جامعيت قرآن با در نظر گرفتن مداليل متعارف و غيرمتعارف آن قابل تبيين است و بنابراين در نحوه رابطه كتاب و سنت، ديدگاه قرآنيون درباره مرجعيت يگانه قرآن صحيح است؛ زيرا سنت در طول قرآن قرار دارد و دادهها و آموزههای سنت از قرآن گرفته شده است.
حجتالاسلام و المسلمين علی شاهعليزاده، پژوهشگر مؤسسه دارالحديث و صاحب پاياننامه برتر حوزوی با عنوان «ضرورتها و آسيبهای تفسير مأثور»، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به رويكردهای مختلف درمورد رابطه ميان كتاب و سنت اظهار كرد: در اين خصوص میتوان از ديدگاه قرآنيون، اخباريون و رويكرد ميانه سخن گفت كه عدهای حجيت را منحصر در كتاب میدانند و حجيت سنت را در ذيل حجيت كتاب میپذيرند و عدهای ديگر به حجيت سنت در عرض كتاب معتقد هستند.
وی افزود: اگر ما بخواهيم داوری ميان رويكردهای مختلف به تفسير مأثور داشته باشيم، با مختصر توضيحی متوجه خواهيم شد كه دلايل سخنان ديدگاه نخست يعنی قرآنيون متقن است و توضيح آنكه دلالتهای قرآن بر معانی خود بر دو گونه است؛ يك دلالت عمومی وجود دارد كه از آن تعبير به مداليل متعارف میكنيم كه روش قرآن مثل روش ساير عقلای عالم، مطالب خود را میگويد و همه مقصود قرآن را از اين معانی و دلالتهای كلمات و جملات میفهمند.
حجتالاسلام شاهعليزاده با بيان اينكه مداليل قرآن برای همه يكسان است و كافر هم میتواند همانند مؤمن از اين مداليل قرآن استفاده كند، گفت: خطابهايی كه در قرآن برای كفار آمده است و در آياتی از قرآن عبارت «قل يا ايهاالكافرون...» ذكر شده، يا خطابهايی كه برای مشركان يا اهل كتاب در قرآن آمده، نشاندهنده اين است كه مداليل قرآن امور متعارفی است كه كافر، مؤمن و همه مردم آنها را میفهمند.
صاحب پاياننامه برتر حوزوی ادامه داد: در غير اينصورت معنا نداشت كه قرآن برای هدايت مردم باشد و خطابهای قرآن به مردم كه با عبارت «يا ايها الناس...» در قرآن مكرر آمده است، نشان میدهد عامه مردم قرآن را میفهمند، زيرا همه مردم كه از آغاز مسلمان و مؤمن نبودهاند، بلكه بسياری از آنها كافر و مشرك بودند و بنابراين، اگر مداليل قرآن قابل فهم نبود، دعوت آنها به دين معنا نداشت.
وی همچنين خاطرنشان كرد: در عين حال همه مداليل قرآن از اين قبيل نيست، بلكه بخش دوم مداليل قرآن، مداليل غيرمتعارفی است كه فقط راسخان در علم، يعنی پيامبر و اهل بيت پيامبر از آن آگاهی دارند و آنها هستند كه میتوانند از مداليل نامتعارف قرآن، مطالب بسيار زيادی را بفهمند. به عنوان نمونه حديثی از امام صادق(ع) آمده است كه «من به آنچه در آسمانها، زمين، بهشت و دوزخ است و آنچه در گذشته تحقق يافته و آنچه در آينده تحقق خواهد يافت، آگاهی دارم».
حجتالاسلام شاهعليزاده با اشاره به اينكه امام صادق(ع) با اين سخن، ادعا میكنند كه از تمام وقايع گذشته، اعم از وقايع جنگی، اجتماعی، فردی و ... و حتی از وقايع آينده نيز خبر دارد، اظهار كرد: ادعای علم به تمام علوم آسمانها و زمين و دانشهای مرتبط با آن، ادعای كمی نيست و اين سخنان برای شنونده امام(ع) بسيار عجيب آمد كه معنای اين ادعای را از امام(ع) جويا شد.
وی افزود: امام صادق(ع) در پاسخ فرمودند كه من اينها را از كتاب خداوند عزوجل يافتهام، زيرا خدا میفرمايد كه قرآن تبيان همه چيز است، پس معلوم میشود تمام دانشی كه امام صادق(ع) به آن اشاره كرده، از قرآن گرفته شده است، اما چرا من و شما اين علوم را نمیفهميم؛ چرا فيزيكدانها، رياضیدانها، شيمیدانها يا روانشناسها هيچ يك از اين مطالب را نمیتوانند از علوم را از قرآن استخراج كنند، ولی امام صادق(ع) میگويد كه همه اين علوم را از قرآن دارد؟
خطابهای قرآن به مردم كه با عبارت «يا ايها الناس...» در قرآن مكرر آمده است، نشان میدهد عامه مردم قرآن را میفهمند، زيرا همه مردم كه از آغاز مسلمان و مؤمن نبودهاند، بلكه بسياری از آنها كافر و مشرك بودند و بنابراين، اگر مداليل قرآن قابل فهم نبود، دعوت آنها به دين معنا نداشت
پژوهشگر مؤسسه دارالحديث همچنين خاطرنشان كرد: معلوم میشود كه اين معارف از مداليل غيرمتعارف قرآن به دست آمده است و حاصل رابطهای است بين خداوند از يك سو و پيامبر و اهل بيت(ع) از سوی ديگر برقرار شده است و آنها هستند كه مقصود خداوند را از طريق رمز خاصی كه بين خود آنها وجود دارد، پی میبرند و به آن دانش دست پيدا میكنند.
صاحب پاياننامه برتر حوزوی ادامه داد: با اين تفاصيل، اگر ما بگوييم مداليل قرآن بر دو بخش است كه بخشی از آن را همه مردم اعم از كافر و مؤمن میفهمند و فهم بخش ديگری از آن اختصاص به پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) دارد، اينجاست كه معنای جامعيت قرآن فهميده میشود و اينكه قرآن «تبياناً لكل شیء» است، معلوم و مشخص میشود.
وی با تأكيد بر اينكه قرآن «تبياناً لكل شیء» است و هيچ كم و كاستی در آن وجود ندارد، گفت: اين جامعيت با در نظر گرفتن هر دو وجه مداليل متعارف و مداليل غيرمتعارف قرآن قابل تبيين است. اگر ما پذيرفتيم كه مطلب خيلی روشن است و روايات متعدد و آياتی از قرآن كريم دلالت بر اين معنا میكند، آن موقع روشن میشود كه قول اول يعنی ديدگاه قرآنيون، همان نظر صحيح است؛ يعنی تمام مطالبی كه در قرآن آمده از قرآن گرفته شده است، اما بخشی از آن مربوط به مداليل متعارف و بخشی ديگر مربوط به مداليل غيرمتعارف است.
حجتالاسلام شاهعليزاده با بيان اينكه در اينجا معنای رواياتی كه سنت را در كنار كتاب واجد حجيت و مرجعيت دانستهاند، روشن میشود، خاطرنشان كرد: اگر میبينيم كه میگويند روايات را به قرآن عرضه كنيد و در جای ديگر میگويند عرضه به سنت بكنيد، در عرضه به قرآن برای من و شما مداليل روشن و متعارف قبل فهم است و میتوانيم محتوای روايات را با رجوع به قرآن بسنجيم.
وی افزود: اگر معارفی عرضه شد كه در قرآن وجود نداشت، به سراغ سنت میرويم كه مداليل غيرمتعارف قرآن را نيز روشن كرده است. در اين عرضه است كه متوجه میشويم كه آيا اين حديث در سنت آمده است يا نه و ميزان اعتبار آن را به اين طريق میسنجيم. بنابراين سنت در طول قرآن قرار دارد و دادهها و آموزههای سنت از قرآن گرفته شده است كه بخشی مبتنی بر مداليل متعارف و بخشی ديگر مبتنی بر كشف مداليل غيرمتعارف قرآن كريم است.