ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 26 دي 1403
چهارشنبه 26 دي 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 8 شهريور 1391     |     کد : 41962

رشد اميدبخش كشتي آزاد

رسول خادم بعد از نتايج نه‌چندان درخشان كشتي آزاد در المپيك 2012 گوشه‌اي نشسته و مشغول بررسي آينده است و مكررا به آنچه روي داده است، فكر مي‌كند، اما به نظر مي‌رسد ...

رسول خادم سزاوار فرصت‌هايي بيشتر است
رشد اميدبخش كشتي آزاد
جام جم آنلاين: رسول خادم بعد از نتايج نه‌چندان درخشان كشتي آزاد در المپيك 2012 گوشه‌اي نشسته و مشغول بررسي آينده است و مكررا به آنچه روي داده است، فكر مي‌كند، اما به نظر مي‌رسد برخلاف گفته مخالفانش او مصمم به ماندن و ادامه تلاش براي مسابقه‌هاي جهاني 2013 است.
تيم ملي كشتي آزاد ايران تحت هدايت اين قهرمان استثنايي و فكور كشورمان در المپيك سي‌ام صاحب يك نقره و دو برنز شد و اين بداقبالي را داشت كه رضا يزداني جدي‌ترين اميدش براي كسب مدال طلا بعد از كنار زدن پديده جديد روس‌ها (عبدالسلام گاديسوف)‌ چنان در همان مبارزه فرسوده و تهي و خالي از انرژي و حتي مصدوم شد كه ديگر توان ادامه راه را در پيكارهاي 96 كيلو نداشت و مشخص بود دير يا زود متوقف مي‌شود و به فينال نمي‌رسد و بخت كشتي‌گير اكرايني كه در نيمه نهايي روبه‌روي او ايستاد، باز بود زيرا اين ايستگاه آخر استقامت براي يزداني بود و او همان جا با پاي دردناكش با صحنه پيكارها وداع گفت و اين حريف را به فينال فرستاد و صاحب نقره المپيك ساخت.

مشكل رسول خادم در برآورد نتايجي كه در المپيك امسال به دست آورد، دو نكته است؛ يكي اين كه هر نتيجه‌اي كه تيم او مي‌گرفت (حتي اگر طلاي يزداني به دست مي‌آمد)‌ در قياس با نتايج درخشان كشتي فرنگي كه 3 طلا در لندن صيد كرد، رنگ مي‌باخت و نمي‌توانست در برابر دستاوردهاي شاگردان محمد بنا جلوه‌گري داشته باشد و مساله دوم نتايج بسيار خوبي است كه تيم ملي كشتي آزاد ايران در آخرين سال هدايت آن توسط غلامرضا محمدي در پيكارهاي جهاني سال 2011 در استانبول گرفت. آنجا اضافه بر دو طلايي كه مهدي تقوي و رضا يزداني در 66 و 96 كيلو گرفتند، تيم ايران در جدول رده بندي مجموع امتيازات فقط 2 امتياز از روس‌ها كم آورد و اگر به عنوان مثال فردين معصومي در 120 كيلو هفتم نيز مي‌شد، ايران براي پنجمين بار در تاريخ صاحب عنوان قهرماني جهان مي‌شد. سه سال نخست فعاليت تيم ملي كشتي آزاد تحت مربيگري محمدي با نتايجي معمولي و ضعيف و ناراضي‌كننده سپري شده بود، اما حافظه‌هاي كوتاه‌مدت و طالبان نتايج روز طبعا فقط جديدترين نتايج را به خاطر مي‌سپرند و خادم كه از پاييز سال پيش جانشين محمدي شد، از همان آغاز با الزام تكرار نتايج پيكارهاي جهاني 2011 در صحنه المپيك مواجه بود، كاري كه همه مي‌دانستند بسيار سخت و شايد غيرممكن باشد، زيرا المپيك‌ها ميداني فوق‌العاده‌ هستند كه در اكثر موارد حتي فاتحان طلاهاي جهاني در آن كم مي‌آورند.

انتقاد دو طرفه

اگر اينها را ناديده بگيريم، بايد متذكر شويم رسول خادم كه در عين تصدي پست سرمربيگري تيم ملي آزاد پست مديريت تمامي تيم‌هاي ملي كشتي كشور را هم عهده‌دار شده، در 9 ماهي كه از روي كار آمدنش مي‌گذرد، روش‌هاي كار و تمرين تيم آزاد را به كلي متحول ساخته و متدهايي «به روز»‌‌تر و كارآمدتر را جانشين روش‌هاي پيشين ساخته است. او سختكوشي و كار گسترده‌اي را ضميمه كار ملي‌پوشان كشتي آزاد ساخته كه توسط گروه سابق مربيان تيم ملي پياده نمي‌شد و اين حتي شامل زمامداري بسيار كوتاه‌مدت (يكساله)‌ عليرضا حيدري و دوران بسيار طولاني سرمربيگري و مديريت فني منصور برزگر هم نمي‌شد.

برزگر كه شايد از مطرح‌ترين «كوچ‌»‌هاي كشتي جهان در 30 سال اخير بوده باشد و خدمات او در اين رشته بر هيچ‌كس پوشيده نيست، در جديدترين مصاحبه‌اش با انتقاد از هر دو گروه مربيان سال‌هاي اخير تيم ملي و با لحني كنايه‌آميز گفته است، كساني كه هنوز در شوراي شهر تهران رفت و آمد مي‌كنند، طبعا وقت كسب مدال طلا در المپيك‌ها را ندارند و افزوده است اگر محمدي، سرمربي مي‌ماند همين مدال‌ها را هم در لندن نمي‌گرفتيم. بنابراين بايد پرسيد كدام مربيان براي آينده كشتي آزاد مورد نيازند؟

البته نظر برزگر نسبت به خادم كه تحت هدايت خود وي دو طلاي جهاني و يك مدال زرين المپيك را در سال‌هاي مياني دهه 1990 گرفت، بسيار مثبت تر از سايرين است و او اعتقاد دارد خادم كم و بيش همان نتايجي را در لندن كسب كرد كه از او و تيمش انتظار مي‌رفت. بنابراين بايد پرسيد مشكل كجا بود كه خادم نتوانست طلسم 12 سال طلا نبردن ايران در كشتي آزاد المپيك‌ها را بشكند؟

وي از بدو بازگشت‌ به جامعه كشتي بعد از قريب به ده سال دوري از آن متذكر شد كه ضعف تاريخي كشتي ايران در المپيك‌ها و اين كه ما با وجود پيروزي‌هاي مكرر در مسابقات جهاني اين رشته در المپيك‌ها پيوسته كم مي‌آوريم و در تاريخ فقط پنج طلا در اين رشته گرفته‌ايم يك تصادف نيست و نبايد آن را اتفاق شمرد و اگر فقط بداقبالي صرف بود در تاريخ 64 ساله شركت‌مان در المپيك‌ها مكررا خلق و حادث نمي‌شد.

او تصميم گرفت با گروه همكارانش شامل عليرضا رضايي و محمد طلايي روش كار و تمرين ملي‌پوشان را دگرگون و كار را اساسي‌تر، جدي‌تر و طولاني‌تر كند و اينچنين بود كه آواي سنگين تمرينات همه جا پيچيد و نفس‌ها بند آمد و بدن‌ها پيوسته شلاق خورد.

ستاره‌اي كه درخشيد

در اين هنگامه ستاره اقبال كميل قاسمي كه جوان‌تر از ساير سنگين‌وزن‌هاي ما بود تابيدن گرفت و او از فردين معصومي و محمدرضا آذرشكيب پيشي گرفت تا پيراهن 120 كيلو را بر تن كند و از قضا همپا با صادق گودرزي و احسان لشگري موفق‌ترين كشتي‌گير اعزامي به لندن بود، ولي اتفاقات نيز با تيم خادم سر سازگاري نداشت.
نكته: شايد نتوان گفت كه نتايج كشتي‌آزاد در المپيك لندن ايده‌آل بوده، اما رشد محسوس و اميدساز اين تيم در قياس با اكثر سال‌هاي اخير محسوس بوده است
همه قبول داشتند كه مسعود اسماعيل‌پور در 60 كيلو فراتر از تمام انتظارات ظاهر شد و شايد حق او پيروزي بر بسيك كودوخوف روسي در يك‌چهارم نهايي رقابت‌هاي اين وزن و كسب يك مدال بود و همگان بر مبارزه‌جويي‌هاي احسان لشگري نيز مهر تائيد زدند و حيف شد كه او در يك غافلگيري در وقت سوم مبارزه‌اش با عزيز عزيزاف آذربايجاني در 84 كيلو تسليم اين رقيب صاحب مدال طلاي سال 2011 جهان شد، ولي از آنجا كه رسول بيشتر در قبال كاستي‌هاي تيمش بايد پاسخگو باشد تا نقاط روشن آن، او درباره نمايش‌هاي حسن رحيمي و مهدي تقوي در 55 و 66 كيلو چيزي براي گفتن ندارد و حتي خودش نيز گفته است كه هرچند از نمايش‌هاي پنج شاگرد ديگر خود راضي است، اما قادر به تائيد كار اين دو كشتي‌گير نيست.

رحيمي در حالي در مبارزه دومش در 55 كيلو تسليم رقيب هندي شد كه همه انتظار داشتند حداقل برنز جهاني سال پيش خود را تكرار كند و از تقوي با پيشينه كسب دو طلاي سال‌هاي 2006 و 2011 جهان انتظار آن كشتي بي‌روح و فاقد انديشه و عاري از هرگونه انعطاف در برابر رقيب كوبايي نمي‌رفت و اين حريف بقدري معمولي بود كه بلافاصله در مرحله بعدي به رقيب ژاپني‌اش باخت تا با حذف وي، تقوي اميد كسب مدال برنز را هم نداشته باشد.

اگر يزداني اول مي‌شد

رسول خادم كه بلافاصله بعد از اتمام رقابت‌هاي المپيك امسال از سوي فيلا به درجه مدرس بين‌المللي اين نهاد مفتخر شد، مي‌گويد نبايد فقط نيمه‌هاي خالي ليوان را در ارتباط با وقايع اين المپيك ديد و بايد نقاط روشن را نيز ارج نهاد و يكطرفه به قاضي نرفت.

آنچه بايد متذكر شد، اين است كه حتي روش‌هاي او هم براي پايان دادن به سنت ناكامي‌هاي ما در كشتي‌هاي المپيك‌ها كفايت نكرد. حال آن كه او مكررا گفته بود براي همين مهم سر كار‌ آمده و اگر بعد از سال‌ها دوري دوباره وارد گود شده به همين خاطر است، در عين حال بي‌انصافي است اگر پيشرفت فني تيم ملي را در اكثر اوزان هفتگانه ناديده بگيريم و شايد اگر يزداني مي‌ماند و به سبب مصدوميت صحنه را نيمه‌كاره ترك نمي‌گفت و طلاي 96 كيلو را صيد مي‌كرد (اين مدال به كشتي‌گير آمريكايي رسيد كه پيشتر در يك تورنمنت با اختلاف امتياز زياد به يزداني باخته بود)‌ بخشي از حرف و حديث‌هاي فعلي وجود نمي‌داشت و كارنامه رسول كاملا موفق تلقي مي‌شد. فراموش نكنيم كه با هدايت خادم در همان مدت كوتاه سرمربيگري‌اش تيم ملي در جام جهاني 2012 در خاك آذربايجان با شكست دادن همين رقيب در فينال اول شد و مانع راهيابي روسيه به فينال گشت و در اكثر تورنمنت‌هاي منتهي به المپيك هم آبرومندانه‌ كار كرد و بد نتيجه نگرفت.

اينها به ما مي‌گويد راه توصيه و طراحي شده توسط خادم قابل ادامه دادن است و به نظر مي‌رسد كه اين امر لازم‌تر از به هم ريختن مجدد تمامي اوضاع و وارد‌شدن به مرحله‌اي ديگر با آدم‌هايي ديگر باشد.

رسول خادم هم به سبب تغييرات استراتژيك صورت گرفته توسط وي در ماه‌هاي اخير و پيشرفت فني حاصله از آن سزاوار شانس‌‌هايي اضافي و تازه و ادامه‌دادن مسئوليت‌هايش است بخصوص كه سازمان مربيان تيم‌هاي ملي آزاد به آرامي توسط وي در حال شكل‌گيري است و طبعا نياز به گذشت زمان دارد تا كارآمدتر شده و بتدريج بهره‌هاي خود را پس بدهد.

حتي براي محمد بنا 9،8 سال طول كشيد تا به بنا و روال و ساختار محكم فعلي‌‌اش برسد و گذشت زمان به او اجازه داد تا به نقطه كنوني برسد و تيمي را بسازد كه ديگر به فرد متكي نيست و هريك از نفراتش نباشند، كسان ديگري هستند كه جاي آنها را پر و نتايج آنان را تكرار كنند.

فقدان جانشيني همسطح

شايد رسول هرگز به آن حد نرسد،‌اما شايسته ادامه دادن به تلاش‌هايش در اين راه هست و نبايد كارهايش نيمه‌تمام بماند و از طرف ديگر، فقدان آلترناتيوهايي همسطح با وي نيز عملا تغيير در كادر مربيان تيم ملي كشتي‌آزاد را به كاري بدون ضمانت توفيق تبديل مي‌كند و اصلا معلوم نيست جانشينان وي از او موفق‌تر باشند يا همان‌قدر كارهاي علمي ـ تجربي را پشتوانه كار خود قرار دهند كه گروه خادم دستمايه كار خود ساخته‌اند.

شايد نتوان گفت كه نتايج كشتي‌آزاد در المپيك لندن ايده‌آل بوده، اما رشد محسوس و اميدساز اين تيم در قياس با اكثر سال‌هاي اخير محسوس بوده است.

فراموش نكنيم در كشتي‌آزاد المپيك قبلي فقط يك برنز (توسط مراد محمدي در 60 كيلو) گرفتيم و اگر فقط در پي مدال‌ها و اعداد و اتهام براي اثبات ديدگاه‌هاي خود و ارزشگذاري بر كار مربيان ديروز و امروز باشيم، حتي اين امر نيز قطعا صدور حكم عليه خادم را آسان و بديهي نمي‌سازد.

وصال روحاني ‌/‌ جام‌جم


نوشته شده در   چهارشنبه 8 شهريور 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode