ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 21 خرداد 1391     |     کد : 37909

علامه طباطبايی در پرتو اشارات روايی به تفسير عقلی پرداخته است

عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اين‌كه علامه طباطبايی با تلنگری كه از سوی روايت ايجاد شده است، می‌انديشد و با اجتهاد خود به تفسير عقلی و قرآن به قرآن می‌پردازد، اظهار كرد: گويی ايشان به طور بی‌صدا و خاموش، در آغاز نور را از چراغ روايت گرفته و با چراغی كه زوايای آيه را آشكار كرده است، به تفسير می‌پردازد.

 
عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اين‌كه علامه طباطبايی با تلنگری كه از سوی روايت ايجاد شده است، می‌انديشد و با اجتهاد خود به تفسير عقلی و قرآن به قرآن می‌پردازد، اظهار كرد: گويی ايشان به طور بی‌صدا و خاموش، در آغاز نور را از چراغ روايت گرفته و با چراغی كه زوايای آيه را آشكار كرده است، به تفسير می‌پردازد.

مريم حاج‌عبدالباقی، عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به بحث درباره تفسير الميزان و ويژگی‌های خاص آن پرداخت و اظهار كرد: علامه طباطبايی با توجه به زمانه‌ای كه در آن زندگی می‌كرد و با توجه به روحيات خاص ايشان كه از حيث فلسفی، عرفانی و فقهی و دغدغه‌های اجتماعی واجد شخصيتی جامع بوده است، به تفسير قرآن پرداخته است. اگرچه آراء اجتماعی علامه طباطبايی به جامعيت وجوه عرفانی و فلسفی وی نباشد، اما به عنوان عالمی مسلمان، قطعاً اين دغدغه‌ها را داشته است و اين گرايش را می‌توان در جای‌جای تفسير الميزان ملاحظه كرد.

وی با اشاره به دو ويژگی برجسته‌ای كه در تفسير الميزان به طور چشمگير ديده می‌شود، گفت: ويژگی نخست مربوط به پايبندی علامه طباطبايی به تفسير قرآن به قرآن است و نكته دوم استفاده از دو روش موضوعی و ترتيبی در ارائه مباحث تفسيری است كه از اين جهت نيز الميزان را از ساير تفاسير متمايز می‌كند.

حاج‌عبدالباقی در جهت توضيح اين دو ويژگی ادامه داد: در تفاسيری نظير تفسير ابن‌كثير يا آثار تفسيری ابن‌تيميه، ادعا می‌شود كه روش قرآن به قرآن ملاك عمل است، اما در عمل می‌توان گفت كه اين ادعا چندان مقرون به صحت نيست و با مقايسه آثار تفسيری، پی می‌بريم كه قهرمان تفسير قرآن به قرآن، علامه طباطبايی است.

عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با ذكر مثالی در اين خصوص گفت: علامه در آيه «وَاتَّقُواْ یَوْمًا لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئًا...؛ بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمی‌‏كند»(بقره/123)، به ذكر 36 مورد از بحث شفاعت می‌پردازد با طرح آيات مختلف قرآن، بحث مستوفايی از شفاعت ارائه می‌دهد.

وی ويژگی دوم الميزان را مربوط به روش‌های تفسيری دانست و اظهار كرد: در برخی تفاسير، تفسير قرآن به ترتيب آيات و در برخی ديگر، تفسير به صورت موضوعی انجام می‌گيرد. اما از ويژگی‌های خاص تفسير الميزان اين است كه روش آن ترتيبی ـ موضوعی است كه اين ويژگی در 15 جزء اول قرآن، مشهودتر است و در نيمه دوم قرآن، شايد به دليل ضرورت در كاهش حجم مطالب، اين ويژگی كمتر می‌شود، اما روش ترتيبی ـ موضوعی همچنان وجه غالب است.

پژوهشگر علوم قرآن و تفسير ادامه داد: روش علامه طباطبايی اين است كه با ترتيب آيات قرآن به پيش می‌رود و در جايی كه به موضوعی با اهميت ويژه برمی‌خورد، آن را مورد بررسی قرار می‌دهد. به عنوان مثال، علامه ذيل آيات 23 و 24 سوره بقره كه مربوط به بحث اعجاز است، بحث معجزه و اعجاز را به طور مستوفا مطرح می‌كند و به بررسی همه مطالب پيرامون آن را با استناد به همه آيات قرآنی كه به اين موضوع مربوط می‌شود، می‌پردازد و زوايای آن را روشن می‌كند.

وی افزود: به همين جهت برای يافتن بسياری از مفاهيم معارف دينی، می‌توان با مراجعه به فهرست تفصيلی الميزان، آن مطلب را يافت و همه مباحث پيرامونی آن را يك‌جا ملاحظه كرد و از اين جهت، الميزان وجه كاربردی‌تری پيدا می‌كند.

حاج‌‌عبدالباقی يكی از امتيازات تفسير علامه را تفكيك بحث روايی از بحث تفسيری دانست و گفت: در غالب تفاسير، روايات در لابه‌لای تفاسير موجود هستند و روايات غث و ثمين و معتبر و بی‌اعتبار در كنار يكديگر جای گرفته‌اند. اما علامه طباطبايی در وهله نخست، روايات را جدا می‌كند و می‌خواهد ادعا كند كه می‌توان قرآن را بدون روايت هم فهميد.

وی افزود: اين به معنای بی‌توجهی علامه به روايت «إنی تاركٌ فيكم الثقلين؛ كتابَ الله و عترتی» نيست كه گمان كنيم علامه برای روايات اهميتی قايل نيست،اين به مسئله ناظر به توجه علامه به گرفتاری تفاسير به روايات ضعيف و جعليات و اسرائيليات است و چون علامه به اين موضوع واقف است، برتری بيشتری نسبت به ساير تفاسير پيدا می‌كند.

عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: الميزان دو مرحله و مرتبه از تفاسير ديگر كه از روايات ضعيف و جعلی بهره گرفته‌اند، پالايش شده است. مرحله اول اين است كه علامه مباحث روايی را بيرون از بحث تفسيری مطرح كرده است و در مرحله دوم علامه در بحث روايی به بهترين نحوی كه برای يك اثر تفسيری ممكن است، به پالايش در روايات تفسيری می‌پردازد.

وی در ادامه گفت: علامه ابتدا روايات تفسيری كه مورد وثوق او بوده است، مطرح كرده و سپس به بحث و نقد روايات ضعيف‌تر پرداخته و بعضی روايات را بدون اين‌كه از آن استفاده‌ای بكند، مطرح كرده و با سكوت از آن عبور كرده است و به اين ترتيب جايی برای فكر و تحقيق را باز می‌گذارد.

پژوهشگر علوم قرآنی با تأكيد بر ويژگی ممتاز تفسير الميزان كه با بررسی دقيق الميزان دريافته می‌شود، گفت: تفسير الميزان، ظاهراً تفسير قرآن به قرآن است و پالايش جدی نسبت به روايات ضعيف صورت داده است. اما با دقت نظر در الميزان، متوجه می‌‌شويم كه در بسياری از مواقع، درك ابتدايی از معنای آيه بدون راهنمايی‌های روايی چندان ميسر نمی‌شود؛ گويی تفسير عقلی، اجتهادی و قرآن به قرآن با چراغی كه اين روايات برای او روشن كرده، از آن آيات ارائه شده است.

وی افزود: به تعبير روشن‌تر گويی علامه طباطبايی به طور بی‌صدا و خاموش، در آغاز نور را از چراغ روايت گرفته است و با چراغی كه زوايای آيه را آشكار كرده است، شروع به تفسير آيه می‌كند و ضمن تفسير آيه، هيچ ذكری از روايت نمی‌كند، بلكه چون آن تلنگر انديشه از سوی روايت ايجاد شده است، با آن جهت‌گيری می‌انديشد و با اجتهاد خود به تفسير قرآن به قرآن می‌پردازد.

عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی سپس چنين نتيجه گرفت كه از اين جهت دو وزنه ارزش‌مند در تفسير به دست می‌آوريم. نخست اين‌كه اجتهاد و نظريه‌پردازی و عقل‌گرايی در تفسير، در مسير صحيح خود جولان پيدا می‌كند و امكان رشد پيدا می‌كند و از سويی ديگر، جهت‌دهی روايت سبب می‌شود كه فكر به انحراف نرود.


نوشته شده در   يکشنبه 21 خرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode