ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 4 مرداد 1391     |     کد : 40086

كفيت نزول تورات

بين علماي اسلام چه شيعه و چه عامه مشهور است قائلند كه تورات و انجيل فقط يك نزول داشته اند و آن هم نزول يكباره و دفعي.

 
بين علماي اسلام چه شيعه و چه عامه مشهور است قائلند كه تورات و انجيل فقط يك نزول داشته اند و آن هم نزول يكباره و دفعي.
در اين نوشتار ادلة اين قول و نقل آراء انديشمندان اسلامي را بيان مي‌نمائيم:
1. مهمترين دليل در اين مسئله كه مفسرين بر آن تكيه مي‌نمايند، آية 32 سورة فرقان مي‌باشد: «و قال الذين كفروا لولا نزل عليه القران جملة واحدة كذلك لنبثت به فوادك و رتلناه ترتيلا؛»
و «كافران گفتند: «چرا قرآن يكجا بر او نازل نمي شود؟ اين به خاطر آن است كه قلب تو را به وسيلة آن محكم داريم و (از اين رو) آن را بتدريج بر تو خوانديم.»
عموم مفسرين در اين رابطه مي‌نويسند: منظور از سؤال در آية شريفه اين است كه چرا قرآن مانند كتاب هاي تورات و انجيل يكباره نازل نگرديد؟
در پاسخ به اين اعتراض، قرآن آن را رد نمي كند، بلكه در اين مورد سكوت نموده و صرفاً به بيان نزول تدريجي قرآن مي‌پردازد.
مرحوم طبرسي در تفسير گرانسنگ جوامع الجامع در تفسير اين آيه مي‌فرمايد: تورات و انجيل و زبور يكباره نازل شده بود.
[طبرسي، كتاب جوامع الجامع، چاپ سنگي، ص 323]
شيخ مفيد در كتاب الاختصاص حديثي بدين مضمون نقل مي‌نمايد كه حضرت رسول _ صلّي الله عليه و آله _ مي‌فرمايد: تورات و انجيل و زبور جملگي در الواح و اوراق نازل شدند.
[مفيد، الاختصاص، تحقيق علي اكبر غفاري، نشر جامعه مدرسين، ص 44]
معنا نزول اوراق، همان بيان نزول دفعي اين كتب مي‌باشد.
و مرحوم علامه در تفسير آية ذكر شده جهت تأييد مطلب ذكر شدة مي‌گويند: آن دو كتاب به صورت لوحي نوشته شده نازل شدند، بر خلاف قرآن كه اصلاً از مقوله كاغذ و خط نبوده بلكه از مقوله صدا و مسموعات بوده است و معلوم است كه كتابي كه به اين طريق وحي مي‌شود، تدريجي بودن را لازم دارد چون بايد كلمه كلمه خوانده و شنيده شود.
و اما از منابع اهل سنّت:
ابن كثير در تفسير خود، اين گونه مي‌نويسد كه: كتاب تورات و انجيل نزول دفعي داشتند.
[ابن كثير، تفسير القرآن العظيم، بيروت، ج 3]
كيفيّت نزول تورات بر حضرت موسى‏ از نگاه مرحوم علامۀ طباطبائی
در کتاب ارزشمند «مهر تابان،ص:421» در قسمت سوالات، آیت الله حسینی تهرانی از مرحوم علامۀ طباطبائی«رضوان الله تعالی علیه» سوال می نمایند:
تلميذ: آيا «تورات» بر حضرت موسى على نبيّنا و آله و عليه السّلام در همان چهل شب كه براى مناجات رفتند، در ميعاد پروردگار نازل شده است؟ و الواحى كه بر روى آنها تورات نوشته شده بود از چه چيزى بود؟ كوه طوركجاست؟
و كيفيّت نزول «إنجيل» چطور بوده است؟ و آيا حواريّين حضرت عيسى در زمان آنحضرت أناجيل را نوشتند يا بعداً؟ و آيا جملگى آنها از اخيار و صالحين بودند يا نه؟
علّامه: خيلى روشن نيست كه تورات بر حضرت موسى در همان چهل شب مناجات وارد شده باشد، امّا اين مطلب هست كه تورات الواحى بود كه بر موسى عليه السّلام در كوه طور در يك اربعين نازل شد. و حضرت موسى آن الواح را برداشته و نزد قوم خود آورد، و چون عصبانى بود الواح را انداخت و بعضى از آنها شكست. و اين الواح جملگى از زمرّد بوده است؛ يعنى خداوند از كَتْم عدم، اين زمرّدها را خلق و إبداع كرد. در تورات مطالبى راجع به قسمت‏هاى تاريخى و قصص، و حكاياتى و جريان‏هائى موجود است كه نمى‏توان بيك كتاب آسمانى نسبت داد؛ چيزهاى عجيب و غريب زياد است.
در إنجيل، دست كمتر برده شده است؛ وليكن در تورات زياد است.
تورات در كوه طور بر حضرت موسى نازل شد، و كوه طور در مصر است در صحراى سينا؛ مسلّماً در آن كوه و در آن بيابان نازل شده است. و صحراى سينا در طرف راست بحر أحمر است نسبت به كسانى كه از راه دريا با كشتى رو بمكّه مى‏روند.
و تمام تورات در چهل روز نازل شد و حضرت موسى همه را جمع نموده و پيش قومش آورد؛ و چون بسيارى از آنان زير بار نرفتند، خداوند براى تنبيه و تنبّه آنان كوه طور را بر فراز سر آنان در هوا معلّق نگاهداشت:
«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَآ ءَاتَيْنَكُم بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ أُشْرِبُوا فِى قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُل‏بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِ إِيمَنُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»[آيه 93، از سوره 2: البقرة].
ترجمه: «و زمانيكه ما از شما عهد و پيمان گرفتيم و كوه طور را بر فراز شما نگاهداشتيم، كه آنچه ما بشما داده‏ايم بقوّت بگيريد و گوش كنيد! گفتند شنيديم و مخالفت كرديم! و چون كافر شدند محبّت گوساله در دلهايشان اشراب شد. بگو اى پيغمبر: بد چيزى است اين چيزى كه ايمان شما، شما را بدان امر كرده است؛ اگر شما مؤمن باشيد!» اين معلّق نگاهداشتن كوه طور براى تخويف و عقوبت آنان بود، كه سجده كنند و تسليم حقّ شوند؛ بعضى سجده كردند و حرف حقّى كه به آنها گفته شده بود مى‏گفتند، و بعضى هم مطالب ديگرى مى‏گفتند.
و در اوّل، وصىّ حضرت موسى حضرت هَرون بود ولى چون هَرُون كه برادر آنحضرت بود زودتر از حضرت موسى در تَيْه رحلت كرد لذا وصىّ حضرت موسى، اليَسَع (يوشَع بن نون) قرار گرفت.
«وَ اذْكُرْ إِسْمَعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِّنَ الاخْيَارِ»[آيه 48، از سوره 38- ص]
ترجمه: «و ياد بياور إسمعيل و الْيَسَعْ و ذو الكفل را؛ و تمام آنان از اخيار بوده‏اند».
معرفي منابع جهت مطالعة بيشتر:
1. تاريخ تمدن، ويل دورانت. - 2. تاريخ مختصر اديان بزرگ، فليسين شاله.- 3. تاريخ مردم اسرائيل، ارنست رنان. - 4. مباني مسيحيت، ارنست رنان. - 5. مقدمه در بررسي كتاب عهد جديد، ماري ژوزف لاگرانژ.- 6. تفسير الميزان، علامه طباطبائي، ذيل آية 32 سورة فرقان. - 7. مجمع البيان و جوامع الجامع، علامه طبرسي، ذيل آية 32 سورة فرقان. - 8. فتح القدير، الشوكاني، ج 1، ص 312، ناشر: عالم الكتاب.


نوشته شده در   چهارشنبه 4 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode