براساس نظر علامه طباطبايی، عقل و تفكرات بشر از برطرف كردن اختلافات و تصادمهايی كه افراد انسانی در رأی و عمل با هم پيدا میكنند، ناتوان است و منبع وحی و شعور نبوی است كه راهگشای بسياری از مشكلات بشر است.
رضا محمدزاده، عضو هيئت علمی گروه فلسفه دانشگاه امام صادق(ع)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به نكتهای كه از سوی علامه طباطبايی در جلد دوم تفسير الميزان و در صفحات 156 به بعد چاپ عربی آن مطرح شده است، عنوان كرد: علامه طباطبايی در اين جا انديشه و تفكر عقلانی بشر را برای غلبه بر اختلافات فردی و اجتماعی كافی نمیداند و از ضرورت وجود منبعی فراتر برای حل معضلات و مشكلات عرصه زيست انسانی سخن گفته است.
محمدزاده اين سخن را سخن بسيار مهمی دانست و افزود: ممكن است كسی فكر كند كه اختلافات را میتوان با تفكر و تعقل، يعنی با استفاده از قوای فكریای كه در اختيار داريم، حل كرد. اما علامه طباطبايی در مبحث عميقی كه در اين جا مطرح كرده، اشاره كرده است كه انسان از دو بعد تشكيل شده است؛ يك بعد جسمانی و مادی كه در اين بعد، در نهايت، تفاوت چندانی با ديگر موجودات مادی ندارد و تقريباً شبيه موجودات ديگر است، اما انسان بعد ديگری نيز دارد كه همان بعد روحانی او و تفاوتش با ساير موجودات است.
وی بيان كرد: بعضی از خصلتهايی كه به انسانها نسبت داده میشود، از جهت وجود چنين بعدی در وجود انسان است و البته از جمله ويژگیهايی كه با بعد روحانی انسان مرتبط است، تفكر و تعقل است، اما نكته جالب توجه اين جاست كه علامه طباطبايی از تغييراتی در بعد روحانی انسان سخن میگويد، اما معتقد است كه عليرغم اين كه بعد روحانی انسان تغيير میكند، سنخ تغييرات و تحولات آن مانند آن چه در بدن و بعد مادی وجود انسان اتفاق میافتد، نيست و از همين روی است كه ما در بخشی از يافتههای فكری و عقلی خود دچار تغييرات بنيادين نمیشويم.
عضو هيئت علمی گروه فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) افزود: علامه طباطبايی تحولات بعد روحانی بشر را تحولی میداند كه در صورت روی دادن در شكل و قالب تحولی تمدنی و در بستر زمان، از ضعف به كمال و از نقص به تماميت، اتفاق میافتد. در اين نگاه، انسانها موجوداتی هستند كه در مسير اين تحولات قرار گرفتهاند و به بهرههای بيشتری از كمالات علمی و معرفتی دست پيدا كردهاند.
علامه طباطبايی تحولات بعد روحانی بشر را تحولی میداند كه در صورت روی دادن در شكل و قالب تحولی تمدنی و در بستر زمان، از ضعف به كمال و از نقص به تماميت، اتفاق میافتد. در اين نگاه، انسانها موجوداتی هستند كه در مسير اين تحولات قرار گرفتهاند و به بهرههای بيشتری از كمالات علمی و معرفتی دست پيدا كردهاند
محمدزاده با اشاره به ادامه سخنان علامه طباطبايی در اين زمينه، گفت: براساس بحث علامه با وجود اين كه كمال انسان در تفكر و انديشه است، اين امر نشان نمیدهد كه انسانها از منابع الهی كه از وحی سرچشمه میگيرد، بینيازند. ايشان بيان میكنند عليرغم اين كه انسانها دارای تعقل و تفكر هستند و همين تعقل و تفكر نيز جايگاه ويژهای را برای آنها در عالم هستی به وجود آورده و فلسفه و راز و رمز خلقت آنها را تشكيل میدهد ـ چرا كه سطوح آگاهی و معرفت انسانها نسبت به ساير موجودات مراتب متعالیتری را طی میكند كه ساير موجودات و حتی فرشتگان نيز گاهی در مقايسه با بعضی از انسانها به برخی از اين مراتب نمیرسند ـ اما اين عقل و اين تفكرات بشر معمولی هيچ گاه نمیتواند تأمين كننده همه نيازهای انسان باشد.
وی در تشريح رأی علامه طباطبايی مبنی بر اين كه تفكر و انديشه نمیتواند اختلاف ميان انسانها را برطرف كند، اظهار كرد: يكی از ويژگیهای زندگی اجتماعی اين است كه افراد در كنار همديگر به هر حال، تصادمها و اختلافهايی در رأی و عمل با همديگر پيدا میكنند و به صرف تكيه بر انديشه و تفكر عقلانی نمیتوانيد اين اختلافات اجتماعی را برطرف كنيد. اگر به تاريخ تمدن و فرهنگ بشر نگاهی بيندازيم، عليرغم اين كه خود انسانها معتقدند كه در طول تاريخ پيشرفت زيادی كردهاند و امروز نيز پيشرفتهای علمی، فرهنگی و عقلی فروانی صورت گرفته و انسان، كمال و رشد قابل توجهی يافته است، اما هنوز كه هنوز است، جوامعی كه خود را جوامع فرهنگی و صاحب آگاهی و شعور و تفكر و انديشه میدانند، در مرحله زيست اجتماعی خود مشكلات فراوانی دارند.
رئيس دانشكده الهيات و معارف اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: يك نگاه بسيار ساده به زندگی انسانها در همين دنيای فعلی به ما نشان میدهد كه عليرغم اين كه انسانها بسياری از اصول را پذيرفتهاند، اما در استنتاجاتشان با هم اختلاف زيادی دارند و از همين مسير با مشكلات عجيب و عديدهای روبرو میشوند، به شكلی كه گاه میتوان اين مشكلات را با مشكلاتی كه انسانها در هزار يا 500 سال پيش داشتهاند و جنگها و ظلمهايی كه بشر در دورانهای گذشته با آن مواجه بوده، مقايسه كرد و حتی در بعضی موارد گفت بشر امروز همان كارهايی را انجام میدهد كه بشر 500 سال پيش انجام داده است.
اين محقق و پژوهشگر حوزه دين و فلسفه بيان كرد: علامه طباطبايی معتقد است انسان با اين تفكر و تعقل و شعور عقلانی به تنهايی راه به جايی نمیبرد و ما به چيزی فراتر از اين نياز داريم؛ ما به شعوری فراتر، به منبعی فراتر نياز داريم كه آن منبع، از لحاظ معرفتی در جايگاهی قرار داشته باشد كه بتواند بسياری از مشكلات بشر را برطرف كند. ايشان معتقدند اين منبع همان وحی و منبعی است كه شعور نبوی بر آن مبتنی است.
محمدزاده افزود: اختلاف در ميان انسانها واقعيتی است كه در طول تاريخ و از زمانی كه بشر پا به عرصه وجود گذاشته است، وجود داشته و خداوند به خاطر همين مطلب و همين نكته، مضامين وحی را بر انسانها نازل كرده است و علامه طباطبايی به عنوان يكی از افراد شاخص در حوزه عقلگرايی اسلامی در تفسير خود بر بخشی از آيات قرآن، درباره جايگاه شعور نبوی مبتنی بر وحی، آن را امری ضروری برای سامان يافتن زيست اجتماعی انسانها و پيشرفت در اين عرصه دانسته است.