مكتب تفكيك تفسير قرآن به قرآن يا تفسير عقل مسلم فطری از آيات قرآن را مردود نمیداند؛ سخن آنان اين است كه ما به بسياری از حقايق قرآن كه به صورتی گسترده در روايات معصومين(ع) بيان شده، بیتوجهی كردهايم؛ در حالی كه اخباريگری تفسير غيرمعصوم را مردود میداند.
حجتالاسلام و المسلمين محمد عبداللهيان، مدير مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بيان سخنانی درباره گونههای تفسير مأثور و جايگاه تفسير مأثور در فهم قرآن پرداخت و اظهار كرد: تفسير مأثور دچار گونهای محدودنگری شده و تفسير مأثور حقيقی، بسيار وسيعتر از تفسير مأثور رايج و مصطلح است و ديدگاه ائمه(ع) آن است كه روايات، همه از دامن قرآن و تفسير آن است و ما اگر مقداری از روايات را تفسير مأثور و روايات ديگر را خارج از اين حيطه بدانيم، با ديدگاه ائمه(ع) سازگاری ندارد.
وی افزود: علاوه بر اين قرآن آيات و سوری دارد و همه اين آيات و سور پيامی دارند. حال اگر روايتی آمد و پيام آيات و سور قرآن را بيان كرد، اين نيز تفسير مأثور است؛ چون از آنچه كه ما نمیدانيم، پرده برداشته است. برای نمونه اگر روايتی درباره آيه كريمهای كه در آن به پيامبر(ص) میفرمايد: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ» (فصلت/6) آمد و و آن را تشريح كرد، اين روايت نيز تفسير آيه و در راستای هدف آن بيان شده است.
مدير مسئول فصلنامه قرآنی «بينات» ادامه داد: اين آيه به سبب اين نازل شده كه مردم ابهتی از پيامبر(ص) در ذهن خود ايجاد نكنند كه به واسطه آن از دسترسی به پيامبر(ص) محروم و از ايشان دور شوند؛ بلكه بايد به پيامبر(ص) نزديك باشند و سؤالات و مشكلات خود را از ايشان بپرسند.
اين محدوديتنگری به تفسير مأثور بر خلاف ديدگاه ائمه(ع) از جاهای ديگر به ما سرايت كرده است، ائمه اطهار(ع) تمام مطالب خود را تفسير مأثور میدانستند و میفرمودند كه تمام سخنانشان از قرآن است و ما هرچه میگوييم، از قرآن میگوييم و شما نشانی گفتههای ما را از قرآن بخواهيد
وی خاطرنشان كرد: حال اگر روايتی هدف از نزول آيه و سوره و يا هدف كل قرآن را بيان كرد و از آنچه كه قرآن دارد و ما نمیدانيم، سخن گفت كه اين كتاب برای هدايت انسانها و بری انسانسازی نازل شده، اين نيز جزء روايات مأثور محسوب میشود. ولذا برخی از آثاری كه امروز تدوين شده، گرچه اسم تفسير بر آنها عنوان نشده است، اما واقعاً تفسير مأثور هستند و كتاب «الحياة» تأليف محمدرضا حكيمی يكی از بهترين نمونههای چنين آثاری است.
اين محقق و پژوهشگر تصريح كرد: «الحياة» كتاب كمنظير و گوهر ناشناختهای است كه در آن بيش از سه هزار پيام قرآنی انسانساز در عصر حاضر گردآوری شده و پس از آيات قرآن و در ذيل آن آيات، رواياتی است كه در توضيح آن آيات آمده است. اينها تفاسير مأثورند؛ ولو آنكه جزء تفاسير مأثور، در معنای رايج و مصطلح آن برشمرده نشوند.
مديرمسئول نشريه قرآنی «آفاق نور» با اشاره به اينكه به نظر میرسد كه اين محدوديتنگری به تفسير مأثور بر خلاف ديدگاه ائمه(ع) از جاهای ديگر به ما سرايت كرده است، بيان كرد: ائمه اطهار(ع) تمام مطالب خود را تفسير مأثور میدانستند و میفرمودند كه تمام سخنانشان از قرآن است و ما هرچه میگوييم، از قرآن میگوييم و شما نشانی گفتههای ما را از قرآن بخواهيد، تا ما در قرآن آن مطالب را به شما نشان دهيم و اگر سخنی خلاف قرآن گفتيم، آن را رد كنيد.
وی در پاسخ به اين سؤال كه آيا میتوان گفت كه در اين تعريف جديد از تفسير مأثور، همه آيات قرآن تفسير مأثور دارند؟ عنوان كرد: نه، اينگونه نمیتوان گفت كه همه آيات تفسير مأثور دارند؛ در بسياری از موضوعات قرآنی و در بيان بسياری از اهداف آيات و سور، از خود قرآن نيز استفاده میشود و تفسير قرآن به قرآن نيز جای خود را دارد، اما همه آنچه ائمه(ع) فرمودهاند، تفسير مأثور قرآن است.
حجتالاسلام عبداللهيان در بخش ديگری از سخنان خود در پاسخ به اين سؤال كه آيا اختلاف ظاهری كه بعضاً ميان عقل و نقل مطرح بوده، میتواند بين تفاسير روايی و عقلی مطرح باشد؟، تشريح كرد: در مقام اثبات چنين چيزی ممكن است؛ يعنی ممكن رواياتی باشد كه با عقل ناسازگار باشد، اما معنای اين سخن آن نيست كه اين مطالب را قطعاً ائمه اطهار(ع) فرموده باشند؛ بلكه مطالبی است كه در برخی از روايات منقول ممكن است به چشم بخورد. زيربنای مطلب آن است كه ائمه(ع) فرمودهاند كه هرچه ما بگوييم، هم مطابق عقل انسانی و هم مطابق قرآن است.
مدير مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع) در پاسخ به اين سؤال كه آيا تفكيكيان به تفسير روايی محض معتقدند و تفسير غير معصوم را معتبر نمیدانند؟، عنوان كرد: چنين نيست؛ آنان اخباری نيستند كه به اخباريگری معتقد باشند و بگويند تفسير غيرمأثور مردود است؛ بلكه آنان معتقدند كه بسياری از معارف و حقايق در روايات ما بيان شده است.
مدير مسئول نشريه قرآنی «بشارت» اضافه كرد: از منظر آنان اگر قرآن در جايی خودش را بيان كرد (تفسير قرآن به قرآن) و يا عقل به بيان حقايقی از قرآن پرداخت (تفسير عقلی)، اين تفاسير مردود نيستند، بلكه مراد آنان آن است كه بسياری از حقايق قرآن به صورتی وسيع و گسترده در روايات بيان شده است و ما بدانها كمتوجهی كردهايم. اين سخن آنان بدين معناست كه اگر عقل مسلم فطری تفسيری كرده و مطلبی را بيان كرد، ما نمیتوانيم آن را ناديده گرفته و مردود بدانيم.