حجتالاسلام فعالی با اشاره به پديده «آيين تشرف» به عنوان يكی از محورهای اصلی رمانهای پائولو كوئيلو اظهار كرد: كوئيلو با شبيهسازی خلسه عرفا و حالات معنوی بهوسيله خلسه جنسی در پی ترويج فساد و فحشا در قالب ترويج معنويت است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين دكتر محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد كتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، در پانزدهمين نشست از سلسله نشستهای «آسيبشناسی عرفانهای كاذب» كه در سازمان فعاليتهای قرآنی دانشجويان كشور برگزار شد، به ايراد سخنرانی پرداخت.
فعالی با اشاره به پائولو كوئيلو به عنوان يكی از شخصيتهای تأثيرگذار در حوزه عرفانهای نوظهور اظهار كرد: كوئيلو شخصيت نسبتاً متفاوتی در مقايسه با ديگران دارد. اشو و پائولوكوئيلو دو شخصيت تأثيرگذار و با نفوذ در ايران محسوب میشوند. در جلسه پيش سخنانی در باب شخصيت، زندگی و انديشههای كوئيلو گفته شد. وی سه بار به بيمارستان بيماران روانی منتقل شده و در آنجا توسط جريان الكتروشوكهای برقی توانست به زندگی عادی بازگردد.
وی با بيان اينكه كوئيلو سه ماه در زندان حاكمان برزيل شكنجههای شديد شده است، خاطرنشان كرد: اختلافات خانوادگی شديد و فراوانی ميان كوئيلو و خانوادهاش وجود داشته و دوران جوانی وحشتناك و دهشتناكی را سپری كرده است. به گفته خود كوئيلو، او يك سال به بيماری محض افتاد و پنج نوع اعتياد را پشت سر گذاشت.
فعالی با بيان اينكه كوئليو به بيست نوع مواد مخدر اعتياد شديد داشت كه برای مثال پنجمين آنها ماری جوانا و ششمين آنها شيشه بود، عنوان كرد: البته منظور شيشه طبيعی است نه شيشههای مصنوعی يا شيميايی. همچنين براساس گفتهای خود او اعتياد به اينترنت، اعتياد به الكل، اعتياد به سيگار و اعتياد به عنصر زن نيز ديگر اعتيادهايی هستند كه بعضی از آنها همچنان ادامه دارد.
وی با اشاره به خاطرات نقل شده از سوی خود كوئيلو افزود: بر اساس گفتههای خودش، پيوستن به فرقه همجنسگرای كراولی همراه با دوستش رائول سيشاس، وابستگی به انجمن هيپیهای برزيل، متأثر بودن از عقايد افرادی نظير ماركس، انگلس، چهگوارا، هيوم و فرويد، وابستگی به فرقه رام، وابستگی به انجمن سری جهانی فراماسونری و اموری از اين دست میتوان اشاره كرد.
اين استاد حوزه و دانشگاه گفت: چنين شخصيتی به گفته خودش در سن چهل سالگی به پختگی لازم رسيد و دست به نگارش رمانهای متعددی زد. او تاكنون بيست عنوان كتاب به جهان عرضه كرده كه تمام آنها توسط آرش حجازی به فارسی برگردانده شده است. مگر اثر اخيرش به نام كتاب «الف» كه در ايران نشر رسمی پيدا نكرده است.
وی در كتابهای خود عنوان میكند كه فقط گوش به فرمان دلت بده، از جامعه، از رهبران، از ديگران به هيچ وجه تبعيت نكن، چرا كه هرگز صلاح و مصلحت تو را نمیخواهند، آنان تو را فقط بهعنوان يك ابزار بازی در نظر میگيرند
فعالی با اشاره به اينكه مطالعه و تحليل رمان كاری بس دشوار است اظهار كرد: بنده در كتابی كه مستقلاً در باب كوئيلو در دوره هشت جلدی نقد جريانهای معنوی نوظهور نگاشتهام، در فصل دوم 17 كتاب كوئليو را مطالعه و محور انديشههايش را تك به تك تحليل كردهام.
وی افزود: با مطالعه مجموعه آثار و رمانهای كوئيلو شايد بتوان به 30 محور اصلی در باب آرا و انديشههای وی دست يافت كه پرداختن به اين محورها به 10 جلسه نياز دارد كه ما در اين جلسه به يكی دو محور خواهيم پرداخت.
فعالی با اشاره به اينكه يكی از اصول و محورهايی كه كوئليو با زبان داستان بيان كرده پديدهای به نام «نيمه گمشده» است، تصريح كرد: در كتاب او اين پديده به اسطوره بيان شده در «ايلياد» هومر اشاره دارد. در اين اثر انسان نخستين، انسانی با يك بدن و دوسر تصوير شده است كه يك سر نرينه و سر ديگر مادينه است و در مقابل يكديگر قرار گرفته بودند.
وی با اشاره به اسطورههای يونانی در اين زمينه گفت: براساس اين اسطورهها، خدايان به اين موجود باقدرت طمع ورزيدند و با صاعقه اين موجود را به دو نيم تقسيم كردند كه حاصل آن پيدايش دو نيمه انسانی، يعنی يك نيمه مرد و يك نيمه زن شد و از اين طريق نسل بشر پديد آمد و ادامه نسل بشر تداوم يافت.
اين محقق و پژوهشگر توضيح داد: مسئله اصلی اينجاست، حال كه انسان به دو نيمه نرينه و مادينه تقسيم شده، اين دو نيمه، رسالت بسيار مهمی دارند. رسالت، مهمترين وظيفهای است كه يك شخص انسانی بر دوش خود احساس میكند و كوئيلو رسالت واقعی انسان را در جستن و يافتن نيمه گمشده خود، در جنس مخالف، میداند.
فعالی با تأكيد بر اينكه در فرايند جستوجو و يافتن، تنها راهكاری كه پيش روی انسان است، آزمون و خطاست، عنوان كرد: لذا اين مرد و زن بايد آزمون و خطا كنند تا در جنس مخالف نيمه گمشده خويش را پيدا كنند. اين نيمه گمشده كسی از جنس مخالف است كه در پيشانیاش افسانه شخصی فرد نگاشته شده و لازم است كه فرد جستوجو كند تا نيمه گمشده خويش را پيدا كند.
وی با بيان اينكه انسان در اين مسير نيازمند هادی و هدايتگر است، توضيح داد: كوئيلو به كرات، در كتابش تكرار میكند كه هادی و هدايتگر انسان در اين مسير كه رسالت واقعی انسان قلمداد میشود، فقط و فقط قلب اوست. وی در كتابهای خود عنوان میكند كه فقط گوش به فرمان دلت بده، از جامعه، از رهبران، از ديگران به هيچ وجه تبعيت نكن، چرا كه هرگز صلاح و مصلحت تو را نمیخواهند، آنان تو را فقط بهعنوان يك ابزار بازی در نظر میگيرند.
چاپ آثاری بر مبنای توسعه روسپیگری، فحشا و بیبندوباری، در غرب قابل انتظار است، اما چاپ اين آثار در كشور اسلامی با فرهنگ مذهبی بههيچعنوان قابل توجيه نيست
فعالی تأكيد كرد: گوش به فرمان دلت بده يك شعار ميانی است كه در فضای نيمه گمشده معنا پيدا میكند و بهمعنای نفی هر نوع مربی و هدايتگر ديگر در جامعه و به خصوص جوامع دينی است. از نظر كوئليو اگر انسان آزمون و خطا كرد و فقط گوش به فرمان دل سپرد، در نهايت میتواند به نيمه گمشده خود در جنس مخالف دست پيدا كند و از طريق اتحاد با او يكديگر را تكميل كنند و تنها از اين طريق است كه میتوان به جرقههای آسمانی، تعالی و رشد دست يافت.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه كوئيلو برای تبيين داستانهای خويش از ادبيات اوشو يعنی ادبياتی با واژگان ركيك بهره میبرد، خاطرنشان كرد: سومين اثر كوئيلو كتاب «بريدا» است. بريدا نام دختری است ماهرو كه در يك رستوران كار میكند و علیرغم داشتن نامزد جهت تفنن روسپیگری نيز میكند. در كتاب بريدا چنين آمده است: «او حوصلهاش سر میرود و جهت پركردن اوقات خود روسپیگری انجام میدهد به دلايلی همچون تفنن، جهت پركردن اوقات فراغت و يا جهت درآمد دست به روسپیگری میزند.»
اين استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در نهايت بريدا در رستوران دچار يك تحول درونی میشود و دنبال مرشدی در حوزه معنويت میگردد و شخصی به نام «ويكا» را پيدا میكند. در فرهنگ لغت، ويكا به زن جادوگر گفته میشود. اما در داستان بريدا، ويكا مرد است. ويكا مرشد او میشود و ارشاد بريدا بر عهده میگيرد.
فعالی افزود: حدود 180 صفحه از اين رمان به چنين مطالبی میپردازد كه بريدا از رستوران خارج میشود و به راهی كه ويكا به او نشان داده میروند. در چمنها، سبزهزارها، جنگلها، بيابانها، كنار ساحل باهم خوشند، اما در ادامه و طول مسير ويكا سعی میكند بريدا را ارشاد كند و محور اصلی آئين ارشادی ويكا بر بريدا تأكيد بر عنصر جنسيت است كه با استفاده از ادبيات بسيار قوی پردازش میشود.
فعالی در توضيح كتاب بريدا گفت: در صفحه 190 از اين كتاب، بريدا آماده تشرف به آئين ويكا میشود. در صفحه 192 كتاب آمده است «بعد از اينكه ويكا آئين استفاده از ميل جنسی را به بريدا ياد میدهد، او آماده تشرف به آئين ويكا میشود. بريدا: برای تحقق تشرف بايد با اين نيرو آشنا شوم؟ ويكا: آری. بريدا: بقيه چيزها چگونه است؟ ويكا: بقيه چيزها به خودی خود حل میشود و تو طی مراسمی با آن آشنا میشوی. بريدا: چگونه با آن نيروی عظيم روبرو شوم؟ ويكا: تنها يك فرمول ساده است. ويكا به بريدا نزديك شد، شانههايش را گرفت و به ژرفای چشمانش خيره شد، آنچه كه به تو گفتم اين است. در تمام مدت رابطه جنسیات از حواس پنجگانهات خوب استفاده كن. اگر در لحظه اوج لذت جنسی همه اين حواس باهم از راه برسند تو برای تشرف پذيرفته شدهای.»
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينكه اولين گام در سلوك عرفان از نظر كوئليو، تشرف است، خاطرنشان كرد: برای بريدا تشرف بدين صورت محقق شد. دومين گام در عرفان بعد از تشرف، خلسههای معنوی، يعنی داشتن حالات خوش است. در صفحه 203 كتاب آمده است:« در لحظه اوج جنسی تمام حواس پنجگانهات ناپديد میشود و تو وارد جهان جادو میشوی اين جهان جادو، جهان اوج خلسههای جنسی است.»
در آن چند ثانيه طولانی همه چيز ناپديد میشود و خلسهای جای آنها را میگيرد. اين خلسه جنسی كاملاً شبيه به خلسه عرفا است كه بعد از مدتها پرهيزگاری و رياضت به آن میرسند. در اينجا خلسه جنسی با خلسه عرفا و حالات معنوی كاملاً شبيه سازی شده است و كوئيلو از اين طريق در پی ترويج فساد و فحشا در قالب ترويج معنويت است.
فعالی در ادامه گفت: چاپ آثاری بر مبنای توسعه روسپیگری، فحشا و بیبندوباری، در غرب قابل انتظار است، اما چاپ اين آثار در كشور اسلامی با فرهنگ مذهبی بههيچعنوان قابل توجيه نيست. چاپ چنين آثاری، چيزی جز توسعه فحشا و بیبند و باری در جامعه اسلامی نيست، بهخصوص اينكه قلم كوئيلو بسيار زيبا و سحركننده است. منتها اين قلم زيبا با محتوايی اين چنينی همراه شده است.
اين استاد حوزه و دانشگاه با تشريح اينكه ميان قلم زيبا و اينكه آن قلم حاوی مطالب زيبا باشد، تفاوت بسياری است، افزود: به تعبيری زيبا سخن گفتن با سخن زيبا گفتن دو چيز است. بسا كسانی كه سخنان زيبا نمیگويند اما بسيار زيبا سخن میگويند.