اگر قرآن فرمان به اطاعت از رسول(ص) و اولیالامر نمیداد، هيچ اعتباری از سنت بيان نمیشد و ما نمیتوانستيم به حجيت سنت پی ببريم؛ سنت واجد هر معرفت و آموزهای كه باشد، آن را از قرآن گرفته و اين آموزهها در گرو قرآن است، زيرا در قرآن آياتی وجود دارد كه تصريح به جامعيت قرآن كرده است.
حجتالاسلام والمسلمين علی شاهعليزاده، پژوهشگر مؤسسه دارالحديث و صاحب پاياننامه برتر حوزوی با عنوان «ضرورتها و آسيبهای تفسير مأثور»، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، ضمن بيان ديدگاه قرآنيون و اخباريون و رويكرد ميانه در خصوص رابطه ميان كتاب و سنت، به بررسی ادله و شواهد دو نگاه در رويكرد ميانه پرداخت.
بخش نخست اينگفتوگو را اينجا بخوانيد!
پژوهشگر مؤسسه دارالحديث رويكرد سوم در مسئله ارتباط كتاب و سنت را مرجعيت هر دو منبع قرآن و سنت در كنار هم به عنوان مرجع آموزههای دينی دانست كه معتقدان به آن، برخلاف اخباريون و قرآنيون معتقدند كه هر دوی اين منابع حجت هستند و در اين رويكرد سوم، دو ديدگاه وجود دارد كه يك ديدگاه متعلق به كسانی است كه میگويند مرجعيت سنت در طول مرجعيت قرآن بوده و اعتبار سنت از قرآن است و ديدگاه دوم از رويكرد سوم اين است كه سنت در كنار قرآن و در عرض قرآن و نه در طول قرآن حجت است و اعتبار و حجيت خود را از قرآن نمیگيرد.
نويسنده «ضرورتها و آسيبهای تفسير مأثور» اظهار كرد: ديدگاه نخست كه سنت را در طول قرآن میداند، معتقد است كه اعتبار سنت از قرآن است و آياتی نظير «... وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را بازداشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سختكيفر است»(حشر/7) میخواهد به ما بگويد كه هر چه رسول به شما گفت، بگيريد و هرچه را از شما نهی كرد، شما هم فروبگذاريد؛ بنابراين مشخص میشود كه اين آيه دلالت بر اعتبار كلام رسول(ص) دارد.
وی افزود: با نظر به آياتی نظير «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ...؛ هيچ پيامبرى را نفرستاديم، مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند»(نساء/64) و «یَا أَیُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر(ص) و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد، پس هرگاه در امرى اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجامتر است»(نساء/59) درمیيابيم كه اطاعت از رسول امری است كه قرآن به آن فرمان داده است.
حجتالاسلام شاهعليزاده با تأكيد بر اينكه اگر قرآن به اطاعت از رسول(ص) و اولیالامر فرمان نمیداد، هيچ اعتباری از سنت بيان نمیشد و ما نمیتوانستيم به حجيت سنت پی ببريم، افزود: بر اساس ديدگاه اين گروه از علما، سنت از جهت معارف و آموزهها، هر معرفت و آموزهای كه دارد، همه را از قرآن گرفته و اين آموزهها در گرو قرآن است؛ زيرا در قرآن آياتی وجود دارد كه تصريح به جامعيت قرآن دارد؛ يعنی قرآن جامع معارف است و هيچ كاستیای در قرآن وجود ندارد.
وی در ادامه به ذكر شاهدی قرآنی پرداخت و اظهار كرد: به طور نمونه آيه شريفه «...مَّا فَرَّطْنَا فِی الكِتَابِ مِن شَیْءٍ...؛ هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم»(انعام/38) به كامل بودن معارف قرآن اشاره دارد و بيان بودن و روشنگر بودن قرآن، در آيه شريفه «...وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ...؛ اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است، بر تو نازل كرديم»(نحل/89) به صراحت بيان شده است.
ديدگاه نخست كه سنت را در طول قرآن میداند، معتقد است كه اعتبار سنت از قرآن است و آياتی نظير «... وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»(حشر/7) میخواهد به ما بگويد كه هر چه رسول به شما گفت بگيريد و هرچه را از شما نهی كرد، شما هم فروبگذاريد
نويسنده «ضرورتها و آسيبهای تفسير مأثور» ادامه داد: اگر قرآن تبيان و بيانكننده هرچيز است، پس روشن میشود كه كاستيی در آن وجود ندارد كه بخواهيم آن را در سنت بيابيم و كمبودی وجود ندارد كه سنت آن كمبود را جبران كند، در نتيجه بايد بگوييم قرآن همه چيز را در خود دارد و اگر سنت هم آموزهها و معارفی دارد، اين آموزهها و معارف را از قرآن گرفته است.
وی همچنين اظهار كرد: اگر اينطور بود كه سنت مستقل از قرآن آموزههايی برای خود داشته باشد، اين امر بر وجود كاستی در قرآن دلالت داشت و مستلزم آن بود كه قرآن «تبياناً لكل شیء» نيست، زيرا سنت ديگری هم وجود دارد كه «تبياناً لكل شیء» میشود و نتيجه اين بحث آن است كه سنت تمام آموزههای خود را از قرآن دارد.
حجتالاسلام شاهعليزاده با اشاره به اينكه مدافعان اين ديدگاه برای تأكيد بر دليل قرآنی خود، از رواياتی استفاده میكنند كه در آنها توصيه به عرضه به قرآن شده است، افزود: آنها میگويند كه ما روايات زيادی داريم كه از پيامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) صادر شده كه در آنها به ما توصيه شده كه اگر میخواهيد به درست يا غلط بودن حديثی پی ببريد، آن را به قرآن عرضه كنيد و اگر موافق با قرآن نبود و يا مخالف آن بود، آن حديث را كنار بگذاريد.
وی اظهار كرد: صحت اين احاديث مستلزم اين معنا است كه بگوييم سنت، معارف و آموزههای خود را از قرآن گرفته است و در غير اينصورت، اگر سنت مستقل از قرآن بود، نمیتوانستيم آن را با قرآن اعتبارسنجی كنيم و اعتبارسنجی حديث با قرآن در صورتی منطقی است كه دادهها و آموزههای حديث داخل در قرآن باشد و استقلالی از قرآن نداشته باشد و نتيجهای كه معتقدان به اين ديدگاه میخواهند بگيرند، اين است كه سنت هم از نظر اعتبار و حجيت و هم از نظر معارف در گرو قرآن است.