پژوهشگر مؤسسه دارالحديث قم اظهار كرد: از نظر علامه طباطبايی، قرآن حجيت مستقل دارد و در حجيت و حقانيت خود نيازمند غير نيست و چيز ديگری نمیتواند اثبات كند كه اين كلام پروردگار است و آيات حاوی تحدی در قرآن دلالت بر همين معنا میكند.
حجتالاسلام و المسلمين علی شاهعليزاده، پژوهشگر علوم قرآن و تفسير، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) اظهار كرد: از نظر علامه طباطبايی، قرآن حجيت مستقل دارد و اين مطلب را میتوان به دو صورت معنا كرد: نخست اينكه قرآن كتابی الهی است و در حجيت و حقانيت خود نيازمند غير نيست و چيز ديگری نمیتواند اثبات كند كه اين كلام پروردگار است و آيات حاوی تحدی در قرآن دلالت بر همين معنا میكند.
وی ادامه داد: معنای دوم حجيت قرآن به تفسير مربوط میشود و در اين معنا، اين پرسش مطرح است كه آيا قرآن در دلالت بر معنای مقصود مستقل است؟ و برای معنا كردن قرآن نيازمند رجوع به مرجع ديگری هستيم يا خير؟ كه پاسخ به اين پرسشها اين است كه قرآن در اين خصوص نيز نياز به غير ندارد.
اين پژوهشگر علوم قرآن و تفسير در پاسخ به اين پرسش كه مبنای علامه در طرح تفسير قرآن به قرآن چيست؟، گفت: مبنا به معنای چيزی است كه در اتخاذ روش تفسيری، ما را به موضعگيری وامیدارد. اگر بگوييم كه قرآن در دلالت بر معنا مستقل است، پس برای فهم قرآن، بايد به آيات قرآن مراجعه كنيم. اما اگر اين معنا را نپذيريم و بگوييم برای فهم قرآن بايد به كلام معصومين(ع) مراجعه كنيم، راه جديدی در پيش روی ما قرار میگيرد.
وی ادامه داد: اگر بگوييم كه بين معانی آيات، پيوند و پيوستگی وجود دارد، ضرورت میيابد كه در معنی كردن آيات، معنای كلی آيات را مدنظر قرار دهيم و اگر جامعيت قرآن را بپذيريم، بايد قبول كنيم كه در اين صورت، قرآن نيازی به غير ندارد و هر مسئلهای در خصوص سعادت انسان را پاسخ داده است.
حجتالاسلام شاهعليزاده با تأكيد بر اينكه علامه طباطبايی با توجه به مبانی مورد اشاره، تفسير قرآن به قرآن را ملاك عمل قرار میدهد، افزود: علامه معتقد است كه قرآن قابل فهم برای عموم است و فهم آن اختصاص به پيامبر(ص) و معصومين(ع) ندارد. در قرآن ذكر شده است كه زبان قرآن، عربی مبين است و اين به آن معناست كه قرآن چنان روشن و گويا است كه هر عربزبانی میتواند آن را بفهمد.
وی با اشاره به اينكه قرآن میفرمايد در اين قرآن تعقل و تدبر كنيد و مخاطب بسياری از آيات قرآن كفار و اهل كتاب هستند، تصريح كرد: از نظر علامه طباطبايی، اگر قرآن قابل فهم برای عامه مردم نباشد، تعقل و تدبر در آن بیمعنا و مخاطب قرار دادن كفار و اهل كتاب كار لغوی خواهد بود.
پژوهشگر مؤسسه دارالحديث قم با اشاره به عبارت قرآنی «تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ» (نحل/89) ، تأكيد كرد: از نظر علامه طباطبايی(ره)، قرآن در دلالت بر معنای خود، مستقل است و در دلالت بر معنا بینياز از غير است.
وی با بيان اينكه تفسير عقلی در نزد محققين دو گونه معنا شده است، افزود: معنای نخست تفسير عقلی اين است كه قرآن را بر مبنای براهين و مسلمات عقلی معنی كنيم، يعنی اگر آياتی از قرآن با مسلمات عقلی قابل تفسير نيست، آيه را به تأويل ببريم كه در اين صورت مسلمات عقلی، بيانی برای تفسير قرآن در نظر گرفته شده است و از عقل به عنوان منبع تفسير استفاده میشود.
اين پژوهشگر، معنای دوم تفسير عقلی را همان روش اجتهادی مرسوم در حوزههای دينی دانست و ادامه داد: در اينجا عقل به عنوان يك منهج از مسلمات عقلی و آيات قرآن و روايات و ساير اطلاعات و مسلمات بشری استفاده میكند و در تفسير قرآن نقش ايفا میكند.
وی افزود: اگر معنای آيهای با مسلمات عقلی در تعارض باشد، آيه را تأويل به معنايی میبريم كه تعارض برطرف شود. به طور مثال در آيه «وَجَاء رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا» (فجر/22)، عبارت «جاء ربك» به معنای خدا آمد، در معنای اول چنين فهميده میشود كه خدا جسمی مكانمند است و آيه از جابجايی مكانی او خبر میدهد، و اين معنا عوارض زيادی نسبت به خدا دارد و با مسلمات عقلی در تعارض است كه در اينجا بايد آيات را به معنايی تأويل ببريم كه با مسلمات عقلی در تعارض نباشد.
اين محقق علوم قرآنی اظهار كرد: از نظر علامه طباطبايی، روايات نمیتوانند نقش تفسيری برای قرآن داشته باشند، زيرا چنين نقشی هم با خود روايات در تناقض است و هم با متن آيات قرآن كريم. بنابراين نگاه علامه به تفاسير مأثور، به عنوان جرقههای ذهنی و كشف روشها هست.
وی افزود: علامه میگويد نبی مكرم اسلام(ص) و ائمه معصومين(ع) نقش معلمانی را داشتند كه میخواستند روش تفسير قرآن را به ما آموزش دهند و گاهی هم به عنوان نمونه، مصاديقی از كاربرد اين روشها را به ما نشان دادهاند. آنها در واقع معلمانی بودند كه به ما روششناسی میآموختند. لذا علامه طباطبايی، روش تفسير قرآن به قرآن را از متن همين روايات كشف و استخراج كرده است.