اصول اعتقادی تشيع برای اولين بار با آموزههای امام صادق(ع) و به دست شاگردان ايشان، در چارچوب علم كلام وارد شد كه خود امام(ع) در اين مسير، بارها با دلائل متقن و محكم عقلی با مخالفان به مباحثه و مناظره میپرداختند كه اين مباحث، در عين عمق، متناسب با مقتضيات زمان بود.
حجتالاسلام والمسلمين سيدكاظم ارفع، مترجم قرآن كريم، نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با اشاره به رويهها و جريانهای انحرافی در دوران امامت و ولايت امام جعفر صادق(ع) گفت: يكی از مسائل عصر امام صادق(ع) آغاز به دينتراشی و رويههای غيراعتدالانهای بوده است كه گاه به صورت نهضتها و انقلابها و گاه به صورت موضعگيریهای اعتقادی و عبادی بوده كه همگی حكايت از بيرون رفتن از مسير مستقيم اسلام داشته است.
حجتالاسلام ارفع به تعبير صراط مستقيم در قرآن اشاره و بيان كرد: خداوند در آيات قرآن بارها از صراط مستقيم سخن گفته است و از ما خواسته كه هدايت به صراط مستقيم را از او طلب كنيم. اما براساس رواياتی كه از نبی مكرم اسلام(ص) و ساير ائمه(ع) رسيده و حتی توسط اهل سنت نقل شده است، اين صراط مستقيم همان اهل بيت(ع) هستند. در روايتی از اهل سنت، رسول خدا(ص) خطاب به اميرالمؤمنين(ع) میفرمايند: «انت الصراط المستقيم»؛ يعنی ای علی تو همان صراط مستقيم به سوی خداوند هستی يا حضرت امام علی(ع) در خطبه غديريه كه توسط شيخ طوسی در «مصباح المتجهد» نقل شده، میفرمايند: «انا الصراط المستقيم؛ من صراط مستقيم هستم.»
وی يكی از اهداف اصلی ائمه(ع) و به ويژه امام صادق(ع) را جلوگيری از تحميل اعوجاجات بر اين صراط مستقيم دانست و اظهار كرد: امام جعفر صادق(ع) با تربيت شاگردانی برجسته در زمينههای مختلف، راه را بر ايجاد انحراف و غالب شدن انحراف بر صراط مستقيم بستند. ايشان هم در كلمات و گفتار خود و هم از طريق تشويق شاگردان به انجام مباحثات علمی و اعتقادی اين صراط مستقيم را تبيين كردند و مسير اسلام را گشوده نگه داشتند.
میتوان گفت، كار امام صادق(ع) براندازی ريشهای بنیاميه و بنیعباس بود و حتی میتوان گفت، سد شدن راه بر همه حركتهای انحرافی تا عصر ظهور فرزند ايشان حضرت صاحبالزمان(عج) حاصل تعاليم و اقدامات ايشان است
اين مترجم قرآن كريم يكی از زوايای مورد توجه خاص امام صادق(ع) را مبحث توحيد (خداشناسی) و به طور كلی اصول عقايد دانست و عنوان كرد: اعتقاد به ماوراء طبيعت يك اعتقاد فطری است كه در نهاد همه انسانها نهفته است و كسی نيست كه از چنين محتوايی در سر وجود خويش محروم باشد. اين امر فطری گاه خفته است و گاه در كتمان قرار میگيرد و اصلیترين وظيفه انبياء و اولياء بيدار كردن اين گرايش و مقابله با كتمان آن است.
وی با بيان اين كه مباحث اعتقادی طرح شده از سوی امام صادق(ع) به عنوان راهی برای بيدار كردن اين فطرت خفته به كار گرفته میشد، افزود: رويكرد امام صادق(ع) در اين مباحث كه به عنوان روشی تربيتی و تعليمی به كار میرفت، معطوف به توحيد و معنويت بود و در عين حال با آموزههای ايشان، اصول مباحث اعتقادی در حوزه تشيع برای اولين بار به صورت منسجم در اختيار شاگردان امام(ع) قرار گرفت و آنان از اين طريق توانستند مسيری برای ورود آموزههای شيعه به چارچوب علمی كه كلام ناميده شد، بگشايند.
حجتالاسلام ارفع طرح بسياری از مباحث در آن دوره را به منظور شبههافكنی دانست و گفت: در اين شرايط كه مباحث گوناگونی به منظور تشويش افكار عمومی در جريان بود، امام جعفر صادق(ع) بارها خود شخصاً به صورت رو در رو و با دلائل متقن و محكم عقلی با مخالفان به مباحثه و مناظره میپرداختند و به همين دليل مباحث مطرح شده از سوی ايشان، در عين عمق، متناسب با مقتضيات زمان بود.
وی با اشاره به شاگردان امام صادق(ع) عنوان كرد: حضرت، شاگردان بسياری را تربيت كردند كه يكی از اين افراد «هشام بن حكم» از جوانان با استعداد شيعه بود كه تعاليم اعتقادی و مباحث مطرح در حوزه اصول دين را به خوبی از محضر امام(ع) آموخت و در موارد زيادی به مناظره با مخالفان برخاست و بسيار مورد تحسين و تمجيد امام صادق(ع) قرار گرفت. تعبير امام(ع) درباره وی اينچنين است: «مرحبا بناصرنا بيده و بلسانه؛ درود بر اين جوانی كه با دست و زبانش ياور و يار ماست.»
با آموزههای ايشان اصول مباحث اعتقادی در حوزه تشيع، برای اولين بار به صورت منسجم در اختيار شاگردان امام(ع) قرار گرفت و آنان از اين طريق توانستند مسيری برای ورود آموزههای شيعه به چارچوب علمی كه كلام ناميده شد، بگشايند
حجتالاسلام ارفع در ادامه با اشاره به حركتهای اعتراضی و درخواستهای قيام از امام صادق(ع) اظهار كرد: در عصر امام صادق(ع) حركتهايی به منظور براندازی حكومت زمان انجام میگرفت و گاهی هم به حضرت اعتراض داشتند كه شما چرا حكومت را از دست بنیالعباس نمیگيريد و حضرت بيان میداشتند كه ياورانم اندكند. در واقع اندك بودن شمار ياران امام صادق(ع) امكان قيام سياسی را به ايشان نمیداد و در عين حال پروردگی و آمادگی همين چند تن معدود و از جهت ديگر مشكلات درونی سياست برای حاكمان، فرصت حركتی علمی را فراهم كرده بود.
وی افزود: امام صادق(ع) در چنين شرايطی بر اين اعتقاد بودند كه هماكنون زمان نهضت علمی و تربيت نيروهای اثرگذار علمی است، نه زمان گرفتن حاكميت سياسی و از اين جهت كه مسائل اعتقادی جايگاهی بسيار مهمتر از تشكيلات حكومتی دارد، میتوان گفت كار امام صادق(ع) براندازی ريشهای بنیاميه و بنیعباس بود و حتی میتوان گفت سد شدن راه بر همه حركتهای انحرافی تا عصر ظهور فرزند ايشان، حضرت صاحبالزمان(عج)، حاصل تعاليم و اقدامات ايشان است.
اين پژوهشگر علوم دينی با بيان اين كه اصل در حاكميت، بركناری از عقايد انحرافی و رفتار منافقانه است، اظهار كرد: حتی عنوان «خادم الحرمين» را نيز با خود داشتن هيچ مزيتی محسوب نمیشود. ممكن است حكومتی با نام اسلام بر سر كار باشد، اما منافقانه رفتار كند يا دارای عقايدی انحرافی و دور از مسير اهل بيت(ع) باشد، در حالی كه همين اهل بيت نبی مصطفی(ص) بودند كه با مبارزه با ظلم و بيداد و تخلفهای اخلاقی و اعتقادی، همواره در جهت برچيده شدن چنين رويههايی كوشيدهاند.
حجتالاسلام ارفع با اشاره به جاری كردن و گستردن صراط مستقيم به عنوان فلسفه قيام و تعاليم اين اوليای الهی گفت: مطالبه امام زمان(عج) نيز اين نخواهد بود كه عدهای را به صرف خونخواهی اجداد خويش به قتل برساند، بلكه مطالبه حقيقی ايشان گسترده كردن صراط مستقيم در سطحی بينالمللی و جهانی است و انتقام خونهای شهدای اسلام و به خصوص ائمه(ع) نيز از همين طريق يعنی از طريق فراگير شدن فرهنگ ناب نبوی و اهل بيت(ع) در كل دنيا، ستانده خواهد شد.
مترجم قرآن كريم، نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه با تأكيد بر ضرورت دوری از پيرايههای سياسی در انجام پژوهشها و برگزاری نشستهای علمی، تصريح كرد: ضروری است كه با دوری از پيرايههای سياسی و مقطعی و با رويكردی علمی و در عين حال ولايی به معنای دقيق كلمه به تعاليم پيشوايان دينی روی آوريم و در جهت گسترش اين آموزهها از هيچ تلاشی فروگذار نكنيم. از سوی ديگر نبايد خود را فريب داده و بر اين باور رويم كه آنچه ما هماكنون بدان دست يافته و در حال اجرای آن هستيم، همان اسلام ناب است، چرا كه واقعيتهای اطراف ما چيزهای ديگری به ما میگويند.
وی در پايان خاطرنشان كرد: هر چند در گوشه و كنار جامعه میبينيم كه ظواهر حفظ میشود، اما نبايد از باطن امور كه به نظر میرسد بسيار از صراط مستقيم مورد نظر پيشوايان ما به دور است، غافل شد. اين نكته را بايد در جامعه جا انداخت كه اسلام ناب همين چيزی نيست كه برخی افراد با عملكردهای خود نشان میدهند، در حالی كه چنين باوری میتواند امر را بر مردم مشتبه و پاسخگويی در محضر الهی را در روز قيامت دشوار كند. بنابراين بايد بكوشيم اسلام را آنگونه كه واقعاً هست تبيين كنيم و اين را هم بگوييم كه هنوز به آنچه كه ايدهآل است نرسيدهايم و هنوز نتوانستهايم آن منطق گويای اسلام و امام صادق(ع) را پياده كنيم.