عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) با اشاره به اهانت صورت گرفته به ساحت مقدس امام هادی(ع) اظهار كرد: اين حركات از كسانی سرمیزند كه به تعبير قرآن سفيه و نااهلند و همواره با طهارتخواهی و طهارتطلبی و نور ايمان و هدايت در ستيز بودهاند.
حجتالاسلام و المسلمين مهدی رستمنژاد، عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص)، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در زمان امام هادی(ع) اوضاع فكری و فرهنگی جهان اسلام بسيار پريشان بود؛ خلفای عباسی برای از بين بردن اسلام كمر بسته بودند، جاعلان حديث در حال انتشار احاديث جعلی فراوانی در جهان اسلام بودند و شبههافكنان از غلاة گرفته تا صوفيه و ديگران عليه بسياری از محكمات دينی سخنپراكنی كرده و ذهن مردم را مشوش و متحير میكردند.
وی با بيان برخی ديگر از ويژگیهای فكری و فرهنگی زمانه امام هادی(ع) گفت: در آن زمان شيعيان از ديدار مستقيم امام خود محروم بودند، امام هادی(ع) از سن 20 سالگی تا زمان شهادت خود (سن 43 سالگی) يعنی حدود 23 سال همراه فرزندشان امام حسن عسكری(ع) در عسكرگاه خليفه عباسی به سر میبردند و در دسترس مردم شيعه نبودند.
اين محقق و پژوهشگر عنوان كرد: در اين دوران ظلم و جور طاغوت، شبههاندازی شبههافكنان، گرفتاری علمای شيعه و دسترسی نداشتن آنان به امام(ع) و اوضاع ناگوار فكری و فرهنگی، امام هادی(ع) بهترين مرهمها را بر زخمهای جهان اسلام گذاشت و در واقع، بهترين كار فرهنگی امام(ع) همين امامشناسی بود كه در مواضع مختلفی از جمله در زيارت جامعه كبيره منسوب به ايشان متجلی شده است.
وی ادامه داد: فعاليتهای امام هادی(ع) و موضعگيریها و روشنگریهای ايشان و نيز مطالب بازمانده از اين امام همام(ع) كه يك ميراث جاودان است، نشان میدهد كه اين انسان، انسانی بزرگ و والا، عالم، دانشمند و انسانی متصل به خاندان نبوت و وحی است و اتفاقاتی كه در دنيای اسلام در زمان ايشان میافتد، اتفاقاتی عظيم است. از جمله میتوان به ظهور غلاة در آن زمان اشاره كرد كه نسبت به آن حضرت(ع) و خط امامت اهل غلوّ بودند.
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) خاطرنشان كرد: امام هادی(ع) صاحب زيارت جامعه هستند و در عبارات اين زيارتنامه آمده است كه فضائل اهل بيت(ع) پايانپذير نيست. برای مثال در بخشی از اين زيارت آمده است: «موالی لا احصی ثنائكم و لا ابلغ من المدح كنهكم و من الوصف قدركم»؛ اين عبارت نشان میدهد كه انسانهای عادی همچون ما به كنه مدح امام(ع) و سرچشمههای اصلی مدح ايشان و توصيف قدر امام نخواهند رسيد؛ يعنی ايشان بالاتر از حد و مرز درك و فهم ما هستند و حقيقت و كنه واقعيت امام(ع) را انسانهای عادی همچون ما درك نمیكنند.
وی با اشاره به اينكه امام(ع) گرچه در زمان غاليان زندگی میكند، اما سخن ايشان غلوّ نيست، تصريح كرد: جالب است كه امام صادق(ع) هنگامی كه میخواهد انسانها را از غلوّ برحذر بدارد، میفرمايد: «ما خرج إليكم من علمنا إلا ألفاً غير معطوفه؛ از علم ما جز الف غيرمعطوفه چيز ديگری به شما نرسيد». علامه مجلسی در بحار(25/283) و در توضيح اين حديث میگويد: الف غير معطوفه ـ كه به خط كوفی و به صورتی شكسته نوشته میشد ـ به معنای آن است كه ما از 28 حرف، حتی يك حرف كامل را از علوم به شما نگفتيم.
اين استاد حوزه و دانشگاه بيان كرد: اين گفته نشان میدهد كه عمق علم اهل بيت(ع) تا كجا بوده و اين امر در كلمات امام هادی(ع) چه زيبا آمده است، آنجا كه میفرمايد: «مالی كيف أصف حُسن ثنائكم و أُحصی جميل بلائكم و بكم أخرجنا الله من الذلّ و فرّج عنا غمرات الكروب و أنقذنا من شفا جرف الهلكات و من النار». اينها عبارات گهربار امام هادی(ع) درباره امام معصوم(ع) است كه خود نوری از انوار اين سلسله است.
وی در تشريح اين مطلب اضافه كرد: اميرالمؤمنين(ع) نيز درباره اين مطلب و در عبارتی عجيبی میفرمايند: شما در ارتباط با فضيلت ما اهل بيت(ع) به كنه آنچه را كه خدا برای ما قرار داده، هرگز نخواهيد رسيد و حتی به يكصدم آن نيز نمیرسيد: «فانكم لمن تبلغوا من فضلنا كنه ما جعله الله لنا و لا معشار العشر». اين حقيقتی است كه درباره اهل بيت(ع) وجود دارد؛ همچنانكه حضرت امام رضا(ع) نيز در جايی فرموده است: «لا يقاس بنا احد؛ به ما احدی مقايسه نمیشود».
عضو هيئت علمی جامعةالمصطفی(ص) در بخش ديگری از سخنان خود درباره اهانت صورت گرفته به ساحت مقدس امام علی النقی الهادی(ع) اظهار كرد: اين حركات از كسانی كه به تعبير قرآن سفيهان جامعه هستند، سر میزند و مشابه آن را در طول تاريخ و اقوام گذشته نيز شاهد بودهايم.
وی اضافه كرد: اين حركات از كسانی سرمیزند كه منطقی ندارند و زبان آنها تنها كشتن، ترور، توهين و تحقير است. درباره انبياء فراوان ذكر شده كه قوم آنان از اينگونه معاملات با پيامبران الهی(ع) كردهاند. بنابراين، اين مطلب يك ريشه قرآنی و تاريخی دارد و نسبت به پيامبران گذشته اين اتفاق افتاده و قرآن نيز نمونههای فراوانی از اين مسائل را بيان كرده است.
اين استاد حوزه و دانشگاه تصريح كرد: اشاره قرآن به اين مطالب از باب آن است كه تسلايی برای خاطر مؤمنين باشد كه بدانند كه خداپرستان و موحدان جرمشان طهارت دل و ايمان است: «وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛ و بر آنان عيبى نگرفته بودند جز اينكه به خداى ارجمند ستوده ايمان آورده بودند»(بروج/8).
وی ادامه داد: در شعر فارسی ما نيز به ايننكته تصريح شده كه زيبايی طاووس باعث شده تا او صيد صياد قرار گيرد: دشمن طاووس آمد پرّ او، ای بسا شه را بكشته فرّ او/ گفت من آن آهوم كز ناف من، ريخت آن صياد خون صاف من.
اين محقق و پژوهشگر با اشاره به اينكه نااهلان با طهارت دشمنی دارند، افزود: همچنانكه بنابر آيات قرآن، پاسخ قوم لوط به طهارتخواهی و طهارتطلبی لوط آن بود كه: «أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْیَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ؛ آنان را از شهرتان بيرون كنيد، زيرا آنان كسانىاند كه به پاكى تظاهر مىكنند»(اعراف/82)؛ بنابراين، طهارت در نزد نااهلان عيب است و آنان تاب تحمل آن را ندارند و خفاشصفت، با نور در ستيزند.