مدير مركز مطالعات قرآن دانشگاه مفيد با اشاره به حساسيت و اهميت مطالعات قرآنی و همچنين با اشاره به شكلگيری شرايط نوين در فضای مطالعات قرآنی، ضرورت فعلی حوزه مطالعات و پژوهشهای قرآنی را تعيين نسبت آموزههای قرآن و علوم انسانی جديد و موضع قرآن نسبت به اين علوم و همچنين تدوين علوم انسانی قرآنی دانست.
حجتالاسلام والمسلمين مجيد رضايی، مدير مركز مطالعات قرآن دانشگاه مفيد، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) با اشاره به حساسيت و اهميت مطالعات قرآنی با توجه به وضعيت فعلی دين اسلام در جهان، گفت: شرايط فعلی مطالعات اسلامی و قرآنی در جهان، كه در نتيجه اقدامات انجام شده در يكی دو قرن گذشته و به ويژه با جدی شدن رويكرد سياسی اسلامی شكل گرفته است، پرداختن گسترده و همه جانبه به قرآن را ايجاب كرده است.
رضايی از پرداختن غربيان به مباحث قرآنی ياد كرد و افزود: سالهاست كه رشتههای مطالعات اسلامی و قرآنی در دانشگاههای غربی تأسيس شده و برخی از انديشمندان به پژوهش، تحقيق، برگزاری سمينار و نوشتن و انتشار كتاب در مباحث مختلف مطرح درباره قرآن و مفاد قرآن مشغولند و در نتيجه مباحث مطرح شده از سوی برخی از اين افراد مسائلی جديد و بعضاً پاسخهايی تازه ارائه شده كه با انتقال برخی از اين مباحث به كشورهای اسلامی، شرايط نوينی بر فضای مطالعات قرآنی حاكم شده است.
وی با اشاره به گسترش مقاطع تحصيلات تكميلی در سطح كشور و از جمله در حوزه رشتههای قرآنی، عنوان كرد: با نگاهی به آمار میبينيم كه تاكنون چند هزار پاياننامه در موضوعات متنوع و گوناگونی در رشته علوم قرآنی و حديث نوشته و دفاع شده است كه شاكله اصلی و عمده اين پاياننامهها به علوم قرآن اختصاص دارد، اما نكته قابل توجه اين است كه اكثر قريب به اتفاق اين پاياننامهها به مباحثی میپردازند كه به شكل سنتی مطرح بوده و از طريق اساتيد با اطلاعاتی كه محدود به حوزهای خاص و ديدگاهی مشخص بوده، نسل به نسل منتقل شده است.
رضايی با اشاره به سابقه برخی از مباحث جديد در داخل كشور، بيان كرد: در دهههای 60 و 70 به نوعی، بيشتر توجهات در كشور ما به مباحث مطرح در حوزه اسلام مبارزاتی بود اما به تدريج و با نشان داده شدن عملكرد اسلام انقلابی، ضرورتها به ناحيهای ديگر منتقل شده و در شرايط فعلی مهمترين حوزههايی كه در مطالعات اسلامی و قرآنی بايد مورد توجه قرار گيرد، تعيين نسبت آموزههای قرآن و علوم انسانی جديد و موضع قرآن نسبت به اين علوم و همچنين تدوين علوم انسانی قرآنی است.
مدير مركز مطالعات قرآن دانشگاه مفيد با بيان اين كه پرداختن به علوم انسانی قرآنی به منظور سامان دادن به وضعيت علمی و همچنين اجتماعی، اقتصادی، سياسی، فرهنگی، تربيتی، قضايی و ... جوامع اسلامی ضروری است، گفت: اين كار در دو مرحله و به دو شكل مقايسهای و تأسيسی بايد صورت پذيرد.
رضايی در خصوص جنبه مقايسهای اين مطالعات اظهار كرد: برای مثال بايد ديد كه روانشناسی مطرح در علوم متعارف بر چه اساسی استوار است و نظر قرآن درباره بنيادهای روانشناسی موجود چيست و از سوی ديگر با مطالعه بر آموزههای قرآنی مرتبط با مباحث روانشناختی و يا اقتصادی و يا قضايی به دريافتی از نسبت اين آموزهها و آن چه در وضعيت فعلی در جهان مقبول و جاری است و نقاط تفاوت و اشتراك آنها دست يافت.
وی ادامه داد: مرحله سختتر و مهمتر تأسيس علوم انسانی قرآنی است كه بايد بدون توجه به اين كه ديگران چه گفته يا میگويند و به شكلی خودانگيخته و با استفاده از زمينههای ذهنی موجود در فرهنگ اسلامی و با اتكا به آموزههای قرآنی و صرفاً با در نظر گرفتن گسترش معرفت انسانی در جنبهها و حوزههای مختلف به طراحی و بنيان گذاشتن علوم انسانی متناسب با قرآن كه ضمن داشتن استحكام علمی از نظر قابليت عملياتی شدن و مورد پذيرش قرار گرفتن در سطح جهان نيز از پتانسيل بالايی برخوردار است، اقدام كنيم.
رضايی اضافه كرد: در حوزه مطالعات مقايسهای تاحدودی مباحثی مطرح شده است، اما شكل دوم مطالعات قرآنی در حوزه علوم انسانی كه كاری دشوار و نيازمند احاطه بر حوزههای مختلف دانش است، كمتر مورد توجه قرار گرفته است، در حالی كه همه كشورهای اسلامی برای خارج شدن از وضعيت كنونی و برداشتن گامی به جلو، در مرحله عملياتی، نيازمند شكلگيری چنين حوزههايی از دانش هستند، چرا كه ما به شكلی محدود میتوانيم به اشكالها و ايرادها به صورت جدلی يا برهانی پاسخ گوييم و برای گذر از شرايط جدالی بايد به نظامی از دانش دست يابيم.
عضو هيئت علمی دانشگاه مفيد گسترش مباحث معارف قرآن را راهكاری برای دستيابی به اين مهم دانست و اظهار كرد: به منظور اينكه در دانشگاهها و رشتههای قرآنی پاياننامههايی در اين راستا توليد شود بايستی سرفصلهايی فراتر از مباحث مطرح در حوزه علوم قرآن در اين رشتهها گنجانده شود. همچنين پذيرش دانشجو در مقاطع تحصيلات تكميلی از ساير رشتهها، و ارائه آموزشهای لازم قرآنی میتواند روشی مناسب برای تدوين نظريههای علمی در حوزههای مختلف دانش باشد.
وی با اشاره مجدد به حوزه موضوعات مورد توجه در پژوهشهای كنونی دانشگاهی و حوزوی، يادآور شد: بسياری از اين پژوهشها به دليل كمبود اطلاعات و نبود جهتگيریهای درست در تكرار افتادهاند و به دنبال طرح كليات يا در شكلی ايدئالتر به دنبال پاسخگويی به مسائلی هستند كه بارها مطرح شده و تقريباً جوابهايی مشابه را نيز دريافت كردهاند.
وی ضرورت پژوهشهای كنونی را ضرورت عملياتی دانست و تأكيد كرد: اساساً مباحثی نيز كه میتواند در حوزه مطالعات قرآنی در مجامع بينالمللی مورد توجه قرار گيرد مباحثی است كه همچون علوم انسانی جديد ناظر به حوزه عمل هستند كه بايد بكوشيم با طرح علمی مواضع قرآن به زبان روز مباحث جاری در دنيا، آموزشها و پژوهشهای قرآنی و توجه و گرايش به قرآن را وارد مرحلهای جديد سازيم.
رضايی لازمه چنين اقدامی را ايمان پژوهشگران فعال در اين حوزه دانست و خاطرنشان كرد: عدم اعتقاد بسياری از افراد، چه غربيان و چه روشنفكران و دانشمندان داخلی، به علوم اسلامی از اين امر نشأت میگيرد كه اين افراد بر اين باورند كه در قرآن چيزی كه به كار آنان و انديشه آنان بيايد وجود ندارد و اين وظيفه معتقدان به حقانيت قرآن است كه با تلاش خود موضع تعبدی و ايمانی خود را به موضعی علمی ارتقا دهند و با تبيين آموزههای قرآن در قالب گزارههای علمی زمينهساز پذيرش آن از سوی همگان و بهرهمند شدن انسانها از معارف آن شوند.