استاد مركز تخصصی مهدويت حوزه علميه قم اعتقاد به زنده بودن منجی را از ويژگیهای برجسته انديشه مهدوی تشيع خواند و اظهار كرد: نبودِ امام زنده به معنای فقدان رهبر و هادی باطنی، بسته شدن ارتباط آسمان و زمين و تنهايی قرآن و محروم ماندن آن از همراه و مفسر حقيقی است.
حجتالاسلام و المسلمين رحيم كارگر، مدير گروه آيندهپژوهی پژوهشكده مهدويت و آيندهپژوهی در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، جشنهای نيمه شعبان را جشن حيات و انسانيت و جشن اعتقاد به پيروزی حق بر باطل خواند و اظهار كرد: نيمه شعبان هر سال به ما انرژی مضاعفی میدهد و هرسال با رسيدن نيمه شعبان، ارتباط و تعلق ما با امام زمان(عج) و اعتقاد ما به حقانيت و درستی راه ما و به حضور ملموس، اما ناپيدای امام(عج) بيشتر شده و هر سالی كه میگذرد، زنده بودن امام(عج) و حضور ايشان برای ما عينیتر میشود.
مدير گروه مهدويت واحد مشاوره و پاسخ به سؤالات دانشجويی نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها درباره مختصات و مزايای اعتقاد به منجی در شيعه بيان كرد: از اول تاريخ تاكنون كه بحث انتظار و اعتقاد به ظهور منجی موعود مطرح شده، ويژگی متمايز و منحصر به فرد شيعه، اعتقاد به امام، رهبر و منجيی است كه موجود است و حضور دارد و معدوم، موهوم و مربوط به آينده نيست.
انكار امام زنده مرادف با انكار قدرت و حكمت الهی است
وی با اشاره به هجمههای بیپايه طوائفی چون وهابيون عليه منجی موعود حیّ شيعه عنوان كرد: آنان نمیدانند كه ما با اين وجود مقدس نفس میكشيم و سرزندگی و بالندگی مديون ايشان است. با كمی دقت در اين نگاه منكرانه متوجه میشويم كه وهابيون كافرترين و مشركترين افراد نسبت به خداوند و توحيد هستند و گويا از شدت تصلّب عقيده، كور شده و قدرت و برنامه خداوند را در كار نمیبينند و نمیدانند كه زنده نگه داشتن يك انسان برای خداوند، هيچ هزينهای ندارد و كار دشواری نيست.
حجتالاسلام كارگر پس از بيان اين مقدمات، با اشاره به اينكه موعود شيعيان، هستی واقعی است و هستی موهوم ندارد، بيان كرد: نكته مهمتر آن است كه آينده روشن ما با وجود امامی گره خورده كه ما همه خصوصيات، ويژگیها، ابعاد زندگی، سيره و منش و رفتار ايشان را میدانيم و میشناسيم و با اهداف و برنامههای او آشنا هستيم؛ اما ديگران در اين زمينه آشنايی ندارند و تنها به گونهای مبهم، همينقدر میدانند كه روزی كسی خواهد آمد!
وی با اشاره به اينكه اديان و مذاهب ديگر به دليل نشناختن شخص منجی و اهداف و برنامهها و سيره و منش او، گرفتار يك تشتت، سردرگمی، ابهام و سستی هستند، تصريح كرد: از اينجا به نكته سوم میرسيم و آن اين كه انتظاری كه ما مطرح میكنيم و اعتقاد ما به منجی موعود زنده، باعث تلاش و حركت ما میشود و موجب میشود كه ما به ركود و خمودگی نرسيم؛ ولی ديگران چنين نيستند.
هركس امام(عج)، حجت و خليفه الهی را نپذيرد، زندگی او بركت معنوی ندارد و از زندگی خشك و پوشالی برخوردار است. نبود امام زنده مرادف با نبود رهبر و هادی باطنی و بسته شدن ارتباط آسمان و زمين است و بدان معناست كه زمينيان به حال خود رها شدهاند
استاد مركز تخصصی مهدويت حوزه علميه قم برای يك وهابی داشتن يا نداشتن انتظار هيچ فرقی به حال او نمیكند، برای ما چنين نيست و ما دچار سردرگمی و تشتت و سستی نيستيم و اعتقاد و باور ما به زنده بودن ما يك نوع حركت و بينش جديدی به ما میدهد كه با همه متفاوت است؛ برای نمونه حاكم ما نبايد ظالم باشد و يك نوع پيوند با امام زمان(عج) داشته باشد.
وی ادامه داد: برای ديگران فرقی نمیكند كه حاكمانشان چه كسی باشند؛ بهويژه ما در ميان اهل سنت مشاهده میكنيم كه هركسی را پادشاه و حاكم خود قرار میدهند و متأسفانه نام او را «اولو الامر» نيز میگذارند. فاسقترين انسانها بر اين جوامع اسلامی با نام «اولو الامر» حكومت میكنند، در حالی كه در شيعه اين نگاه معنا ندارد و كسی كه تعلق و ربطی به امام زمان(عج) نداشته باشد، طاغوت محسوب میشود.
مدير گروه مهدويت واحد مشاوره و پاسخ به سؤالات دانشجويی نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها اضافه كرد: در ابعاد ديگر نيز چنين است و ما معتقديم كه امام زنده كه حاضر و ناظر بر اعمال ماست، از ما انتظاراتی دارد و آنگاه ما میكوشيم تا جامعه منتظر مهدوی شكل دهيم و نگاهها، رويكردها، انديشه، دانشگاه و شهر خود را مهدوی كنيم.
وی در تبيين تفاوت انديشه شيعه با ديگران درباره مقوله مهدويت و منجیگرايی با اشاره به روايتی از اميرالمؤمنين(ع) تصريح كرد: امام(ع) میفرمايد: أَلا و إِنَّ مَن أَدركَها مِنَّا یَسرِى فِيهَا بِسِراج مُنِير و یَحذُو فِيهَا عَلَى مِثالِ الصَّـالِحِين ، لِیَـحُلَّ فِيهَا رِبقاً ، و یُعتِقَ فِيهَا رِقَّاً ، و یَصدَعَ شَعْباً ، و یَشعَبَ صَدعاً، فِى سِترِة عَنِ النَّاس، لاَ یُـبصِرُ القَائِفُ أَثَرَهُ ، وَ لَو تَابَعَ نَظَرَهُ ... (نهجالبلاغه/خطبه 150).
ای مردم! بدانيد هر كه مهدی موعود(عج) را درك كند، او را چراغی فروزان میيابد كه اسوهای برای صالحان است؛ زنجيرهای اسارت و بندگی را از هم میگسلد و تفرقه بين مردم را به اتحاد تبديل میكند، در ميان مردم زندگی میكند، ولی مردم او را نمیبينند، حتی انسانهای زيرك و دقيق نيز نمیتوانند دريابند كه او چه كسی است، در غيبت از مردم زندگی میكند و ديدههای بينا نيز نمیتوانند او را دريابند... .
بزرگترين مشكل عقيدتی مخالفان مهدی موعود ما از انكار امامت نشئت میگيرد
حجتالاسلام كارگر تشريح كرد: در اين روايت شريف؛ امام(ع) بر درك و فهم حضرت مهدی(عج) اشاره كرده است؛ دشمنان مهدويت و دشمنان مهدی موعود ما ـ و نمونه بسيار بارز آنها وهابيت ـ شعور و درك و فهم ندارند كه ميلياردها دلار هزينه صرف كردهاند تا در قالب هزاران هزار كتاب و مقاله و پايگاه اينترنتی و... بر عليه مهدی موعود ما تبليغ كنند؛ اينان در واقع سپاهيان شيطان هستند و بزرگترين مشكل عقيدتی مخالفان مهدويت و مهدی موعود ما از آنجا نشئت میگيرد كه امامت را قبول ندارند.
امام، آب حيات و مايه بركت است
اين محقق و پژوهشگر با اشاره به اينكه اختلاف اصلی بين عقيده به مهدی موعود و منجی شيعيان با مخالفان آنان در اين روايت تبيين شده است، اضافه كرد: فرق ما با ديگران همان عدم درك آنان از موعود راستين است. در واقع امام(عج) آب حيات زندگی است (همچنانكه امام رضا(ع) بدان تصريح كرده است) و زندگی بدون او خشك و بیروح و بیبركت است.
مدير گروه آيندهپژوهی پژوهشكده مهدويت و آيندهپژوهی تصريح كرد: هركس امام(عج)، حجت و خليفه الهی را نپذيرد، زندگی او بركت معنوی ندارد و از زندگی خشك و پوشالی برخوردار است. نبود امام زنده مرادف با نبود رهبر و هادی باطنی و بسته شدن ارتباط آسمان و زمين است و بدان معناست كه زمينيان به حال خود رها شدهاند.
نبود امام زنده مرادف با تنهايی قرآن و همراه و مفسر نداشتن آن است
حجتالاسلام كارگر خاطرنشان كرد: كسانی كه به امام زنده معتقدند میدانند كه نبود امام به معنای نبود حجت و برهان است و خداوند ما را به حال خودمان رها نكرده است. نبود امام زنده مرادف با تنهايی قرآن و همراه و مفسر نداشتن آن است؛ منكران امام زنده در واقع به عبارتی میخواهند حديث نبوی «ثقلين» را نادرست جلوه دهند.
انكار مهدی(عج) از مخالفت با ولايت و خلافت اميرالمؤمنين(ع) آغاز شد
وی بيان كرد: البته از همان ابتدا نيز بنای آنان بر تكذيب سخنان صريح پيامبر(ص) و دشمنی با روايات و دستورات ايشان بود تا نتيجه به اينجا رسيده است؛ يعنی اين مسئله از مخالفت با ولايت و خلافت حضرت اميرالمؤمنين(ع) آغاز شده تا اكنون به انكار و دشمنی با مهدی موعود(عج) و مهدی امم رسيده است؛ مهدیای كه اعجاب خلقت و چكيده و عصاره تمام تلاشهای پيامبران(ع) است و میخواهد برترين برنامه خداوند را پياده كند.