جام جم آنلاين: هنرپيشه نقش اول با چوبدستي بزرگ و خشم و نفرتي كه در صورتش هويداست جلودار است و پشت سر او گروهي شعار ميدهند و ميروند و در نقطهاي كه روبهرويشان ضد قهرمان داستان ايستاده است، متوقف ميشوند.
قرار است دروازه شهر را بشكنند. بيش از 10 هزار سوار پشت دروازههاي شهر ايستاده و با يك فرمان كارگردان بايد باز شود و جمعيت به داخل هجوم آورند. هيچكدام سواركار حرفهاي نيستند. هيچكدام هم هنرپيشه حرفهاي نيستند. فقط در حد چند دقيقهاي گروه كارگرداني يا مسوول هنروران براي آنها توضيح داده كه چه بايد بكنند. كارگردان فرمان شروع را صادر ميكند. جمعيت به دروازه شهر هجوم ميآورد. خيليها در كار خود جدي هستند، اما در ميان اين 10 هزار نفر هم كم نيستند آنها كه حتي نميتوانند مانع خنده خود شوند، بويژه كه بيشتر اين افراد سرباز و جوان هستند و بيتفاوت به اهميت آنچه قرار است مخاطب در فيلم ببيند به ساعتي كنار همسن و سالهاي خود دلخوش هستند. علاوه بر اينكه چنين مسالهاي از گروه توليد انرژي زيادي ميگيرد. ممكن است صحنههايي از اشتباهات يا خندههاي اين افراد از چشم گروه توليد پنهان بماند و در چشم مخاطب آشكار شود.
اين اتفاق در فيلمها و سريالهايي ميافتد كه به جمعيت زيادي به عنوان سياهيلشكر يا هنرور نياز دارند، اما در بيشتر فيلمها و سريالها صحنههايي وجود دارد كه بايد غير از هنرپيشههاي اصلي گروه ديگري هم در پسزمينه وجود داشته باشند، مثلا صحنه يك دعواي خياباني يا حتي خريد از يك سوپرماركت يا...
براي انتخاب اين افراد كه حالا چند سالي است از آنها به عنوان هنرور ياد ميشود 2 راه وجود دارد. يكي شركتهايي كه اين افراد را جذب كرده و به گروههاي توليد معرفي ميكنند. يكي هم افراد حقيقي كه با گروههايي از اين افراد در تماس هستند و ميتوانند آنها را به گروههاي توليد معرفي كنند. در تيتراژ فيلمها و سريالها نام اين افراد به عنوان مسوول هنروران ثبت ميشود.