ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 16 مرداد 1391     |     کد : 40707

زبان‌آموزي، مغز را متحول مي‌کند

صحبت كردن به زبان دوم مي‌تواند همه چيز را تغيير دهد، از مهارت‌هاي حل مساله گرفته تا شخصيت. اين تغيير، فرد را به گونه‌اي جلوه مي‌دهد كه گويي نفر دومي در درونش وجود دارد.

دوزبانه بودن به شخص، هويت، فرهنگ و عملکرد مغزي مضاعف اعطا مي‌کند
زبان‌آموزي، مغز را متحول مي‌کند
جام جم آنلاين: صحبت كردن به زبان دوم مي‌تواند همه چيز را تغيير دهد، از مهارت‌هاي حل مساله گرفته تا شخصيت. اين تغيير، فرد را به گونه‌اي جلوه مي‌دهد كه گويي نفر دومي در درونش وجود دارد.

زماني كه من فقط يك نوزاد بودم، مادرم روي تخت بيمارستان با ترفندي خاص، روند رشد مغزي من را تغيير داد؛ ترفندي كه مرا در يادگيري، انجام چند وظيفه به طور همزمان و حل مشكلات تواناتر مي‌ساخت. در نهايت كار مادرم حتي ممكن است مغز مرا از زوال در دوران پيري محافظت كند. اما ترفند او چه بود؟ از همان آغاز او به زبان فرانسه با من صحبت كرد در حالي كه همه در اطراف من انگليسي حرف مي‌زدند.

در آن زمان مادر من هيچ ايده خاصي نداشت و نمي‌دانست اين كار او باعث تقويت شناختي من خواهد شد. او فرانسوي و پدرم انگليسي‌تبار بود، بنابراين آنها بسادگي احساس مي‌كردند من و برادرانم را بايد دوزبانه پرورش دهند. با اين حال من بزرگ شدم و در اين دوران تحقيقات زيادي انجام شد كه نشان مي‌داد صحبت كردن به دو زبان ممكن است تاثير عميقي بر روش فكر كردن افرادي مثل من داشته باشد.

افزايش قدرت شناختي فقط شروع كار بود. براساس برخي مطالعات حفظيات من، ارزش‌ها و حتي شخصيت من ممكن است براساس اين‌كه من به چه زباني صحبت مي‌كنم تغيير كند. تقريبا شايد بتوان گفت مغز‌هاي دوزبانه منزلگاه دو حافظه جداگانه هستند.

همه اينها نقش اساسي زبان در انديشه و فكر بشر را بيش از پيش برجسته مي‌كند. لورا آن پتيتو معتقد است دوزبانه بودن، يك ميكروسكوپ شگفت‌آور در مغز انسان است.

تردیدها درباره زبان دوم

البته در مورد نظريه دو زبانه بودن همواره نمي‌توان اينقدر خوشبين بود. براي بسياري از والدين مانند والدين من تصميم به پرورش كودكان دو زبانه همواره بحث‌انگيز بوده است. حداقل از قرن 19 بود كه معلمان هشدار دادند آموزش دو زبان ممكن است به گونه‌اي باعث گيج شدن كودك شود كه هيچ يك از دو زبان را بخوبي ياد نگيرد. در بهترين حالت محققان فكر مي‌كردند كودكان مي‌توانند يك استاد همه‌كاره و هيچ كاره شوند و در بدترين حالت آنها مظنون بودند كه ممكن است اين موضوع مانع رشد جنبه‌هاي ديگر شده و در نتيجه ضريب هوشي آنها پايين‌تر بيايد.

اما اين روزها به نظر مي‌رسد چنين ترس‌هايي ناموجه است. افراد دو زبانه تمايل دارند در هر زبان واژگان بيشتري نسبت به همسالان تك زبانه خود داشته باشند و گاهي اين كودكان دو زبانه در نامگذاري اشيا براي رسيدن به كلمه درست، كندتر عمل مي‌كنند. اما يك مطالعه مهم در دهه 60 توسط اليزابت پيل و والاس لامبرت در دانشگاه مك گيل كانادا نشان داد توانايي صحبت به دو زبان به‌طور كلي مانع رشد نمي‌شود. برخلاف انتظار، در 15 آزمايش شفاهي و غيرشفاهي هنگام كنترل عواملي مانند وضعيت اقتصادي و اجتماعي و تربيت و آموزش كه ممكن است بر كارايي هر فرد اثرگذار باشد، كودكان دو زبانه نسبت به تك زبانه‌ها برتري داشتند.

متاسفانه يافته‌هاي آنها تا حد زيادي ناديده گرفته شد.پس از آن عده كمي به دنبال تحقيقات آنها در مورد مزاياي دو زبانگي رفتند، اما اكثر محققان و مربيان به دنبال ايده‌هاي قديمي بودند.

نكته: توانايي صحبت به دو زبان به‌طور كلي مانع رشد نمي‌شود. برخلاف انتظار، هنگام كنترل عواملي مانند وضعيت اقتصادي و اجتماعي و تربيت و آموزش كه ممكن است بر كارايي هرفرد اثرگذار باشد، كودكان دو زبانه نسبت به تك زبانه‌ها برتري داشتند
تنها در چند سال اخير دو زبانگي آن طور كه سزاوار و شايسته بود، مورد توجه قرار گرفته است. الن بياليستوك يكي از روان‌شناسان دانشگاه يورك تورنتو مي‌گويد: من به مدت 30‌سال در اتاق تاريك و كوچكم نشسته بودم و كارهايم را انجام مي‌دادم، اما به طور ناگهاني و در پنج سال گذشته همه‌چيز عوض شده و درهاي بسته باز شدند و علاقه من به انجام مطالعه در اين زمينه شعله‌ور شد. بخشي از اين علاقه تجديد شده ناشي از ظهور تكنولوژي‌هاي جديد مانند طيف‌سنجي نزديك به مادون قرمز fNIRS است كه با استفاده از آن محققان براي اولين بار توانستند واكنش مغز نوزادان را در برخوردهاي اوليه با زبان مورد مطالعه قرار دهند.

با استفاده از اين تكنيك، پتيتو و همكارانش توانستند اختلاف عميق ميان نوزادان تك زبانه و دو زبانه را كشف كنند. براساس يك تئوري عامه‌پسند، نوزادان به گونه‌اي متولد مي‌شوند كه قادر به تشخيص تفاوت ميان اصوات هر زباني هستند. البته تصور بر اين است كه در يك سالگي آنها اين قابليت را از دست مي‌دهند و مغز آنها منحصرا به سمت اصوات زبان مادري كشيده مي‌شود.

پتيتو و همكارانش دريافتند حتي در انتهاي يك سالگي فعاليت عصبي كودكان دو زبانه در پاسخ به زبان‌هاي كاملا ناآشنا بيش از كودكان تك زبانه است. اين يافته‌ها نشان مي‌داد احتمال رشد و تقويت بيشتر مغزي در كودكان دو زبانه نسب به عقب‌ماندگي آنها بيشتر است و به نظر مي‌رسد اين موضوع براي يادگيري زبان‌هاي جديد در طول حيات يك فرد كمك بيشتري به او مي‌كند.

طي آزمايشي، محققان از كودكان دو زبانه و تك زبانه خواستند يكسري جملات را طوري نقطه‌گذاري كنند که به‌لحاظ گرامري درست باشد. هر دو گروه روي جملات درستي مانند سيب روي درخت رشد مي‌كند، عملكرد درستي داشتند اما در برخورد با جملات بي‌معني مانند سيب روي بيني رشد مي‌كند كودكان تك زبانه دچار اشتباه شده اما كودكان دوزبانه جواب درست را مي‌دادند.

عملکرد بهتر مغز دوزبانه‌ها

بياليستوك گمان مي‌كند علاوه بر مهارت‌هاي گرامري، عملكرد دو زبانه‌ها در سيستم اجرايي مغز و مجموعه گسترده‌اي از مهارت‌هاي ذهني كه براي بلوكه كردن اطلاعات بي‌ربط بوده و روي فعاليت دست‌ها متمركز است، موفقيت بيشتري دارد. در اين آزمايش دو زبانه‌ها با ناديده گرفتن معاني جملات بي‌معني تمركز بهتري روي گرامر جملات داشتند.

در آزمايش‌هاي ديگري هم مانند سوئيچ كردن بين كارهاي مختلف، مثلا هنگام طبقه‌بندي اشيا براساس شكل يا رنگ، كودكان دوزبانه از برتري بيشتري برخوردار بودند.

اين صفات تقريبا در تمام امور ما نقش حياتي دارد، از خواندن گرفته تا رياضيات و رانندگي؛ بنابر اين ارتقای آنها باعث انعطاف‌پذيري بيشتر ذهني ما شده و ممكن است دليل عملكرد بهتر كودكان دو زبانه در آزمايش لامبرت و پيل را توجيه كند. اين خصوصيات حتي ممكن است مهارت‌هاي اجتماعي ما را گسترش دهد. پائولو فرناندز و سام گلاكزبرگ دو تن از روان‌شناسان دانشگاه پرينستون دريافته‌اند دو زبانه‌ها بهتر مي‌توانند براي درك وجه ديگر موضوعات مختلف، خودشان را به جاي افراد ديگر قرار دهند و از منظر آنها به مسائل نگاه كنند. دليلش هم اين است كه آنها به آساني مي‌توانند از آنچه در حال حاضر مي‌دانند چشم‌پوشي و روي ديدگاه ديگري تمركز كنند.

ادامه تحقيقات دانشمندان در اين زمينه نشان مي‌داد دو زبانه بودن علاوه بر حفظ قواي فكري مي‌تواند باعث كاهش زوال عقل در دوران پيري شود.با بررسي 184 فرد مبتلا به جنون محققان دريافتند اكثر آنها تك زبانه هستند.

از ديگر نتايج جالب توجه تحقيق اين بود كه هر يك از زبان‌هاي افراد دو زبانه روي شخصيت آنها تاثير گذاشته و مثلا شخصيت يك فرد انگليسي ـ فرانسوي تبار هنگام صحبت كردن به زبان انگليسي با وقت صحبت كردن به زبان فرانسوي متفاوت است.

يك توجيه اين مي‌تواند باشد كه هر زبان ارزش‌هاي فرهنگي همان زبان را به ذهن ما متبادر مي‌سازد. مثلا عفت در فرهنگ و زبان مكزيكي بيش از فرهنگ آمريكايي مورد احترام است. ممكن است برخي سوئيچ‌هاي رفتاري رابطه بسيار نزديكي با نقش زبان به عنوان چارچوبي كه پشتيبان و سازمان دهنده خاطرات ماست، داشته باشد. حتي شواهدي وجود دارد كه نشان مي‌دهد گرامر يك زبان مي‌تواند در شكل‌گيري حافظه ما نقش داشته باشد.

با وجود پيشرفت‌هاي اخير باز هم ممكن است محققان تنها بخش كوچكي از نقش دو زبانگي را ببينند و سوالات بسياري در اين زمينه باقي بماند. محققان معتقدند در هر سني مي‌توان زبان دومي را به شكل روان ياد بگيريد و از مزاياي سيستم شناختي آن بهره‌مند شويد و با تحريك ذهنتان، ذهني پوياتر داشته باشيد.

Newscientist / مترجم: آتنا حسن‌آبادي


نوشته شده در   دوشنبه 16 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode