ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 8 دي 1404
دوشنبه 8 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 18 مهر 1391     |     کد : 43912

دين تحت تأثير معنويت مسيحی از تنظيم امور بيرونی بشر جدا شد

يكی از آثار نفی عقلانيت و تأكيد بر تجربه‌ها و احساسات دينی و يافته‌های دورنی در چارچوب معنويت مسيحی، اين بود كه دين امری كاملاً درونی قلمداد شد و از تمام حوزه‌های مربوط به امور بيرونی انسان و تنظيم اين امور كاملاً جدا و فقط عهده‌دار احساسات و يافته‌های باطنی شد.

 يكی از آثار نفی عقلانيت و تأكيد بر تجربه‌ها و احساسات دينی و يافته‌های دورنی در چارچوب معنويت مسيحی، اين بود كه دين امری كاملاً درونی قلمداد شد و از تمام حوزه‌های مربوط به امور بيرونی انسان و تنظيم اين امور كاملاً جدا و فقط عهده‌دار احساسات و يافته‌های باطنی شد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، حجت‌الاسلام و المسلمين محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد كتاب در باب جنبش‌های نوظهور معنوی، در بيستمين نشست از سلسله نشست‌های «آسيب‌شناسی عرفان‌های كاذب» كه در سازمان فعاليت‌های قرآنی دانشگاهيان كشور برگزار شد، در خصوص سومين نوع از آيين‌های معنوی پرطرفدار، يعنی عرفان مسيحيت، با بيان اين نكته كه محور عرفان مسيحيت، نفی عقلانيت است، اظهار كرد: محور عرفان مسيحيت، تأكيد بر حالات و احساسات درونی است و اين حالات و احساسات را در جای خردورزی و عقلانيت قرار می‌دهد.

يأس عقلاني در جهان مسیحی برآمده از آموزه تثلیث است

فعالی يأس عقلانی در حوزه دين در جهان مسيحی را برآمده از آموزه اول مسيحيت يعنی تثليث دانست و افزود: هيچ استدلال عقلی موجهی، از آغاز تا به امروز به نفع تثليث ارائه نشده است و وقتی اولين اصل مسيحيت از عقلانيت بری باشد، ديگر آموزه‌های آن نيز به همين وضع خواهد بود و و اين امر تا بدانجا ادامه يافته است كه رسماً اعلام شد كه عقلانيت در باب آموزه‌های مسيحی بايد تعطيل شود و نبايد در آموزه‌های دينی دست به اثبات استدلالی برد.

وی با اشاره به اين كه منبع جايگزين عقلانيت كه از سوی بزرگان مسيحيت، به عنوان پشتوانه ايمان مسيحی معرفی شده، قلب يا همان احساسات و خلسه‌ها و عواطف دورنی و در كل منبع درونی است، عنوان كرد: اين رويكرد به رويكردی عظيم در جهان غرب بدل شد كه با نام تجربه‌گرايی دينی خوانده می‌شود و در قالب آن، احساسات، عواطف، حالات، خلسه‌ها و اراده كه می‌توان از آن‌ها با عنوان تجربه‌های درونی يا در شكل خاص آن تجربه‌های دينی ياد كرد، مورد توجه و تأكيد قرار می‌گيرد.

مسيحيان معتقدند كاری كه بايد درباره خدا و آموزه‌های دينی انجام داد، اين است كه بايد خدا و تمام آموزه‌های دينی را باطنی كرد؛ خدا را تبديل به يك حس، تبديل به يك خلسه درونی كرد و اين گونه و با نفی كامل عقلانيت به خدا تقرب يافت

اهتمام مسیحیت به توسعه و ترویج تجربه‌های درونی به جای عقلانیت دینی

اين استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: با شكل‌گيری و تدوين نظريه‌هايی در اين زمينه، مسيحيت از آغاز سده 19 تا به امروز و به ويژه در اين چند دهه اخير كاملاً به سمت توسعه و ترويج تجربه‌های درونی و دينی به جای عقلانيت دينی رفته و اهتمام آن به همين امر است.

فعالی با اشاره به اين مطلب كه برای يك متفكر مسيحی اصلاً مهم نيست كه خدا را بتوان اثبات كرد يا نتوان اثبات كرد، گفت: پاسكال به عنوان يكی از اين متفكران كه در قرن 17 ميلادی می‌زيست و علاوه بر تخصص در نجوم و رياضی دارای تفكرات كلامی و الاهياتی نيز بود، اولين كسی است كه اعلام كرد خدا قابل اثبات نيست و همين مباحث بعد از او توسط هيوم و كانت نيز مطرح و به سنتی مقبول و مشهور در جهان مسيحی بدل می‌شود.

وی با بيان اين كه امروزه بسياری از متفكران غربی همين رويكرد را دنبال می‌كنند، اظهار كرد: امروزه يك متفكر و انديشمند مسيحی اصلاً به دنبال اثبات خدا نيست و اصلاً اين مسئله برای او اهميت ندارد و رسماً اعلام می‌كنند كه خدا قابل اثبات نيست و معتقدند كه قابل اثبات نبودن خدا هيچ مشكلی ايجاد نمی‌كند و هيچ اهميتی ندارد، آن چه مهم است اين است كه آيا فرد احساس درونی و حالتی خوب نسبت به خدا دارد يا نه؟ و آيا خدا را درونی كرده است يا نه؟ يا اين كه آيا ديگر آموزه‌های دينی را به درون خود راه داده است يا نه؟ در واقع آن چه مهم است، احساسات درونی و حالات دينی، خلسه‌های باطنی و يافته‌های درونی دينی و قلبی است؛ آنچه اهميت دارد اينهاست و اين كه خدا اثبات شود يا نشود اصلاً مهم نيست.

امروزه يك متفكر و انديشمند مسيحی اصلاً به دنبال اثبات خدا نيست و اصلاً اين مسأله برای او اهميت ندارد و رسماً اعلام می‌كنند كه خدا قابل اثبات نيست و معتقدند كه قابل اثبات نبودن خدا هيچ مشكلی ايجاد نمی‌كند و هيچ اهميتی ندارد

مخالفت متفکران مسیحی با اثبات عقلانی خدا

فعالی با اشاره مجدد به پاسكال گفت: پاسكال به علت اين كه فلاسفه می‌كوشند خدا را اثبات كنند كاملاً عليه فلاسفه بود و شعار بسيار معروفی به او نسبت داده شده و من در مقاله‌ای خواندم كه اين شعار بر سنگ قبر او نيز نوشته شده است. آن شعار اين است كه «ای فيلسوفان بر ادله نيفزاييد، از شهوات دورنی كم كنيد» و اين شعاری است كه در تاريخ تفكر غرب و الاهيات مدرن بسيار محل بحث واقع شده است.

اين محقق و پژوهشگر در توضيح اين شعار بيان كرد: پاسكال معتقد بود كه رفتن به سمت خدا با عقل محال است و رسماً اعلام می‌كند كه خدا قابل اثبات نيست و اصلاً اثبات‌ناپذير است و نه صرفاً اين كه مهم نباشد كه دليلی بر وجود خداوند اقامه كنيم بلكه اين امر را غيرممكن می‌داند و بعدها می‌گويد كسانی هم كه برای اثبات خدا دليل آورده‌اند، عليه خدا و ديانت و مؤمنان اقدام كرده‌اند و نه به نفع آنان.

فعالی ادامه داد: كاری كه متفكران، فيلسوفان و متكلمان در جهان اسلام در باب خدا كرده‌اند چه بوده است؟ كار آنان عمدتاً اثبات خدا از راه دليل بوده است. كاری كه از سوی آنان صورت گرفته است، در دو قالب جای می‌گيرد؛ يكی تكثير ادله و ديگری تنقيح ادله؛ يعنی يا دليل بر دليل گذاشته‌اند و يا گفته‌اند دليل قبلی به اين دلايل، وجوه و اعتبارات غلط است. اين در حالی است كه مسيحيت معتقد است كه درباب خدا نبايد نه بايد تكثير ادله كرد و نه تنقيح ادله؛ چرا كه در وهله اول اثبات خدا از اين راه ممكن نيست و اگر ممكن نيز باشد اثبات وجود خدا برای ايمان مؤمنان سود و فايده‌ای ندارد و نه تنها فايده‌ای ندارد بلكه مضر نيز هست.

پاسكال معتقد بود كه رفتن به سمت خدا با عقل محال است و رسماً اعلام می‌كند كه خدا قابل اثبات نيست و اصلاً اثبات‌ناپذير است و نه صرفاً اين كه مهم نباشد كه دليلی بر وجود خداوند اقامه كنيم بلكه اين امر را غيرممكن می‌داند و بعدها می‌گويد كسانی هم كه برای اثبات خدا دليل آورده‌اند، عليه خدا و ديانت و مؤمنان اقدام كرده‌اند و نه به نفع آنان

تأکید آموزه‌های مسیحی بر تقرب به خدا با نفی عقلانیت و مواجهه حسی با خدا

وی با بيان اين كه اين گونه نگاه متعلق به همان ديدگاه موسوم به تجربه‌گروی دينی است، خاطرنشان كرد: براساس اين ديدگاه مسيحيان معتقدند كاری كه بايد درباره خدا و آموزه‌های دينی انجام داد، اين است كه بايد خدا و تمام آموزه‌های دينی را باطنی كرد؛ خدا را تبديل به يك حس، تبديل به يك خلسه درونی كرد و اين گونه و با نفی كامل عقلانيت به خدا تقرب يافت.

اين استاد حوزه و دانشگاه علاقه‌مندان به مطالعه در اين زمينه را، برای مطالعه بيشتر به كتاب «تجربه دينی و مكاشفه عرفانی» كه سال 79 در 600 صفحه به چاپ رسيده و درباب اين رويكرد و انتقادها و اشكال‌های وارده بر آن به تفصيل مباحثی را ارائه كرده، ارجاع داد.

تحت تأثير معنويت مسيحی، دين از تنظيم امور بيرونی بشر كاملاً جدا شد

فعالی با بيان اين كه اين نگاه آثاری بسيار جدی و پردامنه داشته است، اظهار كرد: يكی از آثار نفی عقلانيت و تأكيد بر تجربه‌ها و احساسات دينی و يافته‌های دورنی و خلسه‌های عرفانی اين بود كه دين امری كاملاً درونی قلمداد شد و از تمام حوزه‌های مربوط به امور بيرونی انسان كاملاً جدا شد. به بيان ديگر اين نتيجه مورد پذيرش قرار گرفت كه تنظيم‌كننده احساسات درونی دين است، اما تنظيم‌كننده روابط بيرونی بشر ديگر دين نيست. بنابراين تحت تأثير معنويت مسيحی دين از تنظيم امور بيرونی بشر كاملاً جدا شد و فقط عهده‌دار و متكفل و تنظيم‌كننده احساسات درونی و يافته‌های باطنی و خلسه‌های نفسانی شد. 


نوشته شده در   سه شنبه 18 مهر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode