ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 6 آذر 1403
سه شنبه 6 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 5 مهر 1391     |     کد : 43290

نابودي عاطفه در برق نگاه نادر

محمود معظمي كه كارگرداني مجموعه 30 قسمتي «مردان تاريخ» و 70 قسمت از مجموعه اپيزوديك «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» را در كارنامه دارد...

با محمود معظمي، كارگردان مجموعه «تكيه بر باد»
نابودي عاطفه در برق نگاه نادر
محمود معظمي كه كارگرداني مجموعه 30 قسمتي «مردان تاريخ» و 70 قسمت از مجموعه اپيزوديك «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» را در كارنامه دارد، اين روزها سريال «تكيه بر باد» را از شبكه تهران در حال پخش دارد. عوامل اين مجموعه تلاش كردند در قالب يك ملودرام خانوادگي همراه با داستانك‌هاي جذاب، روايتگر عصيانگري دختري به نام عاطفه باشند. در واقع اين مجموعه تلويزيوني هشداري براي خانواده‌هاست تا مراقب جوانان خودشان باشند تا مبادا بلندپروازي‌هاي آنها باعث شود راه اشتباهي را در زندگي انتخاب كنند. از سوي ديگر به خانواده‌ها مي‌گويد با فرزندانشان هنگام بحران چگونه برخورد كنند و به جاي عصبانيتي كه نتيجه‌اي ندارد، با آرامش مشكلات را حل كنند. مخاطب در هر قسمت از مجموعه تلويزيوني تكيه بر باد با گره‌هايي از داستان روبه‌رو مي‌شود و همين مساله باعث شده تا قصه براي بينندگان جذابيت لازم را داشته باشد. با محمود معظمي به گفت‌وگو نشستيم تا بيشتر درباره ساخت اين مجموعه بدانيم.
محمدرضا معصوم‌زادگان، مدير گروه فيلم و سريال شبكه تهران قبل از پخش مجموعه تلويزيوني تكيه بر باد بارها در گفت‌وگوهاي مطبوعاتي اعلام كرد كه ما محتواي اين سريال را قبل از پخش غني‌سازي كرديم. اين غني‌سازي در چه بخش‌هايي انجام شد؟ آيا بخش‌هايي از قصه قبل از پخش حذف شد؟

ايشان به عنوان مدير گروه فيلم و سريال شبكه تهران نظراتي درباره متن داشت. نويسندگان هم هنگام نگارش نظرات‌ او را در قصه اعمال كردند. بعد از پايان تدوين هم از ما خواستند تغييراتي در قصه بدهيم. اين تغييرات نه‌تنها به محتواي اين مجموعه كمك كرد، بلكه به گونه‌اي قصه را صيقل داد. درست مثل اين بود كه ما يك بازنويسي ديگر در قصه داشته باشيم. نظرات مدير شبكه و مدير گروه فيلم و سريال به نفع كار بود و اين تغييرات در روند و پيشبرد قصه نقشي مهم داشت. به هر حال بخش‌هايي تعديل شد. خوشحالم از اين كه اين تغييرات را اعمال كرديم، چرا كه قصه قوام و انسجام بيشتري گرفت. مسلما وقتي پيشنهادي به بهبود كار كمك مي‌كند، چرا مورد استفاده قرار نگيرد. ما هم تلاش كرديم به نحو مطلوب از نظر مديران استفاده كنيم.

يعني دوباره بخش‌هايي را ضبط كرديد يا هنگام تدوين اين تغييرات اعمال شد؟

نه، صحنه‌اي دوباره ضبط نشد، بلكه هنگام تدوين تغييراتي در قصه داديم. البته نه اين كه حذف شود، بلكه سعي كرديم قصه را در جهت بهتر شدن صيقل دهيم.

مديران شبكه و گروه فيلم و سريال بيشتر در چه صحنه‌هايي تغييرات را اعمال كردند؟

مديران بيشتر نظراتي درباره صحنه‌هاي كه از عاطفه (افسانه پاكرو) ضبط كرده بوديم، داشتند كه با اضافه يا كم كردن چند ديالوگ و صحنه برطرف شد. اين تغييرات به محتوا و مفهومي كه مدنظر داشتيم در اين قصه به مخاطبان منتقل كنيم، كمك زيادي كرد.

هر كارگرداني وقتي اثري مي‌سازد روي آن تعصب پيدا مي‌كند به همين دليل وقتي كه تدوينگر بخش‌هايي را حذف مي‌كند، چندان برايش خوشايند نيست. تغييرات قبل از پخش برايتان آزاردهنده و دشوار نبود؟ فكر نمي‌كرديد ممكن است اين تغييرات به اثري كه ساخته‌ايد لطمه بزند؟

نه، از هر كاري كه باعث بهتر شدن كارم شود، استقبال مي‌كنم. اين تغييرات هم به بهتر شدن كار كمك كرد و اصلا لطمه‌اي به قصه وارد نكرد، به همين دليل وقتي ديدم نظرات دوستان سازنده است و در جهت بهبود كار است، نه‌تنها ناراحت نشدم، بلكه برايم خوشايند بود چون كارم مورد توجه قرار گرفته بود.

الان از وضع پخش مجموعه تكيه بر باد راضي هستيد؟

الان كه مجموعه تكيه بر باد را مي‌بينم از زمان پخش خيلي راضي هستم، چون سريال خيلي ديده مي‌شود. همچنين تكرار و تبليغات مناسب هم دارد. اگر قرار بود اين مجموعه ماه رمضان پخش شود آخر شب روي آنتن شبكه تهران مي‌رفت، چراكه زمان پخش مجموعه‌هاي ماه رمضان در شبكه‌ تهران آخر شب است. مخاطبان در آن ساعت برايشان كمي مشكل است تا كاري را دنبال كنند، چون زمان استراحت‌شان است.

در حال حاضر اين مجموعه سه روز در هفته روي آنتن مي‌رود و بازتاب‌هاي مثبت هم از دوستان منتقد، نويسنده، كارگردان و مخاطبان دريافت كرده‌ايم. نظرات نشان مي‌دهد بينندگان با اين مجموعه ارتباط برقرار كرده‌اند و اين ميسر نمي‌شد مگر آن كه زمان پخش مناسب باشد.

در قسمت‌هاي اول اين مجموعه برقي در چشمان نادر با بازي مهدي فخيم‌زاده ديده مي‌شد. آيا اين اتفاق از اول در قصه بود يا هنگام تغييرات قبل از پخش اعمال شد؟

اين مساله جزو تغييرات قبل از پخش بود. در واقع مي‌‌خواستيم درونيات شخصيت نادر با بازي مهدي فخيم‌زاده را به مخاطب نشان بدهيم و بگوييم كه او ضد قهرمان است و قرار است باعث اتفاقاتي در قصه شود. مي‌خواستيم تاكيد كنيم اين عشق پيرانه سر نيست و اصلا عشقي در كار نيست، بلكه توطئه‌اي در كار است. مخاطبان هم با اين مساله ارتباط برقرار كردند. ابتدا نگران بودم مبادا كسي متوجه اين برق نگاه نشود، اما خوشحالم كه اين اتفاق براي مخاطبان ملموس بود.

ولي فكر نمي‌كنيد برق زدن چشم نادر در همان قسمت‌هاي ابتدايي مجموعه باعث شد تا قصه لو برود؟ چون به مرور كه قصه جلو مي‌رود مخاطب متوجه مي‌شود كار نادر از سر عشق نيست، بلكه توطئه‌اي در كار است. ضمن اين كه چنين اتفاقاتي ديگر كليشه‌اي شده و براي مخاطب جذابيت ندارد؟

نه، به نظرم برق زدن چشم نادر فقط به روند قصه كمك كرد. علاوه بر آن در فيلم‌هاي معروف دنيا هم از اين شگرد استفاده مي‌كنند، چون به شخصيت‌پردازي كمك بيشتري مي‌كند. نظرات درباره يك اثر دراماتيك متفاوت است و هر كسي سليقه خاص خودش را دارد. كساني كه متخصص اين حرفه هستند از جمله دوستان نويسنده، كارگردان و تهيه‌كننده از اين اقدام استقبال كردند. خودم هم با صحبتي كه با عموم مردم داشتم، به اين نتيجه رسيدم كه برق زدن چشم نادر نشانه خوبي است و به شخصيت‌پردازي نادر كمك مي‌كند. در مجموع از اين مساله راضي هستم و چيزي نبود كه مخالف آن باشم.

نظر فيلمنامه‌نويسان درباره اين شيوه چه بود؟

عباس نعمتي نويسنده از ابتدا در جريان بود. علاوه بر آن وقتي اين مساله را با آقاي فخيم‌زاده هم مطرح كردم، او هم استقبال كرد و گفت به شخصيت‌پردازي نادر كمك مي‌كند و ايرادي ندارد.

مهدي فخيم‌زاده علاوه بر بازي در مجموعه تكيه بر باد به عنوان مشاور هم حضور دارد. تا چه حد از نظرات او براي كارگرداني، انتخاب بازيگر، دكوپاژ صحنه‌ها و فيلمنامه استفاده كرديد؟

رابطه من و آقاي فخيم‌زاده پدر و پسري است. او به من خيلي لطف دارد. چند سال هم دستيار او بودم. وقتي از او براي بازي در اين مجموعه دعوت كردم با كمال ميل پذيرفت و به گروه ملحق شد. فخيم‌زاده و قريبيان بازيگران حرفه‌اي تمام عيار هستند. علاوه بر آن هر دو كارگردانان متبحري و بازيگران بسيار توانمندي هستند. فخيم‌زاده استاد من است. او وقتي پذيرفت در مجموعه تلويزيوني تكيه بر باد بازي كند، كاملا در خدمت كار بود. براي تمام بخش‌ها، صحنه‌ها و دكوپاژهايي كه داشتيم همكاري لازم را داشت. در خيلي موارد من از او مشورت مي‌گرفتم و او هم در صحنه‌هايي كه لازم بود مشورت مي‌داد. فرامرز قريبيان و مهدي فخيم‌زاده در مجموع در اختيار كار بودند و چيزهايي كه من مي‌خواستم در متن باشد را رعايت مي‌كردند. از نظر فخيم‌زاده در طراحي قصه و فيلمنامه استفاده كرديم. خيلي كم‌لطفي است كه ما جوانان از حضور پيشكسوتان استفاده نكنيم. برايم كار كردن با فخيم زاده و ديگر بازيگران اين مجموعه لذتبخش بود، به خاطر اين كه كامل خودشان را وقف كار كردند و بهترين بازي و مشاوره را به من دادند. فخيم‌زاده كارهاي قبلي من را ديده بود و اين طور نبود كه از كارهاي من شناخت نداشته باشد. همه اين عوامل باعث شد تا قريبيان و فخيم‌زاده لطف كنند دعوت ما را قبول كنند. از اين دو عزيز و ديگر بازيگران خاطره خوش باقي مانده است.

آيا صحنه‌هايي بود كه صرفا با نگاه فخيم‌زاده كارگرداني شود؟

نه، اصلا اين طور نبود. اگر هم نظري داشت با خودم مطرح مي‌كرد. فخيم‌زاده جزو كارگردانان و بازيگران حرفه‌اي است و هر زمان هم كه پيشنهادي براي بهبود كار داشت به من مي‌گفت اگر موافق بودم اين كار را انجام مي‌دادم. او نظرات ايده‌آلي در طول كار داشت و اصلا نظري خلاف كار نمي‌داد.

فخيم‌زاده به خاطر شناختي كه نسبت به كار من داشت در شروع و پايان هر سكانس مرتب به من انرژي مثبت مي‌داد و من را تشويق مي‌كرد. در جمع يا خلوت از او انرژي مي‌گرفتم و اعتماد به نفسم بيشتر مي‌شد. چون با او كار كرد‌ه‌ام، سليقه او را مي‌شناسم و با نحوه كارش آشنا هستم. همكاري با او برايم لذتبخش است.

ولي وقتي تصاوير اين مجموعه را مي‌بينيم در برخي صحنه‌ها تفاوت ساختار ديده مي‌شود. به عنوان مثال در صحنه‌هايي كه فخيم‌زاده بازي دارد، حركت دوربين خيلي پيچيده‌تر است و نمابندي‌ها كاملا فرق دارد. چرا اين تفاوت ساختار احساس مي‌شود؟

اين تفاوت ساختار به خاطر شخصيت‌هايي است كه در شركت نادر محسنيان (فخيم‌زاده) حضور دارند. شخصيت او و برادرش كه نقش او را شهرام عبدلي بازي مي‌كند و پسرش خيلي پيچيده است. بنابراين متناسب با شخصيت‌هايي كه در شركت حضور داشتند دكوپاژ هم تغيير مي‌كرد. از سوي ديگر خانواده فرامرز قريبيان سنتي، گرم و اصيل هستند و شخصيت‌ها پيچيده نيست، به همين دليل حركت دوربين هم ساده است. اين سبك كار من است. در اين مجموعه و 70 اپيزودي كه براي سريال شايد براي شما هم اتفاق بيفتد كار كردم، براي شخصيت‌هاي پيچيده تعريفي در قصه دارم و شخصيت‌هاي اصيل ايراني را ساده‌تر مي‌بينم و نوع كارگرداني و دكوپاژي كه در نظر مي‌گيرم روان و ساده است و اگر شخصيت‌ها پيچيده باشد دكوپاژ من هم پيچيده خواهد شد. ميزانسن متناسب با بازي و واكنش بازيگران است. اين تفاوتي كه شما در ساختار احساس مي‌كنيد به اين خاطر است. البته در اين مساله زمان هم بي‌تاثير نبود. ما براي برخي صحنه‌ها فرصت داشتيم، اما برخي سكانس‌ها نه. اين مجموعه تلويزيوني را در پنج ماه كار كرديم. بنابراين بايد 10 دقيقه مفيد در روز ضبط داشتيم. گاهي پيش مي‌آمد برخي صحنه‌ها را با دقت بيشتري مي‌گرفتيم. البته تعجيل توجيه مناسبي نيست، اما سعي كرديم برخي صحنه‌ها را ساده‌تر بگيرم. اين مورد در صحنه‌هاي اوليه است و از اين به بعد تماشاگر با صحنه‌هاي جذاب در اين مجموعه روبه‌رو مي‌شود. هر چه قصه جلوتر مي‌رود داستان پيچيده‌تر مي‌شود و تعليق‌هاي قصه هم افزايش مي‌يابد.

ولي اين تفاوت ساختار باعث شده تا توازن ميان شخصيت‌ها حفظ نشود؟ برخي صحنه‌ها خيلي خوب است و برخي معمولي.

معظمي: ما در اين قصه تاكيد مي‌كنيم كه ممكن است گناه در خانه همه را بزند. فرقي نمي‌كند فرد ايمانش قوي باشد يا نه. براي همه ممكن است اين مساله پيش بيايد. بلندپروازي‌ها و دوستاني كه عاطفه دارد، باعث مي‌شود تا او راه اشتباه را انتخاب كند
اين مورد طبيعي است و در همه كارها اتفاق مي‌افتد. همه صحنه‌ها را نمي‌توانيد بانمره خوب و عالي داشته باشيد. دو سكانس اوج داريد، يك سكانس كليدي و... فيلمنامه مي‌گويد هر صحنه چطور كارگرداني شود. برخي مواقع ساده است و برخي مواقع پيچيده‌تر. از سوي ديگر نمي‌توان همه سكانس‌ها را ايده‌آل كار كرد و متناسب با متن، سكانس‌ها را كار مي‌كنيم. برخي سكانس‌ها چيز خاصي ندارد و مي‌توان گفت ماجرايي را مطرح نمي‌كند. به عنوان مثال يك صحنه فقط مي‌خواهد گرماي يك خانواده را نشان بدهد. بنابراين نمي‌توانيد حركات خاص و پيچيده دوربين را داشته باشيد. در واقع اتفاق خاصي نيست كه براي بيننده تاكيد كنيم. تمام صحنه‌هاي مجموعه تكيه بر باد را خودم كارگرداني كردم. با توجه به اين كه بازيگران خيلي خوب و حرفه‌اي هستند چه پيشكسوتان و چه جوانان، من در طول كار راحت بودم، حتي با حضور اين دوستان براي سكانس‌هاي پيچيده هم مشكلي نداشتيم. من در طول كار خيلي به بازي فكر مي‌كنم. داشتن بازيگر خوب خيلي اهميت دارد. بعد از قصه، بازيگران مهم‌ترين چيزي است كه بيننده را جذب مي‌كند. وقتي فيلمنامه‌اي براي كار به دستم مي‌رسد، سعي مي‌كنم ابتدا خودم با شخصيت‌ها ارتباط برقرار كنم و بعد نقش را به بازيگران منتقل و ميزانسن را مشخص مي‌كنم. در مجموع تا زماني كه خودم كار را درك نكنم و نتوانم با آن ارتباط برقرار كنم كاري انجام نمي‌دهم. نمي‌دانم در اين كار چقدر موفق بوده‌ام! اما به قصه و بازي خيلي توجه مي‌كنم تا قابل باور باشد و تماشاگر را جذب كند. در مجموعه اپيزوديك شايد براي شما هم اتفاق بيفتد سكانس‌هاي وي‍ژه، تكنيكي‌تر و به قول خودمان دوربين بازي‌هاي زيادي داشتم. در مجموعه تكيه بر باد سعي كردم قصه را روايت كنم، بدون پرهيز از تكنيك اضافه و دوربين بازي در راستاي خود قصه كار را انجام دادم.

مهدي فخيم‌زاده جزو كارگرداناني است كه در روز بيش از دو تا سه دقيقه ضبط مفيد ندارد. او با اين همه تعجيل براي ساخت مجموعه تكيه بر باد مشكل نداشت؟

نوع كارهايي كه او مي‌سازد سخت است. بيشتر كارهاي او پرهيجان و پليسي است. در اين نوع كارها نمي‌توان بيشتر از اين هم ضبط مفيد داشت. البته او بشدت پلان مي‌گيرد. درست است روزي سه دقيقه ضبط مفيد دارد، اما 150 پلان سخت مي‌گيرد و اين‌طور نيست كه چهار تا پنج پلان بگيرد. فخيم‌زاده ورزشكار است و باانگيزه خوب كار مي‌كند. او همان زحمتي كه براي بازي در مجموعه تلويزيوني «مختارنامه» به كارگرداني داوود ميرباقري كشيد براي مجموعه تكيه بر باد هم تا همان حد وقت گذاشت و كار كرد. ساعت‌هاي طولاني كار او را خسته نمي‌كند و هميشه به من و گروه انرژي مثبت مي‌داد.

فرامرز قريبيان در مجموعه تكيه بر باد نقش يك دادستان را بازي مي‌كند كه سه فرزند دارد تا اين كه عاطفه متوجه مي‌شود فرزند او نيست. با اين تعليق قصد داشتيد نشان دهيد فرزندان يك دادستان مشكلي پيدا نمي‌كنند و عاطفه چون فرزند واقعي او نيست خيلي سريع فريب مي‌خورد؟ گرچه با اين گره خواستيد قصه را چاق‌تر كنيد، اما قصه اين مجموعه به اندازه كافي تعليق دارد. هدف‌تان از اين كارچه بود؟

اتفاقا دادستان نسبت در مقايسه با ديگر فرزندانش به عاطفه بيشتر توجه مي‌كند و بيشتر از همه به او بها داده و به لحاظ ريالي بيشتر به او مي‌رسد تا آينده درخشاني داشته باشد. از سوي ديگر در تربيت‌اش هم كم نگذاشته است، اما عاطفه به خاطر شرايطي كه برايش پيش مي‌آيد و بلندپروازي‌هايي كه دارد علاقه‌مند است يك شبه ره صد ساله برود. او مي‌خواهد ميانبر بزند.

ما در اين قصه تاكيد مي‌كنيم كه ممكن است گناه در خانه همه را بزند. فرقي نمي‌كند فرد ايمانش قوي باشد يا نه. براي همه ممكن است اين مساله پيش بيايد. بلندپروازي‌ها و دوستاني كه عاطفه دارد، باعث مي‌شود تا او راه اشتباه را انتخاب كند. اگر او فرزند واقعي دادستان بود در جايي از قصه پدر و مادرش يا او را مجاب مي‌كردند يا اين كه تن به خواسته او مي‌دادند. ما با اين ترفند در قصه مي‌خواستيم بهانه‌اي به دست عاطفه بدهيم تا زودتر تصميم‌اش را بگيرد. خود عاطفه هم بارها مي‌گويد، خسته شدم از ساده زندگي كردن، قناعت و... به هر حال افرادي در خانواده هستند كه دلشان مي‌خواهد ساده و زود به آرزوهايشان برسند و خلاف جريان خانواده حركت كنند.

يعني نمي‌خواستيد شخصيت دادستان را مثبت جلوه بدهيد و بگوييد همه كارهاي او درست است؟

شخصيت دادستان مثبت است. او به دنبال اجراي عدالت و حق است و زماني كه با مشكل عاطفه روبه‌رو مي‌‌شود تلاش مي‌كند راه درست را انتخاب كند تا مشكل او برطرف شود. او خيلي خونسرد برخورد كرده و خودش را كنترل مي‌كند. از سوي ديگر در درام بايد قصه را به گونه‌اي جلو ببريد تا هر آن مخاطب با يك گره روبه‌رو شود تا قصه برايش جذابيت لازم را داشته باشد.

قبل از اين كه افسانه پاكرو نقش عاطفه را بازي كند، قرار بود سحر قريشي اين نقش را ايفا كند. چرا قريشي حذف شد؟ و آيا بعد از تغيير، بازيگر شخصيت عاطفه متناسب با بازيگر انتخاب شده تغيير كرد يا نه؟

سحر قريشي درگير يك كار سينمايي بود، به همين دليل ما نتوانستيم با او همكاري كنيم و از افسانه پاكرو دعوت كرديم. شخصيت عاطفه هم تغيير نكرد. افسانه پاكرو معصوميتي در نگاه و صورتش دارد و تماشاگر با او همذات‌پنداري مي‌كند. تماشاگر مي‌داند كه او گول خورده و به بازي گرفته شده است. بيننده مي‌بيند كه كودك درون او چگونه تحت تاثير زرق و برق زندگي قرار مي‌گيرد. او دختر زرنگي نيست. در مجموع پاكرو هم اين نقش را بخوبي ايفا كرد.

در اين سريال نشان مي‌دهيد دخترهايي كه از شهرستان به تهران مي‌آيند ممكن است با مشكلاتي روبه‌رو شوند. هدف‌تان اين بود كه دختران شهرستاني به تهران مهاجرت نداشته باشند و در شهر خودشان تحصيل كنند؟

نه، بحث ما مهاجرت نبود. هر كس مي‌تواند در هرجاي دنيا زندگي كرده و تحصيل كند. هدف ما اين بود كه نشان بدهيم نبايد تحت تاثير حواشي مدرن قرار گرفت. نبايد اصل خودمان را فراموش كنيم و بايد براساس نگاهي كه بزرگ شده‌ايم، جلو برويم. براي پيشرفت بايد تلاش كرد، اما انتخاب كردن راه درست مهم است. هدف ما اين بود كه نشان دهيم مي‌توان از هر راهي به هدف رسيد، اما آنچه اهميت دارد اين است كه بايد از راه درست مسير را طي كرد. ميانبر زدن باعث مي‌شود تمام عقبه و سال‌هايي كه كنار خانواده گرم و صميمي بوده‌ايم را به آرزوهاي زودگذر ترجيح بدهيم.

يكي از شگردهاي خوب در فيلمنامه مجموعه تكيه بر باد داستانك‌هاي فرعي است، ولي متاسفانه به اين داستانك‌ها خوب پرداخته نشده و حتي برخي صحنه‌ها مغفول مانده است. در حالي كه قابليت كار بيشتري داشت. مثل زندگي نرگس و همسرش نادر. چرا اين اتفاق نيفتاد؟

به نظرم به اندازه كافي به اين شخصيت‌ها پرداختيم. با توجه به اين كه خط اصلي قصه چيز ديگري است، بنابراين بيش از اين نمي‌توانستيم به شخصيت‌هاي فرعي بپردازيم. معضلي كه در بقيه سريال‌ها ديدم اين كه قصه‌ها تك‌خطي است و يك جايي قصه مي‌ايستد و ديگر براي تماشاگر جذابيتي ندارد و تنها يك خط را دنبال مي‌كند. علاوه بر آن اواسط قصه ديگر گره‌اي نيست. قصه‌هاي فرعي هميشه به ماجراي اصلي كمك و ما هم تا اندازه‌اي به اين داستانك‌ها پرداختيم كه هم از ماجراي اصلي دور نشويم و به پيشبرد قصه اصلي كمك كند.

فيلمنامه مجموعه تكيه بر باد همزمان با توليد نوشته مي‌شد؟

بخش عمده فيلمنامه حاضر بود. من با 15 قسمت فيلمنامه، اين مجموعه را كليد زدم و در طول كار بقيه قصه نوشته شد. عباس نعمتي وسواس زيادي براي نوشتن دارد و من نظراتم را در طول نگارش قصه مي‌دادم و دوستان نويسنده آن را اعمال مي‌كردند. مسلما هر چقدر در دل كار وارد شويد به نقاط برجسته‌اي مي‌رسيد و سعي مي‌كنيد قصه بازنويسي بهتري داشته باشد و شخصيت‌پردازي‌ها بهتر انجام شود. ما در مجموعه تكيه بر باد تلاش كرديم تا قصه تعليق‌هاي لازم را براي مخاطب داشته باشد. از سوي ديگر بازيگران حرفه‌اي اين مجموعه براي بازي‌هايشان اصلا كم نگذاشتند و سعي كردند بهترين بازي را ارائه بدهند.

براي اين مجموعه بازيگران خوبي انتخاب شده، اما براي برخي نقش‌ها اين توازن ديده نمي‌شود. چرا اين اتفاق افتاده؟

به نظرم اين‌طور نيست. همه بازيگران به دقت انتخاب شدند و هماهنگي ميان نقش‌ها وجود دارد.

اما در صحنه‌اي كه پسر دادستان را دستگير مي‌كنند، همسر دادستان واكنش مناسبي ندارد. انگار كه اتفاقي نيفتاده است. گرچه روحيات يك زن دادستان به خاطر حرفه همسرش با يك زن خانه‌دار قابل مقايسه نيست، اما چرا واكنشي ندارد؟

اين ايراد به من برمي‌گردد. هر شخصيتي براساس قصه تعريف شده در اين خط راه مي‌رود. فلور نظري هم براي نقش همسر دادستان زحمت زيادي كشيده است. هر كاري لحظاتي دارد كه ممكن است از نگاه من دور مانده است. در مجموع همه گروه تلاش كردند تا كار به نحو مطلوبي ضبط شود.

با اين پاسخ نشان داديد چه كارگردان متواضعي هستيد؟

نه، من فقط واقعيت را گفتم.

خير و شر مجموعه تلويزيوني تكيه بر باد از ابتدا معرف حضور بينندگان است و مخاطب تنها به دنبال اين است كه كدام يك برنده مي‌شوند. با توجه به اين كه چند سال پيش مجموعه نرگس با اين مضمون پخش شد، نگران نبوديد مخاطبان تكيه بر باد را با نرگس مقايسه كنند؟

چون طرح قصه طور ديگري بود و در جزئيات و كليات متفاوت است، نگراني نداشتم تا با سريال نرگس مقايسه شويم. تكيه بر باد قصه بكر و متفاوتي دارد. دوستان با من هم نظر هستند. در اين مجموعه سعي كرديم روايتگر آدم‌هايي باشيم كه در جامعه زندگي مي‌كنند و دور از واقعيت نيست. هر چه قصه جلوتر برود زواياي پنهان كار بيشتر مشخص مي‌شود. ما سعي كرديم در هر قسمت گره‌اي در قصه بگذاريم. تلاش من و گروه اين بود كه كار مخاطب‌پسند انجام بدهيم. هر اثري مطلق كامل نيست و ضعف‌هايي هم دارد، ولي كاري برنده است كه مخاطب بيشتر جذب كند و ايرادهاي كمتري داشته باشد.

آيا با كارگرداني مجموعه تكيه بر باد قصد داشتيد سطح سليقه مخاطب را هم ارتقا بدهيد؟

با راه‌اندازي شبكه‌هاي مختلف و توليد آثار متنوع مخاطب نيز با آثار هوشمندانه روبه‌رو مي‌شود. مخاطب امروز با 20 يا 30 سال پيش فرق دارد. در حال حاضر فناوري‌ زيادي دراختيار دارد. بنابراين ما بايد با آثار ديگر رقابت كنيم و هر چه داستان بومي‌تر باشد، مسلما بينندگان ارتباط بيشتري با آن برقرار مي‌كنند. تمام سعي‌ام را كردم تا براي وقت مخاطب ارزش قائل شوم. نبايد كاري بسازيم كه مخاطب فكر كند 40 تا 50 دقيقه از وقتش را براي ديدن كاري گذاشته كه ارزشي نداشته است. مخاطب خيلي مهم است و بايد سعي كنيم با روايت يك قصه جذاب زواياي پنهان قصه را باز كنيم. بايد مخاطب را به فكر و تامل واداريم. اميدوارم اين اتفاق افتاده باشد.

يكي از امتيازات تكيه بر باد، نورپردازي خوب آن است و براساس شخصيت‌هايي كه در هر صحنه حضور دارند صحنه هدفمند نورپردازي شده است. خودتان در اين‌باره چقدر دخالت داشتيد؟

به هر حال در يك مجموعه به غير از عوامل حرفه‌اي كه حضور دارند، بايد كارگردان همه موارد را در صحنه به درستي هدايت كند. اين هدايت شامل دوربين، صدا، نور و... است. من سعي كردم همه چيز در خدمت قصه باشد و جدا از داستان نباشد.

فاطمه عودباشي / گروه راديو و تلويزيون


نوشته شده در   چهارشنبه 5 مهر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode