ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 8 تير 1391     |     کد : 38800

«ابراز وجود» كنيد، «پررويي» نه

فرض كنيد دوست نزديكتان به شما قول داده كه سر ساعت مشخصي در فلان جا حاضر شود، حال اگر وي بدون هيچ دليل موجهي، سر قرار حاضر نشود يا با تاخير زياد حاضر شود و اين كار را هم بارها و بارها تكرار كند، عكس‌العمل شما چه خواهد بود؟

جام جم آنلاين: فرض كنيد دوست نزديكتان به شما قول داده كه سر ساعت مشخصي در فلان جا حاضر شود، حال اگر وي بدون هيچ دليل موجهي، سر قرار حاضر نشود يا با تاخير زياد حاضر شود و اين كار را هم بارها و بارها تكرار كند، عكس‌العمل شما چه خواهد بود؟

آيا تا به حال به اين مساله فكر كرده‌ايد كه چرا وقتي همسرتان دائما به شما زور مي‌گويد، شما را تحقير و سرزنش مي‌كند يا جلوي ديگران بدون هيچ دليل موجهي به شما بي‌احترامي مي‌كند، به جاي اعتراض به وي،‌از او تعريف و تمجيد هم مي‌كنيد. با خود به علت رفتارتان فكر كرده‌ايد؟ شايد سكوت خود را به حساب مناعت طبعتان مي‌گذاريد يا برعكس از اين سكوت خودتان هم بيزاريد ولي نمي‌دانيد چه بايد بكنيد؟

«ابراز وجودكردن» يكي از شيوه‌هاي موثر ارتباطي است. اين اصطلاح از دو كلمه «ابراز» و «وجود» تشكيل شده است. ابراز وجودكردن، پررويي نيست. حق ديگران را هم ضايع‌كردن نيست. پرخاشگري و زورگويي هم نيست. ابراز وجود يعني خودبودن، خود واقعي را در زندگي نشان‌دادن. به زبان ساده، ابراز وجود يعني وجود خود را ابرازكردن. زماني كه شما قاطعانه اما آشكار و مستقيم برخورد مي‌كنيد، در واقع ابراز وجود كرده‌ايد كه با عصبانيت، پرخاشگري و تجاوز به حقوق ديگران بسيار متفاوت است.

برخلاف اعتقادات غلطي كه در اين مورد وجود دارد، ابراز وجود به معني به دست‌آوردن خواست فردي به هر قيمتي نيست. توانايي بيان افكار به طور روشن، مستقيم و شايسته، ارزش قائل‌شدن به احساس و فكر خود، عزت و حرمت براي خود قائل شدن و شناخت نقاط قوت و محدوديت خويشتن را ابراز وجود مي‌گويند.

فرهنگ و نوع خانواده مي‌تواند بر ابراز وجود كردن افراد تاثير زيادي داشته باشد. از آنجا كه خانه و خانواده اولين و اساسي‌ترين منبعي است كه كودك در آنجا اكثر رفتارها را از والدين و از هم‌شيوه‌هاي خود مي‌آموزد، آموزش ابراز وجود مي‌تواند از خانه و خانواده شروع شود. معمولا خانواده‌هايي كه در آنها روابط اعضا با يكديگر سالم، سازنده و مستقيم است و فرزند خانواده مي‌تواند مثلا به پدرش بگويد «پدر! امروز چه اتفاقي افتاده است، خيلي عصباني هستي؟» خانواده‌هايي هستند كه فرزندان فرصت ابراز وجود دارند. در مقابل در خانواده‌هايي كه فرزندان از والدين خود ترس شديد دارند، ديگر جايي براي ابراز وجود نمي‌ماند.

علاوه بر خانواده، تاثير اجتماع در جوامع مختلف بر ابراز وجود متفاوت است. ممكن است در جامعه‌اي سكوت محض و حرف‌شنوي دست و پا بسته، ارزش تلقي گردد. در چنين موقعيتي ابراز وجود و بيان احساسات، ديگر معنا و مفهومي نخواهد داشت. برعكس در جامعه‌اي ديگر ممكن است دفاع از حق خود و تلاش براي پي بردن به حقوق خود و جانبداري از آنها ارزش تلقي شود. در چنين جامعه‌اي كسي كه از حق خود دفاع كرده، احساسات خود را صادقانه بيان مي‌كند در عين حال حقوق ديگران را هم زير پا نمي‌گذارد.

انواع رفتارهاي ابرازگرانه خود

رفتارهاي پرخاشگرانه: اين نوع رفتارها به كلي از «ابراز وجود سالم» جدا هستند و اشتباه تصور مي‌كنند كساني كه پرخاشگري رفتاري را نوعي ابراز وجود تلقي مي‌كنند. فرد پرخاشگر، احساسات، خواسته‌ها و عقايدش را از طريق آسيب‌رساندن به ديگران ابراز مي‌كند. او ممكن است با صداي بلند صحبت كند، بددهن، بي‌شرم يا مسخره‌كننده باشد. شخص پرخاشگر مايل است بر ديگران غالب باشد. ديدگاه او اين است كه «اين، آن چيزي است كه من مي‌خواهم. چيزي كه تو مي‌خواهي، اهميت كمتري دارد يا اصلا مهم نيست.»

يكي از پيامدهاي پرخاشگري، افزايش ترس است. بسياري از افراد، نه به دليل قوي‌بودن كه بيشتر به دليل احساس ضعف، رفتاري پرخاشگرانه دارند. اين نوع رفتار خود دشمناني را به وجود مي‌آورد كه در نهايت آنان را آسيب‌پذيرتر مي‌سازد.

دومين پيامد منفي پرخاشگري اين است كه فرد پرخاشگر، نابودي خود را آسان مي‌سازد؛ چرا كه ديگران در برابر رفتار فرد پرخاشگر، رفتارهايي چون مقاومت، سرزنش، نافرماني، خرابكاري، مقابله به مثل، متحدشدن با افراد ديگر، دروغگويي يا پنهانكاري را از خود نشان مي‌دهند. پرخاشگري مي‌تواند به سلامت خود فرد نيز آسيب جدي وارد سازد. تشكيل لخته خون در سرخرگ‌هاي قلب كه يكي از مرگبارترين بيماري‌هاي عصر ماست، بيشترين قربانيانش را از ميان افراد پرخاشگر مي‌گيرد.

رفتارهاي سلطه‌پذيرانه: در اين نوع رفتارها، فرد برخلاف ميل دروني‌اش عمل كرده و در حقيقت مي‌خواهد دل طرف مقابل را به دست آورد و با دادن حق به طرف مقابل، حق خود را ناديده گيرد. چنين افرادي در برخورد با اطرافيان غالبا به درخواست‌هاي آنها جواب مثبت داده و كمتر از كلمه «نه» استفاده مي‌كنند. اين نوع رفتار عين رفتارهاي غير ابرازگرانه وجود است. افرادي كه نوعا به شكلي سلطه‌پذير رفتار مي‌كنند، در واقع به نيازها و حقوق خودشان احترام نمي‌گذارند.

بسياري از افراد سلطه‌پذير، احساسات خالصانه، نيازها، ارزش‌ها و نگراني‌هاي خود را بيان نمي‌كنند. آنان به ديگران اجازه مي‌دهند كه به حريم‌شان تجاوز كنند، حقوقشان را ناديده بگيرند و به نيازهايشان بي‌توجه باشند. فرد سلطه‌پذير با رفتار خود به ديگران مي‌گويد كه «من اهميت ندارم، تو مي‌تواني از من سوءاستفاده كني»، «من همه چيز را از جانب تو تحمل مي‌كنم»، «نيازهاي من مهم نيستند، نيازهاي تو اهميت دارند؛ احساسات من بي‌ربطند و احساسات تو مرتبط»، «عقايد من بي‌ارزش‌اند و عقايد تو ارزشمند» و «من هيچ حقي ندارم و اين تويي كه محق هستي». در واقع سلطه‌پذيري راهي است براي اجتناب، به تعويق‌انداختن يا حداقل پنهان نگهداشتن تعارضي كه براي بسياري از افراد سلطه‌پذير بشدت ترس‌آور است.

در برخي فرهنگ‌ها، افرادي كه به شكل سلطه‌پذيرانه رفتار مي‌كنند، آدم‌هاي «خوب» ناميده مي‌شوند. با وجود اين، بهاي اين «خوب بودن» بسيار سنگين است. اولين بهاي رفتار خوب سلطه‌پذيري، داشتن يك زندگي مرده است. فرد سلطه‌پذير، خود فعاليتي نمي‌كند، او تسليم است و مسير زندگي‌اش توسط ديگران تعيين مي‌شود و سال‌ها از عمر خود را با تكريم در برابر خواسته‌ها و دستورهاي ديگران تباه مي‌سازد. بهاي ديگري كه فرد سلطه‌پذير مي‌پردازد، آن است كه روابطش كمتر از آنچه تمايل دارد، خوشايند و همراه با صميميت است. روان‌شناسان دريافته‌اند شخصي كه همواره در تعامل‌هاي خود با ديگران سلطه‌پذير است در فرد مقابل احساس گناه را ايجاد مي‌كند چرا كه وي از اين كه خواسته‌هايش تا اين حد برآورده مي‌شود، احساس گناه كرده كه رفته‌رفته موجب ترحم، رنجش و سرانجام تنفر او از شخص سلطه‌پذير مي‌شود.

نكته: كساني كه مهارت ابراز وجود دارند، احساسات خود را بيان مي‌كنند. پس شما حق داريد احساسات خود را چه مثبت و چه منفي بيان كنيد
همچنين با گذشت زمان، محبت فرد سلطه‌پذير نسبت به ديگران كم مي‌شود چرا كه تا اين حد مغلوب ديگران بودن، خود باعث رنجش و آزردگي مي‌شود. سومين پيامد رفتار سلطه‌پذيري، ناتواني در مهار هيجان‌هاست. زماني كه هيجان سركوب شده و به شكلي بروز نكند، آنقدر باقي مي‌ماند تا با تخريب جسم و روان فرد به خوبي آشكار شود. جالب است بدانيم بيماري‌هايي كه گاه معلول رفتار سلطه‌پذيري بوده يا بر اثر آن تشديد مي‌شوند، عبارتند از: سردردهاي ميگرني، حمله‌هاي آسم، بسياري از بيماري‌هاي پوستي، التهاب مفاصل، خستگي مزمن، افزايش فشارخون و فشارخون بالا. در بدترين حالت ممكن فرد سلطه‌پذير، به روان‌نژندي، روان‌پريشي يا مرگ مبتلا مي‌شود.

رفتارهاي مبتني بر ابراز وجود: زماني كه شما «خودتان باشيد»، رفتارهاي دلخواه و موردپسند خود را كه ناقض حقوق ديگران نيستند را از خود نشان خواهيد داد و در حقيقت ابراز وجود خواهيد كرد. فرد جرات‌مند از روش‌هاي ارتباطي استفاده مي‌كند كه وي را قادر مي‌سازند حرمت نفس خود را حفظ كند، خشنودي و ارضاي خواسته‌هاي خويش را دنبال كند و از حقوق و حريم شخصي خود بدون سوءاستفاده از ديگران يا سلطه‌جويي بر آنان دفاع كند. مهم‌تر از همه آن كه آنان خود را دوست دارند و در مقايسه با افراد پرخاشگر يا سلطه‌پذير از اين نظر كه نسبت به خود احساس خوب و مثبتي داشته باشند، در وضعيت بهتري قرار دارند.

ابراز وجود باعث مي‌شود كه با خود راحت‌تر باشيد و به ديگران نيز امكان دهيد با شما بودن را راحت‌تر بيابند. غني‌ترين و سالم‌ترين روابط صميمانه ميان دو فرد جرات‌مند ديده مي‌شود. همچنين رفتار با ابراز وجود مقدار زيادي از ترس و اضطراب شخص را كاهش مي‌دهد.

براي ابراز وجود ابتدا برخي از حقوق خود را به عنوان يك انسان بشناسيد:

ـ شما حق داريد با احترام با شما برخورد شود. شما هم بايد احترام ديگران را حفظ كنيد.

ـ شما حق داريد در زندگي خود مستقل تصميم بگيريد، اما اشتباه نكنيد شما بايستي مشورت داشته باشيد، ولي در نهايت اين شما هستيد كه تصميم مي‌گيريد.

ـ شما حق داريد از ديگران توقعاتي داشته باشيد، البته توقعات شما بايد منطقي و به اندازه‌اي باشد كه مخاطب‌تان از عهده انجام آنها برآيد.

ـ شما حق داريد درخواست‌هاي نامعقول ديگران را رد كنيد. اگر قرار باشد هر پيشنهاد يا درخواست نامعقولي را دربست قبول كنيد، سنگ روي سنگ بند نخواهد شد.

ـ شما حق داريد درخواست‌هاي ديگران را بررسي كنيد، پس ديگران كه به شما درخواست داده‌اند، نبايد شما را در تنگناي زماني قرار دهند.

ـ شما حق داريد احساسات خود را بيان كنيد. احساسات شما چه مثبت باشند و چه منفي بايد ابراز شوند.

ـ شما حق داريد اشتباه كنيد، البته اين‌كه اصلا اشتباه نكنيد، ايده‌آل است. در عين حال بايد مواظب باشيد كه اشتباهتان به ديگران لطمه‌اي وارد نكند.

مهارت «نه»گفتن، ابزار مهم ابراز وجود

همه ما بارها در موقعيت‌هايي قرار گرفته‌ايم كه گفتن كلمه «نه» برايمان دشوار بوده است. ناتواني در «نه» گفتن و ناتواني در رد درخواست‌هاي غيرمنطقي ديگران مي‌تواند در موقعيت‌هاي مختلف مشكلاتي براي ما ايجاد كند.

تحقيقات روان‌شناسان نشان مي‌دهد بسياري از نوجواناني كه دچار مشكلات مختلف مانند مصرف مواد و فرار از خانه مي‌شوند، در «نه‌»گفتن مشكل دارند. ناتواني در «نه‌»گفتن به افراد دلايل متعددي دارد. شايد از «نه»گفتن احساس گناه مي‌كنيد، شايد نگران از دست‌دادن دوستانتان باشيد و شايد هم «نه»گفتن را نوعي خودخواهي بدانيد. با اين حال لازم است بدانيد كه «نه»گفتن و رد درخواست‌هاي ديگران حق شماست، بخصوص زماني كه اين درخواست‌ها پيامدهاي منفي براي شما داشته باشد. پس براي اين‌كه بتوانيد به ديگران به شيوه‌اي موثر «نه» بگوييد، به روش‌هاي زير عمل كنيد:

1)‌ پاسخ خود را با يك «نه» واضح كه قابل شنيدن باشد، شروع كنيد.

2)‌ از توجيه كردن خود به خاطر «نه» گفتن دست برداريد.

3)‌ به خودتان بگوييد كه حق «نه» گفتن را داريد.

4)‌ وقتي «نه» گفتيد، منتظر نمانيد تا ترغيبتان كنند كه عقيده خود را عوض كنيد.

5)‌ به ياد داشته باشيد كه شما به درخواست فرد جواب رد داده‌ايد، نه اين‌كه خود وي را رد كرده باشيد.

6)‌ مسئوليت «نه»‌ گفتن را خودتان به عهده بگيريد و ديگران را به خاطر درخواست‌شان از شما مقصر بدانيد.

7)‌ اگر براي «نه‌» گفتن يا «بله» گفتن به اطلاعات بيشتري نياز داريد، از طرف مقابل بخواهيد به شما اطلاعات بيشتري بدهد.

معصومه اسدي / جام‌جم


نوشته شده در   پنجشنبه 8 تير 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode