اقتصاد سرمايهداری ليبرال كه در متن فلسفی نفی حضور و دخالت خداوند شكل گرفته و از عدم حضور و دخالت خداوند در اين جهان سخن میگويد، نگاه تازهای نيست؛ اين نگاه متعلق به يهود بوده و در قرآن كريم (مائده/64) به اين مطلب تصريح شده است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجتالاسلام و المسلمين سيدحسين ميرمعزی، عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت و عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در دومين جلسه از سلسله جلسات نظريهپردازی در حوزه اقتصاد اسلامی با عنوان «نظام اقتصادی از ديدگاه قرآن كريم» با موضوع «مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام از ديدگاه قرآن كريم»، كه روز دوشنبه 18 ارديبهشتماه، در سالن كنفرانس سازمان فعاليتهای قرآنی كشور برگزار شد، به تبيين تطبيقی مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام و نظام اقتصادی غرب (نظامهای اقتصادی سوسياليستی و بهويژه سرمايهداری) پرداخت.
وی با بيان اينكه اقتصاد سرمايهداری در متن فلسفی نفی حضور و دخالت خداوند شكل گرفت، در تبيين مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام از ديدگاه قرآن، به تشريح مبحث «خداشناسی و اقتصاد» پرداخت و با استفاده از آيات قرآن، برخی از صفات خداوند را كه بيش از ديگران با نظام اقتصادی اسلام مرتبطند ـ مانند خالق، محيی، مالك، مَلِك، ربّ، حفيظ، محيط، قيوم، فعال مايشاء (فعال لما يريد)، هادی، عادل، ولی و هادی و رزاق را در تطبيق مبانی نظام اقتصادی ليبرال سرمايهداری مورد بررسی قرار داد.
حجتالاسلام در بخشی از سخنان خود به تشريح معانی صفت عدالت درباره خداوند پرداخت و گفت: معنای نخست اين صفت درباره خداوند آن است كه خداوند اين عالم را موزون، نظاممند و كامل آفريده و هرچيزی را در جايی كه بايد باشد، قرار داده است و دومين معنای اين صفت درباره خداوند، عدالت تكوينی و افاضه وجود براساس قابليتها است و ظهور و بروز اين عدالت در دين از ناحيه خداوند، به صورت اهميت دادن به عدالت اجتماعی به عنوان يك هدف اساسی برای نظامهای اجتماعی است كه به سمت سعادت خود حركت كنند.
«رشد عدالت محور» يا «عدالت همراه با رشد»؛ هدف نظام اقتصادی اسلام
اين مدرس حوزه و دانشگاه خاطرنشان كرد: تفاوت ما با نظام سرمايهداری در اين است كه در نظام سرمايهداری هدف نخست رشد توليد و ثروت است و سردمداران اين نظريه معتقدند كه عدالت در گردش نظام خود حاصل میشود. در نظام اقتصادی اسلام چنين رويكردی وجود ندارد و آنچه كه ما بايد اولاً و بالذات به فكر آن باشيم و برای آن برنامهريزی كنيم، عدالت است و نظام اقتصادی اسلام بدون عدالت بیروح است.
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت با بيان اينكه در نظام اقتصادی اسلام عدالت هدف نخست و رشد هدف دوم است، افزود: اگر اين رشد در خدمت عدالت باشد، هدف است و رشدی كه موجب تمركز ثروت در دست عدهای خاص شود، هدف نظام اقتصادی اسلام نيست.
وی خاطرنشان كرد: اكنون دنيا نيز از سرمايهداری فاصله گرفته و اكنون بحث عدالت در ادبيات علمی متعارف مخصوصاً در ادبيات توسعه جايگاه و اهميت بالايی يافته است و كم كم به جای رشد، هدف را «رشد عدالت محور» يا «عدالت همراه با رشد» قرار دادهاند؛ بنابراين هدف نظام اقتصادی اسلام، عدالتِ با رشد و رشدِ عدالتمحور است و رشد به تنهايینمیتواند هدف باشد.
ما میگوييم كه عوامل رزق تنها در عوامل مادی خلاصه نمیشوند؛ بلكه عوامل مجردی نيز وجود دارند كه خداوند به وسيله وحی آنها را برای ما بيان كرده و ما انسان ها بر اساس اين نگاه مادی، فقط اسباب و مسببات مادی رزق را میبينيم و محاسباتمان نيز بر مبنای همانها است؛ در حالی كه علل و ابواب ديگری نيز وجود دارند
خداوند «ولیّ» همه انسانها و موجودات است
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در بررسی برخی ديگر از صفات خداوند در ارتباط با انسانها گفت: خداوند «ولیّ» همه انسانها و موجودات است: « أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِيرٍ؛ فرمانروایى آسمانها و زمين از آن خداست و شما جز خدا سرور و ياورى نداريد»(بقره/107).
وی در توضيح اين مطلب اضافه كرد: سرپرست و ولیّ انسانها اولاً و بالذات خداوند متعال است؛ بنابراين چند مطلب میتواند برای مبنا باشد. يكی آنكه اگر شرع چيزی را گفت، مردم ديگر حق اظهار نظر ندارند؛ ولیّ شما خداوند متعال است و خداوند چنين فرموده است و بايد اطاعت كرد.
حجتالاسلام ميرمعزی افزود: همين طور وقتی كه گفته میشود سرپرست مردم خداست، پس دولت ابتدائاً هيچكاره است و باذن الله میتواند سرپرستی و حاكميت را نسبت به انسانها اعمال كند؛ بنابر اين خداوند ولیّ است: «مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا یُشْرِكُ فِی حُكْمِهِ أَحَدًا» ؛ براى آنان ياورى جز او نيست و هيچ كس را در فرمانروایى خود شريك نمىگيرد»(كهف/26).
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت تشريح كرد: خداوند شريك ندارد كه در عرض او كس ديگری نيز حكم كند؛ حاكم يكی است و او هم خداست و ديگران اگر حكم میكنند، اگر باذن الله باشد، در محدودهای كه خداوند به آنان اجازه داده، حاكم میشوند و حاكميت آنها در طول حاكميت خداوند است و نه در عرض اين حاكميت.
خداوند هادی تشريعی است
حجتاالاسلام ميرمعزی اظهار كرد: خداوند هادی تشريعی است و برای حركت انسانها به سوی كمال قانون وضع كرده است. خداوند هدايت تشريعی داشته و احكام حرام و حلال را خداوند از طريق پيامبر(ص) و ائمه(ع) جعل كرده است. هدايت تشريعی از جانب خداوند است: « هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّيهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِينٍ»(جمعه/2).
وی ادامه داد: اين آيه بدان معناست كه اگر پيامبران نبودند و راه هدايت را نشان نمیدادند، انسانها در ضلال مبين بودند و راه هدايت را پيدا نمیكردند؛ يعنی انسان نمیتواند با عقل خود راه هدايت را پيدا كند و حتماً بايد پيامبران(ع) او را هدايت كنند. يكی از راههای هدايت پيامبران تشريع است؛ شريعت به معنای راه و تشريع به معنای نشان دادن راه و هدايت كردن است.
حجتالاسلام ميرمعزی بيان كرد: پيامبران(ع) وظيفه داشتند كه مردم را هدايت كنند و از طريق احكامی كه از ناحيه خداوند متعال تشريع كردند، اين راه را نشان دادند. خود اين تشريع قيد نظام اقتصادی قرار میگيرد و از همين روست كه برای مثال ما ربا و بهره را حرام میدانيم. خداوند اينگونه ما را هدايت كرده است؛ از همين روست كه میگوييم اگر كسی در معامله غش كند، يا غرر و ضرر در معامله باشد، آن معامله باطل است، كمفروشی حرام است و... . همه اينها موجب می شود كه ما نظام اقتصادی را به نحو ويژهای سامان دهيم.
نظام سرمايهداری بدون بهره هويتی ندارد
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی افزود: علم اقتصاد غرب (مخصوصاً علم كلان) كاخی از علم است كه اگر بهره را از آن بگيريم، فرو خواهد ريخت؛ نظام سرمايهداری بدون بهره هويتی ندارد و خداوند بهره را حرام كرده است: «وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا»(بقره/275).
علم اقتصاد غرب (مخصوصاً علم كلان) كاخی از علم است كه اگر بهره را از آن بگيريم، فرو خواهد ريخت؛ نظام سرمايهداری بدون بهره هويتی ندارد و خداوند بهره را حرام كرده است: «وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا»(بقره/275)
خداوند رزاق است
وی رزاق بودن را يكی ديگر از صفات خداوند مرتبط با نظام اقتصادی اسلام دانست و گفت: ما از فرهنگ اسلامی بسيار دوريم و در دانشگاههای خود از بس بحث علوم انسانی غربی را تكرار كردهايم كه گويا خداوند را نيز فراموش كردهايم. آری، خداوند رزاق است: «وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ و هر كه را خواهى بىحساب روزى مىدهى.» (آل عمران/27)
نويسنده كتاب «نظام اقتصادی اسلام» تصريح كرد: علامه طباطبايی در تفسير اين آيه میفرمايد كه «بغير حساب» به معنای بیاندازه و نامحدود نيست؛ بلكه مراد از بیحساب در اين آيه بیعوض است؛ يعنی خداوند به ما روزی می دهد بدون آن كه عوضی از ما بخواهد. حال اگر ما بگوييم كه ما كار و تلاش میكنيم و خداوند به اين سبب به ما روزی میدهد، همين نيروی كار و تلاش را نيز خداوند به ما اعطا كرده است و ما چيزی نداشتهايم تا به خدا بدهيم و خداوند در قبال آن به ما روزی بدهد.
وی افزود: بنابراين روزيی كه خداوند به ما میدهد، نيز بیعوض است؛ ولو آنكه برای آن بسيار زحمت كشيده باشيم؛ چون نيروی آن زحمت را نيز خداوند به ما داده است. پس خداوند بدون حساب به انسانها روزی میدهد: «أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ»(روم/37)؛ «لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ» (شوری/12)
حجتالاسلام ميرمعزی با بيان اين پرسش كه اگر خدا روزیرسان است، پس ديگر ما چه نيازی به كار و تدبير و تلاش داريم؟ گفت: زمانی مقام معظم رهبری درباره قضا و قدر در جمع دانشجويان صحبتی كردند و يك مطلب پيچيده را بسيار ساده بيان كرده و فرمودند: قضا و قدر از طريق اسباب و مسببات جريان پيدا میكند؛ همچنانكه در روايات آمده كه «لكل شیء سبب» و «ابی الله ان يجری الامور بغير اسبابها».
توجه به اسباب و عوامل مادی و معنوی رزق
وی تشريح كرد: خداوند قضا و قدر خود را از طريق اسباب و مسبباتی كه نظام علی و معلولی جهان ايجاد كرده، جريان میدهد و رزق هم از اين طريق تقدير میشود؛ جز آنكه فرق ما با آنها در اين است كه ما میگوييم كه عوامل رزق تنها در عوامل مادی خلاصه نمیشوند؛ بلكه عوامل مجردی نيز وجود دارند كه خداوند به وسيله وحی آنها را برای ما بيان كرده و ما انسان ها بر اساس اين نگاه مادی، فقط اسباب و مسببات مادی رزق را میبينيم و محاسباتمان نيز بر مبنای همانها است؛ در حالی كه علل و ابواب ديگری نيز وجود دارند.
تقوا از عوامل معنوی رزق
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: خداوند از طريق علل معنوی، گاهی روزی كثيری را به انسانی میدهد كه در فضای مادی كمتر تلاش كرده است. يكی از اسباب رزق همين است كه خداوند در قرآن بدان تصريح كرده است: «وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ»(طلاق/2 و 3). هركس تقوای الهی داشته باشد و گناه نكند، خداوند متعال برای او از بنبستهای زندگی راه خروج باز میكند و به او از جايی كه توقع نداشت و به محاسبات عقلی مادیاش خطور نمیكرد، روزی میدهد.
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت در بخش ديگری از سخنان خود اظهار كرد: در حالات رجبعلی خياط گفتهاند كه فردی در بازار تهران چلوكبابی داشته و اوضاعش بسيار روبه راه بوده است. بعد از مدتی به يكباره كار و كاسبی او كساد میشود. وی با خود میانديشد كه داخل و خارج اين مغازه اتفاق خاصی نيفتاده و اسباب مادی (روغن، برنج، كارگر،...) وی همان است، اما روزی او بسيار كم شده است.
اين محقق و پژوهشگر اضافه كرد: وی را به نزد رجبعلی خياط هدايت میكنند؛ رجبعلی به وی میگويد كه برود و بينديشد كه چه گناهی مرتكب شده است. اگر اين فرد پيش يكی از اقتصاددانهای امروزی میرفت چه راه حلی در پيش پای او می نهادند؟! او شب تا صبح به فكر میرود و صبح پيش رجبعلی خياط آمده و میگويد كه هرچه انديشيدم، گناه عمدهای مرتكب نشدهام، الا اينكه يكبار فقيری به در مغازه آمد و از ما طلب غذا كرد و ما او را رد كرده و گفتيم كه برو كه خدا روزيت را جای ديگر حواله كند! رجبعلی گفته بود كه رزقت به سبب اين عمل از ناحيه خداوند متعال بسته شده است و در صورت يافتن آن فقر و جلب رضايت او رزقت ديگر بار گشوده خواهد شد؛ روزی رسان خداست و البته يكی از مقدمات آن تلاش و تدبير است، اما همه سخن اين نيست.
ما از فرهنگ اسلامی بسيار دوريم و در دانشگاههای خود از بس بحث علوم انسانی غربی را تكرار كردهايم كه گويا خداوند را نيز فراموش كردهايم. آری، خداوند رزاق است: «وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ و هر كه را خواهى بیحساب روزى مىدهى»(آل عمران/27)
نماز شب، صله رحم، صدقه؛ از اسباب معنوی رزق
وی بيان كرد: در روايات آمده كه اعمالی مانند خواندن نماز شب و صله رحم روزی را زياد میكند. فقيری به نزد امام معصوم(ع) رفت و عرض كرد كه من فقيرم چه كنم؟ امام(ره) وی را فرمود تا برای گشايش رزق و برطرف شدن فقر، صدقه بدهد؛ چراكه صدقه باب رحمت الهی را بر روی انسان میگشايد. اين نگاه به خداوند متعال و حضورش در زندگی ما در اين جهان اقتضاء میكند تا ما نظام اقتصادی ديگری داشته باشيم.
حجتالاسلام ميرمعزی با بيان اينكه نگاه سرمايهداری ليبرال كه از عدم دخالت خداوند در اين جهان سخن میگويد (دئيسم)، نگاه تازهای نيست، افزود: اين نگاه متعلق به يهود بوده و در قرآن نيز آمده كه يهود اينگونه میگفتند كه «قالت اليهود يد الله مغلولة غلت ايديهم و لعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء؛ و يهود گفتند دستخدا بسته است دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند از رحمتخدا دور شوند بلكه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد می بخشد.» (مائده/64)
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی تصريح كرد: از ديدگاه قرآن خداوند نه تنها آفرينننده و مالك جهان است؛ بلكه پرورش دهنده و نگه دارنده آن نيز به شمار میرود. او به همه ذرات هستی احاطه علمی و وجودی دارد و برپا دارنده همه چيز است.
وی اضافه كرد: اگر خداوند لحظهای عنايت خود را از اين جهان بردارد، اين جهان به كلی نابود میشود، خداوند علت ايجاد و بقای جهان است. هدايت تكوينی همه موجودات و هدايت تشريعی انسان به دست اوست. او روزی آفريدهها را به وسيله اسباب مادی و غير مادی تدبير میكند. اين تصوير از خداوند با تصوير معمار بازنشستهای كه ليبراليسم از خدا ارائه میدهد، به كلی متفاوت است.
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت ادامه داد: يكی از آثار مهم اين اختلاف آن است كه در نظام اقتصاد سرمايهداری تنها به عوامل مادی توجه میشود و عوامل غير مادی و الهی در حوزه اقتصاد جايی ندارد؛ در حالی كه در نظام اقتصادی اسلام اين عوامل از جايگاه ويژهای برخوردار است.
حاكميت تقوا در جامعه، اسباب معنوی نزول باران
وی بيان كرد: برای نمونه در روايات ما نماز باران و استغفار عامل نزول باران رحمت الهی و رفع خشكسالی شمرده شده و پيامبر(ص) و امير مؤمنان علی(ع) بارها برای رفع اين پديده نماز باران خواندهاند. مشهور است كه مرحوم خوانساری در خشكسالی حدود 120 يا 130 سال پيش شهر قم با مردم قم نماز باران خوانده و باران رحمت الهی باريدن گرفته است و اين مطلب بر سنگ قبر ايشان نيز نقش بسته است.
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت افزود: همچنين در برخی از آيات حاكميت تقوا در جامعه سبب نزول بركات الهی و باز شدن درهای رحمت خداوند شمرده شده است؛ در حالیكه نماز باران و حاكميت تقوا در جامعه، اسباب مادی نزول باران نيست.