جام جم آنلاين: دنياي عروسكهاي تلويزيوني دنياي پيچيده و جذابي است و دانستن اين نكته كه اين عروسكهاي بيجان چطور در ذهن و قلب بينندگانشان ماندگار شدند به قدري تامل نياز دارد.
درست است كه همه عروسكهاي محبوب و ماندگار، با به هم وصل كردن تكهاي پارچه و مقداري نخ و اسفنج ساخته شدهاست، اما اين نكته از ارزش آنها كم نميكند. همه ما خوب ميدانيم همين عروسكي كه از پشت قاب تلويزيون به چشمانمان زل زده و با ما حرف ميزند حجمي از پارچه و نخ است، اما شايد خيلي از ما ندانيم كه پشت همين جسم بي جان چه كساني پنهان شدهاند تا عروسكهايي پرخاطره براي ما خلق كنند . ميخواهيم شما را با روي پنهان عروسكها آشنا كنيم و از كساني بگوييم كه با نفس گرم و دستان زندگي بخششان به عروسكها جان ميدهند و آنقدر در اين جان بخشي استادانه عمل ميكنند كه مخاطبان تلويزيون عروسكهاي دوست داشتني را باور ميكنند و با آنها همراه ميشوند.
آن روزها كه تلويزيون مثل الان در ابعاد چند در چند و قطر يك سانت به وجود نيامده بود، آن زمان كه مشتاقان براي تماشاي يك برنامه نيمساعته بايد راهي خانه همسايه ميشدند و براي ديدن چند تصوير سياه و سپيد لرزان دور هم جمع ميشدند، هيچوقت تصور نميكردند كه قرار است در همين قاب كوچك زيباترين خاطرات كودكي رقم بخورد.
نسل ما از آن نسلهاي خوششانس پس از انقلاب بود. ما اين شانس را داشتيم كه در خانه خودمان بنشينيم شايد هم در اتاق خودمان، پرت شويم به دنياي رويايي كه عروسكها برايمان ميساختند. موشهاي بازيگوش در مدرسه خاطرهانگيز موشها، خانه مادربزرگي كه با همه مهربان بود و حيوانات عروسكي خانهاش برايمان حس زنده بودن را تداعي ميكرد، كلاهقرمزي با لباس راه راه آبياش و معصوميت دوستداشتنياش، كار و انديشه، زيزيگولو و خاطرات صورتي عجيب و غريبش و تمام عروسكهايي كه كودكيمان را سيراب ميكرد. تلويزيون به ما يك امكان بزرگ داد. اينكه عروسكهاي دوستداشتنيمان، از همانها كه در دوران كودكي در دست داشتيم يا همانها كه عكسش را در كتابها ديده بوديم و برايش روياپردازي ميكرديم، شخصيتي مستقل بگيرد و در تلويزيون به موجودي واقعي تبديل شود، حرف بزند، بخندد، بازيگوشي كند و لحظات مفرح و سرگرمكنندهاي برايمان بسازد.
استفاده از عروسكها براي قصهگويي و سرگرمي عمري چند هزار ساله دارد. محبوبيت عروسكها ميان مردم باعث شد رسانههاي جمعي چون سينما و تلويزيون نيز به خلق شخصيتهاي عروسكي روي بياورند. اگر چه امروز شخصيتهاي انيميشني جاي عروسكها را گرفتهاند اما نمايشهاي عروسكي در تمام دنيا هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد. غالب برنامههاي تلويزيوني عروسكي كاركردي سرگرمي و آموزشي دارد. به همين دليل نيز آنها يكي از ماندگارترين و اثرگذارترين شخصيتهاي تلويزيوني به حساب ميآيند.
محبوبترين عروسكهاي تلويزيوني در جهان
همزمان با فراگير شدن تلويزيونهاي رنگي در دهه 60 شخصيتهاي عروسكي نيز به تلويزيونها آمدند. آنها خلق شدند تا علاوه بر سرگرم كردن كودكان، مخاطبان بزرگسال را نيز با كودكي خود پيوند دهند. محبوبترين شخصيت عروسكي كه به تلويزيون آمد كوكلا، فرن و اولي بود كه اولين بار سال 1947 از تلويزيون پخش شد. اين عروسكها چهرهاي شبيه به دلقك داشتند و يك اژدها با آنها بود. اين برنامه ابتدا مخاطبان كودك را هدف قرار داده بود اما با گذشت زمان ميان بزرگسالان نيز مخاطبان زيادي پيدا كرد. توپو گيگيو نيز يك موش با گوشهاي دراز بود كه توسط ماريا پرگو ساخته شد و در دهه 60 محبوبترين شخصيت تلويزيوني كودكان ايتاليا شد. انديپندي نيز نام عروسكي بود كه در سبد پيكنيك زندگي ميكرد، اين عروسك ستاره برنامههاي كودك انگليس در دهه 50 بود و جايش را در تلويزيون ساير كشورها نيز باز كرد. برنامه «هودي دودي» با مجريگري بوفالو باباسميت نيز به عنوان يكي از پيشگامان برنامههاي كودك جهان در تلويزيون شناخته شده است. او يك عروسك چشمآبي با موهاي قرمز بود كه 47 خال روي صورتش داشت. اين عروسك اكنون در موزه ملي تاريخ آمريكا نگهداري ميشود. اين عروسكها و بسياري از عروسكهاي جهاني ديگر در تلويزيون بسرعت ميان مخاطبان محبوب شدند. بينندگاني كه تا به حال با عروسكهاي خود در دنياي واقعي بازي ميكردند، اكنون شاهد حضور اين عروسكها در تلويزيون بودند. شخصيتپردازهاي اين عروسكها نيز در تلويزيون از اين نكته آگاه بودند و با در نظر گرفتن علايق و سلايق بينندگان خود دست به خلق عروسكهاي ماندگار زدند.
اولين شخصيتهاي عروسكي در ايران
در ايران نيز با افزايش شبكههاي تلويزيوني و ساخت و ساز برنامههاي متنوع، برنامه كودك و نوجوان به سمت جذب كودكان رفت. در همين دوره بود كه اغلب برنامههاي كودك به صورت تكمجري و يكنواخت اجرا ميشد و تنوع در اين برنامهها كمتر بود. تا اينكه با طراحيهاي صحنه و نيز حضور عروسكهاي نمادين، موجوداتي خلق شدند كه توانست توجه بچهها جلب كند. تاريخچه اولين عروسكها در تلويزيون برميگردد به سال 1342. اولين عروسكي كه در تلويزيون خلق شد «آقاي شاكي» بود. نصرتالله كريمي اين برنامه را دوشنبهها در يك زمان 15 دقيقهاي روي آنتن ميبرد. او كه صداپيشه و عروسكگردان آقاي شاكي نيز بود در اين برنامه، مسائل اجتماعي را با زبان انتقاد بيان ميكرد. يكي از مهمترين ويژگيهاي اين برنامه، زنده اجرا شدن آن بود. در آرشيو وزارت ارشاد اسلامي از كريمي فيلمهايي چون دلموش، پوستپلنگ، شكار ماه، تعصب، سلسله مراتب، خروس بيمحل، آدم شاخ درميآره، پيدايش آتش و آقاي شاكي وجود دارد.
دومين عروسكي كه به تلويزيون راه پيدا كرد عروسكهاي «آسمان، ريسمان» بودند. آنها در فاصله سالهاي 59 ـ 58 به تلويزيون آمدند. اين عروسكها به موضوعات علمي مثل آب، برق، ساختمان و... ميپرداختند و اين موضوعات را به زبان ساده براي بچهها توضيح ميدادند. خالق اين عروسكها خالد خاكدان، نقاش مطرح كشور كه در حال حاضر در آلمان زندگي ميكند، بود. عروسكهاي «درون و بيرون» هم دو عروسك ديگري بودند كه بعد از انقلاب ساخته شدند. درون و بيرون هم موضوعي علمي داشت و بدن انسان را به زبان ساده توضيح ميداد. شخصيتپردازي اين عروسكها به عهده زندهياد كامبيز صميمي مفخم بود. او غير از اين عروسكها دو سريال «آقاي مبادا» و «داداش و باباش» را نيز ساخت. صميمي مفخم خود در نقش باباش در اين مجموعه بازي ميكرد و ماجراهاي مختلفي كه در خانه اتفاق ميافتاد را براي بچهها بازگو ميكرد.
از ديگر عروسكهايي كه در سالهاي اوليه بعد از انقلاب به شهرت رسيد، ميتوان به آقاي روشنسر اشاره كرد كه در مجموعه «خانه عروسكها» حضور داشت. اين مجموعه را زندهياد جمشيد عظيمينژاد ساخت و پسرش آريا عظيمينژاد در آن نقش آريا را بازي كرد. عروسك كله هم در «محله برو و بيا» براي خود محبوبيت زيادي كسب كرد.
خلق عروسكهاي شيرين با خصوصيات اخلاقي باورپذير از مهمترين اتفاقات تلويزيون بود كه به ايجاد شخصيتهاي ماندگاري در تلويزيون منجر شد و اين عروسكها آغاز پديده ورود عروسكها به تلويزيون بود. بعد از آن با تاسيس مركز توليد تئاتر و تئاتر عروسكي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در سال ۱۳۵۰ بسياري از هنرمندان و عروسكسازان و عروسكگردانان در اين مركز آموزش ديدند و توانستند در دورههاي بعد ماندگارترين برنامههاي تلويزيوني عروسكي را خلق كنند. مرضيه برومند، كامبيز صميميمفخم، حميد جبلي، ايرج طهماسب، فاطمه معتمدآريا و عادل بزدوده از جمله اين دانشآموختگان بودند.
عروسكهاي تلويزيوني؛ نسل ديروز و نسل امروز
اگر بخواهيم عروسكهاي تلويزيوني را داراي شخصيتي مستقل بدانيم، ميتوانيم حضور و ورود اين عروسكها را از زمان پيدايش آنها در تلويزيون به دو نسل تقسيم كنيم. نسل قديم اين عروسكها مثل هر پديدهاي كه در زمان بروز خود تحتتاثير شرايط آن روزگار شكل ميگيرد نيز تحتتاثير شرايط آن سالها خلق شدند. عروسكها در آن زمان ساده بودند و بسيار كمحاشيه. آنها به دليل اينكه از تئاتر و صحنه نمايش به تلويزيون راه پيدا كرده بودند بزرگ و سنگين بودند. اين عروسكها عموما در يك دوره نسبتا كوتاه به وجود ميآمدند و بسرعت از بين ميرفتند. البته اين ادعا منكر تاثيرگذاري و ماندگاري شخصيت آنان در اذهان نميشود، اما مثل هر برنامه تلويزيوني ديگر كه با گذشت زمان پختهتر و با تجربهتر عمل ميكند ميتوان نسل امروز عروسكهاي تلويزيوني را تاثيرگذارتر دانست.
دلايل محبوبيت شخصيت عروسكي در تلويزيون
عروسكها اسم خود را به عنوان بانمكترين موجودات تلويزيوني ثبت كردهاند. آنها محبوبند چرا كه موجوداتي هستند تخيلي كه با واقعيت پيوند خوردهاند، رفتارهاي ما انسانها را كسب كردند و اداي ما را در ميآورند. آنها پيوند كودكي و بزرگسالي هستند و عجيب نيست كه بين همه نسلها محبوب باشند. عادل بزدوده طراح و سازنده عروسك و عروسكگردان عروسكهايي مثل زيزيگولو، شهر موشها و... است. او درباره علل محبوبيت عروسكها در تلويزيون ميگويد: محبوبيت عروسكها به سالها پيش برميگردد. به زماني كه اولين اشياي بيجان به وجود آمدند. انسان تمنيات خود را در جانبخشي به اين اشيا جستجو ميكرد و در مراسم و آيينهاي متعددي اين اشيا را نگهداري ميكرد و به آنها علاقه زيادي داشت. وي ادامه ميدهد: در گذشته هر قبيلهاي براي خودش شياي را به عنوان سمبل قبيله نگه ميداشت و به او هدايايي ميداد. اين تمايلات به داشتن يك شي بيجان در قرن حاضر هم وجود دارد. بسياري از روانشناسان براي تئاتردرماني از عروسكها استفاده ميكنند چرا كه اعتقاد دارند اين عروسكها ميتوانند به گوشه گوشه ذهن تاريك بيمار نفوذ كنند.
بزدوده با بيان اينكه اين خاصيت عروسكها اگر در يك برنامهريزي درست به كار گرفته شود، به ساخت برنامه عروسكي ماندگاري منجر ميشود، ميافزايد: اين تمايل طبيعي و علاقه ذاتي انسان به عروسك، تنها دليل محبوبيت عروسكها نيست. يك عروسك اگر در متني جذاب با عروسكگرداني حرفهاي و كارگرداني بجا قرار نگيرد ممكن است به هيچ محبوبيتي ميان مخاطبان خود نرسد.
آزاده پورمختار را بيشتر با صداي زيزيگولو و سرمايي مدرسه موشها به ياد داريم. او مدرس تئاتر در دانشگاه است. پورمختار نيز درباره محبوبيت عروسكها در تلويزيون ميگويد: عروسكها براي مخاطبان جذابند. عروسكها دنياي پر رمز و رازي دارند. عروسكي كه راه ميرود، حرف ميزند و آب مينوشد براي مخاطب جالب است. پشت هر عروسكي انديشهاي وجود دارد و وقتي آن انديشه به وسيله يك عروسك به مخاطب انتقال پيدا ميكند براي مخاطب جذاب ميشود. او ادامه ميدهد: البته اين تنها عروسكها نيستند كه باعث جذابيت يك سريال ميشوند. به نظر من يكي از دلايل اصلي محبوبيت عروسكها شخصيت، فيلمنامه و بازيگر و صداپيشه آن است. حركت دادن عروسك به عنوان يك جسم بيجان است كه تاثير زيادي در ارتباط برقرار كردن مناسب با ذهن مخاطب دارد. پس مجموعه اين عوامل است كه باعث جذابيت يك عروسك و محبوبيت آن ميشود.
محبوبيت عروسكها بين همه سنين
عروسكها تنها ميان كودكان محبوب نيستند. آنها ميتوانند به يكي از شخصيتهاي دوست داشتني بزرگسالان هم تبديل شوند. تجربه استقبال بيش از حد بسياري از برنامههاي عروسكي ميان بزرگسالان اين نكته را ثابت ميكند. عادل بزدوده در اين زمينه ميگويد: عروسكها تاثيرات شگرفي در اذهان دارند. ابتداي قرن بيستم بود كه انسان به اين نتيجه رسيد كه ميتواند هنر را در خدمت آموزش كودكان در اختيار بگيرد. بعد از آن برنامههاي عروسكي بسياري براي آموزش و سرگرم كردن كودكان به وجود آمد. او اعتقاد دارد اينكه عروسكها به دليل خاصيت سرگرمكنندگي خود و ظاهر زيبا و با نمكشان ميان بچهها بسيار محبوبند نكته تازهاي نيست. او ميگويد: يكي از مهمترين دلايل محبوبيت عروسكها ميان بزرگسالان پيدا كردن خود و ديگري در عروسك هاست. ما شخصيتهاي واقعي و رفتارهاي طبيعي خود و اطرافيانمان را در عروسكها جستجو ميكنيم و از بازنمايي اين رفتارها به وجد ميآييم. عروسكها، بزرگسالان را با دوران كودكي خود پيوند ميدهند و از آنجا كه كودكان پاكترين، بيآلايشترين، ركترين و بيپرواترين موجودات روي كره زمين هستند ارتباط برقرار كردن با عروسكها به عنوان نشانهاي از دوران كودكي براي بزرگسالان تجربه جذاب و نابي است. عروسكها ذاتا شيريناند.
آنها بسرعت جايشان را در دلهاي مخاطبانشان باز ميكنند. عروسكها همچون ساير بازيگران هويت دارند و مثل همه آنها و چه بسا بيشتر ميان مخاطبان محبوبند. اين عروسكها پير نميشوند، از كار افتاده نميشوند و هرگز نميميرند. آنها تا وقتي بتوانند چيز جديدي براي عرضه داشته باشند، ميان مخاطبان خود باقي خواهند ماند و اين توانايي را دارند كه زيباترين و منحصر به فردترين لحظهها را براي آنها بسازند.
مهراوه فردوسي / گروه راديو و تلويزيون