او توانسته بود بسادگي برنده يكي از مسابقههاي تلويزيوني شود و يكشبه ثروت زيادي به دست بياورد. جايزه و هيجان زياد، دو ويژگي مسابقههاي تلويزيوني در غرب است؛ مسابقههايي كه پس از آثار نمايشي بيشترين تعداد تماشاگر را بهخود اختصاص دادهاند.
تاريخچه مسابقههاي تلويزيوني
تاريخچه مسابقههاي تلويزيوني در غرب ـ كه يكي از محبوبترين ژانرهاي شبكههاي تلويزيوني محسوب ميشود ـ به زماني دور بازميگردد؛ دهه 30 ميلادي كه البته تا امروز همچنان به بقاي خود ادامه داده است.
علت حيات چنين برنامههايي اين است كه مردم هميشه مسابقهها را همچون راهي ميانبر براي رسيدن به ثروتي افسانهاي ميبينند.
در واقع، اين ژانر تلويزيوني محبوبيت خود را مديون بينندگاني است كه هر روزه موج تلويزيون خود را روي اين برنامه تنظيم ميكنند تا با همذتپنداري، پا به پاي شركتكنندگان، هيجان ادامه حضور تا انتهاي مسابقه را تجربه كنند.
اين مسابقهها، جزو برنامههاي سرگرمكننده تلويزيوني محسوب ميشوند كه در آن مردم عادي، شخصيتهاي تلويزيوني و حتي افراد مشهور در قالب گروهي يا انفرادي به رقابت ميپردازند تا بهترين امتياز را كسب كنند.
قدمت اين مسابقهها به زمان برنامههاي مشابه راديويي برميگردد. اولين مسابقه تلويزيوني سال 1938 با نام «هجي كلمات» (spelling bee) روي آنتن رفت.
مسابقه بعدي كه با هدف تبليغاتي روي آنتن رفت «حقيقت يا پيامد» (Truth or Consequence) در سال 1941 بود كه اولين اپيزود آن به طور آزمايشي پخش شد.
جوايز اين مسابقهها اغلب پول نقد، سفر به اقصي نقاط دنيا و اهداي كالاها و خدماتي است كه اسپانسرهاي برنامه به برندگان اعطا ميكنند كه البته در مقابل اين بذل و بخشش، هدف تبليغاتي آن كالا يا خدمات تامين ميشود.
با نفوذ تلويزيون دربين مردم در دهه 50 ميلادي، مسابقههاي تلويزيوني نيز بسرعت جايگاه محكمي ميان اقشار مختلف مردم پيدا كرد.
در آن زمان، اين مسابقهها به دو دسته تقسيم ميشدند: مسابقههايي كه در آن جوايز نهچندان قيمتي به برندگان اهدا ميشد و زمان پخش آنها در ساعاتي از روز بود كه اغلب بينندگان آن را زنان خانهدار تشكيل ميداد. در واقع، هدف و مخاطب اصلي اين برنامهها زناني بودند كه به سرگرمي در خانه پس از انجام كارهاي روزمره خود نياز داشتند.
دسته دوم مسابقههايي با جوايزي نفيستر كه در ساعات پربيننده روي آنتن تلويزيون ميرفت. در اين برهه، از محبوبترين آنها در دسته دوم ميتوان به مسابقه «سوال شصت هزار دلاري» و «بيست و يك» اشاره كرد.
با وجود اين، اين نوع مسابقهها طول عمر كوتاهي داشتند. علت موفق نبودن آنها، بويژه سال 1959 تقلب اسپانسرهاي مسابقه براي جذب مخاطبان بيشتر بود كه لطمه زيادي به شهرت اين برنامه سرگرمكننده تلويزيوني وارد آورد.
بهطور مثال، اسپانسرها با دادن پاسخهاي سوالات پيش از شروع مسابقه به شركتكنندگاني كه نسبت به ديگر رقابتكنندگان نزد مردم از محبوبيت بيشتر برخوردار بودند و در واقع به نوعي بيننده بيشتري را پاي تلويزيونها ميكشاندند، سعي داشتند مخاطب بيشتري جذب كنند.
اين رسوايي در شيوه اجراي برنامه باعث كمرنگ شدن محبوبيت مسابقهها شد و در رتبهبندي برنامههاي تلويزيوني به پايينترين جايگاه سقوط كرد.
اين مساله موجب شد بسياري از اين برنامهها در ساعات پربيننده تلويزيوني كنسل شوند و در نهايت، در دهه 50 ميلادي بيشتر مسابقهها تعطيل شد.
به دنبال اين رسوايي، شبكههاي تلويزيوني بحث حذف كامل برنامههاي اسپانسرمدار را در ساعات پربيننده تلويزيوني مطرح كردند.
در دهه 60 ميلادي تنها برنامه سرگرمكننده و مسابقه تلويزيوني كه حيات خود را در اين دوره ركود ادامه داد مسابقههاي تلويزيوني صبحگاهي بود كه به عنوان پاي ثابت در كنار نمايشهاي كمارزش تلويزيوني (soap opera)، بازپخش برنامههاي قبلي و همچنين پخش فيلمهاي قديمي روي آنتن ميرفت.
در دهه 70 ميلادي، دو مجموعه قوانين درباره مسابقههاي تلويزيوني تصويب شد كه بر صنعت تلويزيون و حرفه توليدكنندگان برنامههاي تلويزيوني تاثيري بزرگ گذاشت.
اين قوانين، مالكيت شبكه نسبت به برنامههاي تلويزيوني را ـ كه خارج از حيطه كاريشان بود ـ محدود ميكرد و در برابر آن، دست توليدكنندگان مستقل را نسبت به برنامههاي خود بازتر. در نتيجه اين تحولات، چند مسابقه تلويزيوني جديد در دهه 70 ميلادي روي آنتنها رفت.
***
با اجراي قوانين، حذف اسپانسرها در توليد برنامههايي از اين دست، مسابقههاي تلويزيوني بازگشتي موفقتر نسبت به گذشته داشتند.
البته عواملي غير از قوانين فوق به بازگشت اين نوع از برنامههاي سرگرمكننده كمك كرد.
مسابقهها از نظر محتوا تغيير شكل دادند. در مسابقههاي قبلي سوالها بسيار آكادميك و تخصصي بود.
اما با معرفي مسابقههاي جديد، سوالات از قالب استاندارد خارج شد و به دور محور سوالاتي درباره دانش روزمره و اطلاعات عمومي چرخيد.
اين تنها محتواي مسابقه نبود كه دچار استحاله ميشد، بلكه دكور و صحنه اجرا نيز تغيير شكل دادند. در طراحي صحنه و دكوراسيون از رنگهاي اصلي، بسيار شاد و پردرخشش، افكتهاي صوتي و بصري بسيار غني و دكورهاي پرزرق و برق استفاده ميشد.
در اين دهه، نسل جديدي از بينندگان و مخاطبان تلويزيون را تشكيل ميداد و در پي آن،، مخاطبان جديد خواهان نوآوري و هيجان بيشتر بودند.
در اين زمان، توليد تلويزيونهاي رنگي نيز كه به بازارهاي مصرفكنندگان راه يافته بود و البته خريد آن نيز چندان گران نبود، به رونق اينگونه مسابقههاي پرزرق و برق كمك كرد.
استفاده از رنگهاي شاد در جذب مخاطبان با وجود تلويزيونهاي رنگي نقشي بسیار مهم ايفا ميكرد. اين دسته از برنامههاي تفريحي هميشه به يك وضع باقي نميمانند؛ گاهي چنان محبوب ميشوند و گاهي همه جذابيت خود را از دست ميدهند.
مثلا اواخر دهه 70 ميلادي، بار ديگر مسابقههاي تلويزيوني محبوبيت خود را ميان مردم از دست دادند. اما نه به دلايلي كه قبلا از آن سخن به ميان رفت، بلكه به خاطر شاغل شدن زنان در جامعه در اين مقطع زماني از يك طرف و ورود سريالهاي نمايشي و ملودرامهاي فوقالعاده احساسي به شبكههاي تلويزيوني از طرف ديگر، مسابقههاي تلويزيوني بار ديگر رنگ باختند و مخاطبان خود را از دست دادند.
اين روند نزولي بهگونهاي شدت يافت كه اوايل دهه 80 بجز سه مسابقه به آرامي ناپديد شدند. سه مسابقهاي كه در اين دوره به حيات خود ادامه داد عبارت بودند از: گردونه ثروت، خطر و اين قيمت درسته.
***
با تحولات شگرف در فناوري و علم بشري، بار ديگر نسل جديدي از اين برنامهها به شبكههاي تلويزيوني راه يافت.
البته اين بار هدف كودكان بودند. مسابقههايي براي كودكان طراحي و اجرا شد كه در نوع خود موفقيتي بزرگ به همراه داشت. استفاده از فناوري مدرن در مسابقهها به جذابيت برنامه ميافزود.
به طور مثال، بوردهاي رايانهاي، جايگزين بوردهاي مقوايي شد. در طراحي سوالات و حتي در اجراي مسابقه هم از فناوري جديد استفاده شد.
تا اين زمان دنياي مجري مسابقهها، دنيايي مردانه بود. اما با ورود فناوري و تغييرات ساختاري و فرهنگي در جامعه، در اجراي آن نيز تحولاتي صورت گرفت و تعداد زنان مجري اينگونه مسابقهها فزوني يافت. از معروفترين مسابقههايي كه توانستند خود را با شرايط روز تطبيق دهند، گردونه ثروت و مسابقه خطر بودند.
يك دهه بعد، يعني دهه 90 ميلادي، بار ديگر ساختار اجراي مسابقهها دستخوش تغيير و تحول شد. در نسل جديد مسابقههاي تلويزيوني، شركتكنندگان مسابقه در واقع همان بينندگان آن برنامه بودند.
يعني بينندگان با برنامه تماس تلفني ميگرفتند و به سوالات به طور زنده پاسخ ميدادند. اين نوع از مسابقههاي معروف به مسابقههاي تعاملي به شبكههاي تلويزيوني معرفي شد. گرچه عمري يكساله يا كمي بيشتر به خود نديد.
***
هماكنون كه در قرن بيست و يكم هستيم، مسابقههاي تلويزيوني با اعطاي جوايزي بالاتر و هيجاني بيشتر، همچنان به راه خود ادامه ميدهند. امروزه چنين مسابقههايي جزء لاينفك فرهنگ عامه شده است.
آنها مهمانان هرروزه ما در راديو و تلويزيون شدهاند. جنبههايي كه هنوز اين مسابقهها را محبوب و جذاب نگه داشته تنش، تعجب، انرژي، هيجان، ثروت، ارزشهاي آموزشي و البته چرند و پرندهايي است كه اين مسابقهها به تماشاچيهاي خود عرضه ميدارند.
انواع مسابقههاي تلويزيوني
مسابقههاي تلويزيوني در اشكال مختلف روي آنتن ميرود؛ مانند مسابقههاي بيست سوالي كه بيشتر بر اطلاعات عمومي افراد تمركز دارد. يك نمونه معروف آن مسابقه جپردي به معني خطر (jeopardy) است.
نوع ديگر در قالب حل معما و يافتن كلمات است. معروفترين آن مسابقه گردونه ثروت (Wheel of Fortune) است.نوع بعدي در قالب بدلكاري(Stunt game Show) است.
در اين نوع مسابقه، شركتكنندگان به چالشهاي فيزيكي كشانده ميشوند و حتي مسابقهها در حد ورزشهاي مخاطرهآميز يا همان ماجراجويي ورزشي(Extreme Sports) برگزار ميشود.
البته گاهي چاشني خنده نيز به آن افزوده ميشود. به طور مثال شركتكنندگان مجبورند از روي يك استخر آب عبور كنند، اما عبور به همين سادگي نيست بلكه بايد خود را از روي يك تخته متحرك از اين سوي استخر يا درياچه به آن سوي ديگر برسانند، در حالي كه تعادل خود را نيز روي تخته حفظ ميكنند.
در بيشتر موارد، شركتكنندگان قادر به حفظ تعادل خود نيستند و به داخل درياچه يا استخر ميافتند كه موجبات خنده خود و تماشاچيان را فراهم ميآورند.
برخي مسابقهها به طور موزيكال برگزار ميشود. البته در اين نوع مسابقهها شركتكننده بايد نام ترانهها، آوازها و گاهي هم خواننده آن يا حتي آلبوم خواننده را با توجه به پخش بخشي از موسيقي بدون كلام از آن ترانه بخصوص حدس بزند.
نوعي ديگر نيز معروف به رنجنامهخواني (Agony Show) است كه بيشتر به تاك شو (Talk Show) شباهت دارد. در اين مسابقه، شركتكنندگان بايد درباره رنجها و سختيهاي زندگي خود داستاني سر هم كنند. آن كس كه داستان غمانگيزش از همه باورپذيرتر باشد، برنده مسابقه ميشود.
معروفترين مسابقههاي تلويزيوني
ـ خطر
ـ گردونه ثروت
ـ معامله يا بيمعامله
ـ كي ميخواهد ميليونر بشود؟
ـ هجي كلمات
ـ شمارش معكوس
ـ شاه گاوصندوق
ـ مسابقه تلفني (ايران)
ـ آشپزخانه جهنمي
ـ به دنبال گنج
دهه 50؛ انقلاب در شيوه اجرا و دكور مسابقهها
ابتدا اولين مسابقههاي تلويزيوني، از برنامههاي راديويي محلي به شبكههاي تلويزيون محلي راه يافت. سپس بتدريج براي تامين جوايز، شبكههاي بزرگ تلويزيوني با همكاري اسپانسرها اين نوع برنامههاي تفريحي و سرگرمكننده را تحت كنترل خود درآوردند و توليد كردند.
اين ژانر تلويزيوني به دليل كمهزينه بودن در توليد، داشتن دكوري ساده و كمخرج و گروه اجرايي كمتعداد، يكي از جذابترين برنامه در نوع خود شد.
در واقع، توليد آن پردرآمدتر و در عين حال سريعتر از ديگر برنامههاي سرگرمكننده و تفريحي تلويزيون بود. تا اواخر دهه 40 و اوايل دهه 50، همچنان ساختار مسابقه و فضا و دكور آن در عين جدي بودن بسيار ساده باقي ماند.
صحنه مسابقهها تنها با ديوارهاي كاذب رنگي و فقط يك ميز براي مجري مسابقه تزئين ميشد. سوالات مطرح شده نيز داراي قالبي استاندارد بود؛ يك سوال ساده با يك جواب ساده. البته سوالها بار علمي و آكادميك زيادي داشتند. يعني بيشتر تخصصي بودند تا اطلاعات عمومي.
اما نقش مجري مسابقه در هر چه جذابتر كردن برنامه بسيار تعيينكننده بود. در واقع مجري مسابقه در موفقيت برنامه نقشمحوري ايفا ميكرد.
از مجريان معروف اين دوره ميتوان به برت پاركز (Bert Parks) و باد كالير (Bud Collyer) در مسابقه معروف قفل بانك را بشكن و جيمز مككلين (James McClain) در مسابقه دكتر آيكيو اشاره كرد.
اما بتدريج افكتهاي تئاتري در دكوربندي اينگونه مسابقهها رخنه كرد به طوري كه در دهه 50 ميلادي، انقلابي عظيم در شيوه اجرا و دكور اينگونه برنامهها پديد آمد.
براي جذابيت و هيجانبخشي بيشتر به مسابقهها از برندگان قبلي استفاده ميشد. همچنين حضور افراد مشهور مانند هنرپيشهها و چهرههاي معروف تلويزيون و راديو در اينگونه مسابقهها به هيجان و جذابيت مسابقه ميافزود. دكورها پيچيدهتر و از نظر بصري پررنگ و لعابتر ميشد.
مبلغ جوايز نقدي مرتب بالا و بالاتر ميرفت. در اين زمان بود كه رسوايي معروف تقلب اسپانسرها كه قبلا به آن اشاره داشتيم، اتفاق افتاد و ركودي يك دههاي را در روند محبوبيت اين دسته از مسابقهها نزد بينندگان خود به دنبال داشت. (جام جم - ضميمه قاب كوچك)
بهنوش بهروان