جام جم آنلاين: نسرين كوچولو لبهاي خشكش را در جستجوي شير مادر جمع ميكند و حالت مكيدن به خود ميگيرد، اما تنها كسي كه به سراغ او ميآيد، مريم جون از مهد كودك است.
نسرين شش ماهه در كنار ده نوزاد ديگر در يكي از مهدهايكودك تهران نگهداري ميشود.
مريم پرستار او ميگويد: در اين مهد كودك و همه مهدهاي ديگر، كودكان شيرخوار زيادي هستند.
مادر در فراغ كودك
سهيلا وقتي شش ماه مرخصي بعد از زايمان را به پايان رسانده، ناچار است دوباره به اداره برگردد. او كارمند يك شركت نيمه دولتي است و اگر بيش از اين در مرخصي بماند، ممكن است كارش را از دست بدهد.
اين مادر 30 ساله در مورد وضعيت خود ميگويد: پسر كوچكي دارم كه از هر حيث به من احتياج دارد و هر طوري كه برآورد ميكنم، خانواده به درآمد من نيز احتياج دارد. بحث استقلال مالي، استعداد شخصي و وظيفه اجتماعي به كنار، اگر خانه بمانم و او را بزرگ كنم، كم ميآوريم. او آرزوي روزي را ميكند كه اشتغال براي مادران يك انتخاب آزادانه باشد نه يك ضرورت و يك زن بتواند تصميم بگيرد در صورت بچهدار شدن به اشتغال ادامه دهد يا نه و حق بازگشت او بعد از به ثمر رساندن كودك محفوظ باشد.
سهيلا ميگويد: وقتي شير و سينهام انباشته ميشود، اشك در چشمم حلقه ميزند و با خود ميگويم كودكم گرسنه است. اين براي من يك عذاب هر روزه است، اما چارهاي ندارم. دلم برايش تنگ ميشود و با مهد كودك تماس ميگيرم و ميخواهم او را نزديك گوشي تلفن بياورند تا صدايش را بشنوم، اما اغلب اين كار امكان ندارد.
بچههاي اداري
اداري شدن براي يك نوزاد شش ماهه خيلي زود است. يك برنامه منظم خروج از منزل و ورود به محيط غريبه را بچههاي شش هفت ساله هنگام ورود به مدرسه نيز بسادگي نميپذيرند چه رسد به يك نوزاد شش ماهه.
صديقه نظري، روانشناس كودك ميگويد: وقتي كودك شش ماهه ميشود هنوز به تماس بدني و شنيدن صداي مادر و ديدن چهره آشناي او نياز دارد. او به دنبال شير از سينه او ميگردد و اين جدا از يك تغذيه سالم براي او يك نياز عاطفي را برآورده ميسازد.
اگر كودك در سنين غيرمناسب به مهدكودك فرستاده شود، حس طردشدگي و دوري از خانواده در او ايجاد شده و در شكلگيري شخصيت او تاثير ميگذارد. نوزاداني كه به شيرخوارگاه مهد كودك سپرده ميشوند، ممكن است عصبي و پرخاشجو شوند.
وي با تاكيد بر ضرورت نگهداري كودك توسط مادر در خانواده تا دو سالگي ميافزايد: اگر چنين امكاني فراهم نباشد، وجود مهد كودك در تمام ادارات ميتواند به كودكان كمك كند كه فضاي مهد را راحتتر بپذيرند و هر از گاهي مادر خود را ملاقات كنند و كمتر احساس دوري و طردشدگي پيدا كنند.
مادراني كه چنين امكاني ندارند بايد حتيالمقدور فرزند خود را در خانواده نزد مادربزرگ يا پدربزرگ يا خاله و عمه بگذارند. اگر چنين حمايتي در خانواده وجود داشته باشد، به مراتب براي نوزاد بهتر از مهد كودك است.
روانشناسان معتقدند اين بچهها كه در سنين شيرخوارگي از مادر جدا شده و به اردوگاهي به نام شيرخوارگاه سپرده ميشوند، يك روز با لجبازي و عدم پذيرش والدين، انتقام اين روزها را ميگيرند.
همچنين تحقيقات نشان داده است كودكاني كه بيش از30 ساعت در هفته را در مهدكودك ميگذرانند، در ناهنجاريهاي رفتاري همچون جنگ و دعوا، بيرحمي، حمله و نيز رفتارهاي نامناسبي چون جدال، پرتوقعي و پرحرفي نمره بيشتري ميآورند و آموزگاران آمادگي و مادران اين كودكان، از آنها به عنوان كودكان تهاجمي، بهانهگير، نترس، دردسرآفرين و افرادي كه بايد خواستههايشان بسرعت عملي شود، ياد ميكنند.
محققان هنوز نتوانستهاند دليل اين رفتارها را دقيقا مشخص كنند اما برخي، علت مشكلات رفتاري اين كودكان را خستگي والدين بر اثر كار و كمتوجهي به كودك يا بيتوجهي مسؤلان مهدكودكها عنوان ميكنند.
امكاناتي براي مادران
اگر ضرورتي بر اشتغال مادر نباشد و در عين حال امكان اشتغال او در هر زمان ممكن باشد و زني كه شغل مادري را برميگزيند، متضرر نشود بزرگ كردن فرزند خود را با هيچ چيز ديگر عوض نميكند. به اين منظور شايسته است براي تربيت فرزنداني سالم، جامعه نيز به مادران كمك كند.
بيحد و حساب بودن برنامه كاري زنان و اشتياق آنان به فعاليتهاي شغلي اگر كسالتبار، خستهكننده و فرساينده باشد، زنان و مادران خانواده شادابي و انرژي خود را كه بايد به زندگي خانوادگي اختصاص دهند، محدود ميسازند و در نتيجه كيفيت زندگي خانوادگي آنها تحت تاثير قرار ميگيرد.
زهرا محمدي، جامعهشناس معتقد است با توجه به گستردگي و ارزش مسووليتها و وظايفي كه زنان خارج از تكاليف شرعي خود در خانه به عهده ميگيرند و در اقتصاد خانواده و جامعه نيز نقش بسزايي دارند، جا دارد جامعه نيز امتيازاتي به آنان بدهد. زن شاغل كه مادري نيز ميكند و كارهاي خانه را نيز انجام ميدهد بايد فرقي با مرد كه موظف است كار كند و خرج خانه را تامين كند، داشته باشد.
اگر دولت يا قانون، ارزش زحمات مادران و حضور آنان را در خانواده دريابد هرچه زودتر براي امنيت شغلي آنان فكري ميكند چنانكه مادر بتواند انتخاب كند چه وقت كار را ترك كند و به فرزندانش رسيدگي كند و تحت شرايطي با عنوان ترك كار به ضرورت مادري وقتي مدارك لازم را ارائه دهد، دستگاه موظف به استخدام مجدد او باشد.
يعني زني كه در ادارهاي اشتغال دارد، اگر به ضرورت مادري آنجا را ترك كند، بتواند بعد از دو سه سال دوباره به سر كار خود يا كار ديگري در آن اداره كه هم شأن كار قبلياش باشد، بازگردد. اين كار سبب ميشود جاي خالي بيشتري در ادارات باز شود و مادراني كه دوره ضروري مادري خود را طي كردهاند، جاي مادران جديد را بگيرند.
گسترش مهدهايكودكاداري و تشكيل انجمن حمايت از مادران شاغل نيز ميتواند به اين قشر كمك كند.امكان دوركاري و ساعت كاري شناور و نيمه وقت از ساير امكاناتي است كه قانون ميتواند در اختيار مادران شاغل بگذارد.
مسوولان بايد بدانند در اين زمينه هر كاري كه انجام دهند براي ارتقاي خانواده و سلامت آن انجام دادهاند و به نوعي اين كار تكريم مادري و خانهداري است. (جام جم - ضميمه چارديواري)
زهره زيارتي