اگر به دوره پيشدبستاني براي آمادگي كودكان جهت رفتن به مدرسه دقت كرده باشيد متوجه ميشويد پيش دبستاني، مكاني است كه شخصيت دانشآموزي كودك در آنجا شكل ميگيرد و رفتار قانونمندانه، جايگزين رفتارهاي كودكانه ميشود.
كودك تدريجا متوجه ميشود كه از اين پس بايد چند ساعت در روز را خارج از منزل و بدون حضور مادر و خانواده مشغول آموختن شود و به خواستههاي معلمش عمل كند و تكاليفش را به موقع انجام دهد. در كلاس بازيگوشي نكند و زمان صحبت كردن معلمان ساكت باشد و به صحبتهاي آنها توجه كند.
كودك به پيش دبستاني ميرود تا وقتي در سن 6 سالگي از زندگي كودكانه و بدون مسئوليتش كه تمام وقت به بازيگوشي و تفريح گذشته است، قدم به مدرسه و محيط آموزشي ميگذارد، تغيير شرايط او را غافلگير نكند و دچار سردرگمي و ناتواني نشود.
اگـر كــودكي دوران آمادگي يــا پيش دبستاني را نگذراند و مستقيما بدون مقدمه وارد مقطع ابتدايي شود، تغيير يكدفعه شرايط، حجم سنگين دروس، محدوديتها و قانونهاي جدي تحصيلي و دوري از خانواده او را شگفتزده ميكند و چون آمادگي لازم براي حضور در موقعيت جديد بهصورت ضربتي را ندارد، ممكن است تصور ذهني ناخوشايندي نسبت به مدرسه و تحصيل در او بهوجود آيد.
درواقع دوران آمادگي براي كودك موقعيتي آزمايشي و جبران پذير است و او با قوانين و محدوديتهاي تحصيلي آشنا ميشود و با سعي و خطاهاي متعدد تدريجا به شرايط جديد عادت ميكند و مهارت و توان لازم براي حضور در كلاسهاي رسمي مقطع ابتدايي را به دست ميآورد.
با اين تحليل ميتوان نتيجه گرفت كه دوره پيش دبستاني با وجود ظاهر ساده خود از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است و با تغييري كه در رفتار و شخصيت كودك بهوجود ميآورد ميتواند ذهنيت او را براي قرار گرفتن در موقعيت جديد آماده كند و كموكاستيهاي دانش او را در اين رابطه برطرف كند.
حال اين سؤال مطرح ميشود كه وقتي فرزند رشد ميكند و بزرگتر ميشود و در شرايط و موقعيتهاي جديدتر قرار ميگيرد، آمادهسازي ذهني و آشنايي با شرايط جديد، هوشيارانه و به موقع از سوي والدين در مورد او اجرا ميشود يا نه؟
مثلا وقتي فرزند در دوران نوجواني براي خود دوستاني انتخاب ميكند لازم است تا از سوي والدين نسبت به انتخابش ارشاد شود و نكاتي در مورد انتخاب دوست به وي گوشزد شود، خوب و بد را به درستي براي او تعريف كنند و اينكه چه كساني موجب گرفتاري و دردسر او خواهند شد و چه كساني موجب پيشرفت و سربلندي وي. در اين صورت او بهتر ميتواند دوست خوب و بد را از هم تشخيص دهد و با دقت بيشتر، انتخاب بهتري انجام خواهد داد.
فرزند در آستانه مقطع دبيرستان با تعيين رشته تحصيلي در موقعيت جديد قرار ميگيرد و اين مقطع از زندگي او اهميت فراواني در شكلگيري آينده وي دارد. والدين بايد در اين زمان اقدامات آگاهيدهنده را انجام دهند و فرزندشان را با انواع گوناگون مشاغل و رشتههاي تحصيلي آشنا سازند. مزيت و سختيهاي هر رشته و هر شغل را برايش شفافسازي كنند تا او در كمال آگاهي و معرفت رشته تحصيلي و شغل خود را كه مهمترين ركن موفقيت و خوشبختي او در زندگي آيندهاش است را انتخاب كند.
در زمان اخذ گواهينامه رانندگي از همان ابتداي كار به او آموزش دهند كه چرا و چگونه بايد به قوانين رانندگي عمل كند و با رانندگي آرام و متداول موجب آرامش خاطر و حفظ سلامت خود، سرنشينان و ديگر رانندگان شود.
زماني فرا ميرسد كه فرزندان قصد ازدواج و تشكيل زندگي دارند. در اينجا هم فرزند به آمادهسازي و آموزش نياز دارد. مثلا بايد متوجه شود كه ازدواج، مهمترين و اساسيترين انتخاب زندگي اوست كه تمامي زندگي آيندهاش را تحتتأثير خود قرار ميدهد و اثرات اين انتخاب تا آخر عمر با او همراه ميماند. بايد بداند كه هرچه شرايط فردي براي ازدواج مهياتر باشد زندگي مشترك راحتتر و دلنشينتر است.
بايد بداند كه اختلافهاي عقيدتي، فرهنگي، تحصيلي، مالي و شغلي ميتواند در زندگي مشترك موجب اختلافهاي شديد و حتي جدايي شود. بايد بداند ملاك انتخاب همسر آيندهاش چيست، او بايد متوجه شود كه تا طرف مقابلش را بهطور كامل نشناخته و از جزئيات رفتاري و شخصيتي او و شخصيت خانوادگياش با خبر نشده زندگي مشتركش را آغاز نكند. بهطور كلي زماني كه فرزند تصميم به ازدواج دارد بايد او را با واقعيات، سختيها، مشكلات و خوبيهاي زندگي به درستي آشنا كرد تا او با ديد باز اقدام به تصميمگيري كند.
بهطور كلي پدر و مادر وظيفه دارند تا در هر مرحله از رشد و تكامل فرزندشان و زمان رويارويي با هر شرايط جديد آنها را از نتايج امر آگاه و مطلع سازند و آموزشهاي لازم را داده و بر شرايط جديد كنترل كافي داشته باشند. فرزند داري تنها صرف به دنيا آوردن وي و نگهداري او در خانه و تامين خوراك و پوشاك وي نيست.
والدين با توجه به موقعيتهاي متفاوتي كه در هر مقطع براي فرزندشان پيش ميآيد ميتوانند با آمادهسازي و تقويت تصور ذهني آنها لطف و كمك بزرگي به فرزند، خانواده، جامعه و ديگران بكنند. زيرا تمامي اين موارد زيرمجموعه تعليم و تربيت درست فرزندان است. آمادهسازيها و آموزشهاي از قبل برنامهريزي شده، فرزند را در موقعيت و شرايط جديد مقتدر و توانمند ميسازد و بهعلت داشتن تصور ذهني و آگاهي قبلي از مشكلات و عواقب اقدامات آينده، به درستي تصميم ميگيرد و غافلگير نميشود.
www.hamshahrionline.ir