سؤالات به تحقيق و پژوهش بپردازيم. در پايان نيز با تطبيق نتايج به دست آمده با دانشها و متون وحيانی مانند قرآن و روايات، نتايج مغاير را كنار میگذاريم و میتوانيم نتايج غير مغاير را به عنوان دانش اسلامی اخذ كنيم.
زاهد در تشريح موضع فرهنگستان علوم اسلامی نيز گفت: براساس موضع گروه ديگری كه در فرهنگستان علوم اسلامی اشتغال به پژوهش و تحقيق دارند، اعتقاد بر اين است كه ما برای دستيابی به علوم موضوعی اسلامی نياز به توليد «فلسفه چگونگی» داريم. اين گروه معتقدند كه در فلسفه اسلامی تاكنون فقط به «چيستی» و «چرايی» پرداخته شده و به «چگونگی» كه قدرت برنامهريزی را به ما میدهد، پرداخته نشده است.
دانشيار گروه جامعهشناسی و برنامهريزی اجتماعی دانشگاه شيراز ادامه داد: براساس مبنای فرهنگستان علوم اسلامی، ما بايد در ابتدا «فلسفه چگونگی» را با اتكاء به منابع دينی و قرآن كريم و سيره معصومين(ع) به دست بياوريم و بعد براساس آن، به نظريهپردازی حول موضوعات مختلف بپردازيم و سپس براساس آن نظريات، طرحهای عملی و اجرايی تنظيم كنيم. بنابراين كار تحقيقاتی اين گروه از سه مرحله تدوين فلسفه چگونگی، نظريهپردازی و كاربرد نظريه تشكيل میشود.
وی با بيان اين كه تاكنون هيچ توافق يقينی بر هيچ كدام از اين نحلهها شكل نگرفته است، گفت: اما در نهايت به نظر میرسد كه با توجه به مبانی فرهنگستان علوم اسلامی میتوان به نحوی تفصيلیتر به تدوين علوم انسانی اسلامی پرداخت.