ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 11 ارديبهشت 1391     |     کد : 36032

نظريه «قصديت» همواره محور تفسير و فهم متن در حوزه تفكر اسلامی بوده است

برخی از متأخران تصور می‌كنند كه متفكران اسلامی نيز مانند برخی از هرمنوتيسين‌های فلسفی، از چندمعنايی (پلوراليسم مؤول) يا از كثرت معنا يا فقدان معنا به معنای تعينی سخن گفته‌اند؛ در حالی‌ كه نظريه «قصديت» همواره محور تفسير و فهم متن در حوزه تفكر اسلامی بوده است.

 برخی از متأخران تصور می‌كنند كه متفكران اسلامی نيز مانند برخی از هرمنوتيسين‌های فلسفی، از چندمعنايی (پلوراليسم مؤول) يا از كثرت معنا يا فقدان معنا به معنای تعينی سخن گفته‌اند؛ در حالی‌ كه نظريه «قصديت» همواره محور تفسير و فهم متن در حوزه تفكر اسلامی بوده است.

قاسم پورحسن، عضو هيئت علمی دانشگاه علامه طباطبايی، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) اظهار كرد: دانش يا نظريه هرمنوتيك كه به نوعی عبارت از فهم متن است، در خود مسئله با موضوع تفسير و تأويل در حوزه اسلامی قرابت و نزديكی دارد. اساس هرمنوتيك در حقيقت مسئله چيستی فهم، البته بر اساس متن است؛ اما اين‌گونه نيست كه لزوماً همواره فهم فقط در محدوده متن شكل گرفته باشد.

وی افزود: يعنی گاهی اوقات در رويكردهايی كه گاهی گادامر و ريكور مطرح می‌كنند، مفسر مهم‌تر است، اما در ديدگاه شلايرماخر و ديلتای طبيعتاً متن مهم‌تر است؛ بنابراين ما با رويكردهای مختلفی در حوزه هرمنوتيك در باب تفسير يا فهم متن مواجه هستيم. به انضمام اين‌كه همه انديشمندان هرمنوتيك در غرب، ميان متون مقدس و متون غيرمقدس ـ به خصوص متون ادبی و فلسفی ـ تفاوت قائل هستند.

اين محقق و پژوهشگر با تأكيد بر اين‌كه توجه به اين تفكيك‌ها می‌تواند فوق‌العاده مهم باشد، ادامه داد: آگاهی به اين تفكيك قلمرو اساسی است و اين‌كه ما بدانيم در درون نظريه قصديت هرمنوتيك قرار داريم يا در نظريه امتزاج افق‌های گادامر يا در نظريه آفرينش معنای ريكور، مسئله‌ای بسيار مهم است؛ همچنين در حوزه هرمنوتيك، ما هرمنوتيك متن مقدس را با نظريه‌های ادبی و هنری، از هم تفكيك می‌كنيم.

وی عنوان كرد: به هر روی حقيقت آن است كه در دوره جديد كه ما با دانش هرمنوتيك در غرب مواجه هستيم، متفكران معتقدند كه شايد سرچشمه‌های نخستين هرمنوتيك به رساله كراتيلوس افلاطون برگردد كه مسئله‌ای به معنای نوشتار و غياب معنا و گفتار و حضور معنا را مطرح كرد؛ نظير چنين بحثی در باب قول و گفتار و نوشتار در حوزه اسلامی نيز وجود دارد.

در حوزه اسلامی در حقيقت ما تا زمان تفسير علامه طباطبايی، آن‌چنان كه خود ايشان در مقدمه الميزان بيان كرده است، تفسير را به مثابه كشف مداليل ومقاصد آيات گرفته‌ايم؛ بنابراين حوزه تفكر اسلامی همچنان در درون نظريه قصديت است؛ بدين معنا كه ما نبايد تلقی كنيم كه ما با همه ديدگاه‌ها مواجهيم
پورحسن در توضيح اين مطلب گفت: به عنوان نمونه در آثار ناصرخسرو (از جمله در وجه دين و جامع‌الحكمتين) آمده است كه چرا قول به دانايی و معنا، و نوشتار به غيبت، فقدان يا دوری معنا نزديك‌تر است. با توجه به اين نكات مقدماتی ما بايد به چند نكته اساسی توجه كنيم؛ نكته نخست آن است كه هرمنوتيك در مغرب‌زمين دارای تاريخی است كه نمی‌توان آن را از اين تاريخ جدا كرد.

استاديار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايی اضافه كرد: مهم‌ترين وجه تاريخ اين دانش مسئله غياب و حضور در نوشتار و گفتار است؛ چيزی كه دريدا از آن با عنوان شالوده‌شكنی ياد می‌كند، در واقع می‌خواهد بر اين دو مسئله غلبه پيدا كند. بنابراين اين‌گونه نيست كه ما دانش هرمنوتيك در مغرب‌زمين را تابع آرای دو يا سه متفكر بدانيم؛ بلكه منبعث از يك وجه تاريخی است.

وی اظهار كرد: اين وجه تاريخی البته در دوره جديد مورد پرسش قرار گرفته است؛ برای مثال هايدگر كه از هرمنوتيك واقع‌ بودگی سخن می‌گويد، ديگر اين فهم را به متنی به مثابه امر نوشتاری محدود نمی‌كند، بلكه متن را معنای عامی می‌داند كه واقع و ساحت هستی را بخشی از متن تلقی می‌كند؛ در حالی كه در حوزه اسلامی ما وقتی كه از تفسير يا تأويل سخن می‌گوييم، لزوماً مراد ما متون مقدس است.

اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: بنابراين ما دو تاريخ متفاوت داريم: در تاريخ مغرب‌زمين همه متون و در دوره جديد تمام قلمرو هستی را متن تلقی می‌كنيم؛ در حالی كه بحث ما درباره تفسير و تأويل در حوزه اسلامی در درجه نخست متون مقدس و به خصوص آيات قرآن است و حتی ما كمتر درباره شرحی كه بر مثنوی يا حافظ نوشته‌ايم، نام آن را تفسير يا تأويل گذاشته‌ايم؛ مگر در دوره جديدتر كه اين رويكرد تحت تأثير هرمنوتيك بوده است.

وی عنوان كرد: نكته دوم اين است كه ما در مغرب‌زمين رويكردهای متفاوتی را در باب فهم متن می‌بينيم و از آن ميان دو رويكرد، مهم‌ترين رويكردها تلقی می‌شوند؛ رويكرد نخست آن است كه مؤلف مهم است و اقتضائات، سؤالات و معنايی كه در ذهن مؤلف بوده و در متن تجلی يافته مهم است و ما بايد آن را بازسازی كنيم و همدلانه با مؤلف سخن بگوييم تا بتوانيم معنا را بيرون بكشيم.

رئيس گروه فلسفه دين پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصريح كرد: رويكرد دوم دقيقاً مقابل اين بود؛ يعنی ما هيچ معنايی از قبل نداريم و تنها در پرتو گفت‌وگو و ديالوگ ميان افق مفسر و افق متن است كه معنا شكل می‌گيرد. در حوزه اسلامی در حقيقت ما تا زمان تفسير علامه طباطبايی، آن‌چنان كه خود ايشان در مقدمه الميزان بيان كرده است، تفسير را به مثابه «كشف مدلولها و مقاصد» آيات گرفته‌ايم؛ بنابراين حوزه تفكر اسلامی همچنان در درون نظريه «قصديت» است؛ بدين معنا كه ما نبايد تلقی كنيم كه ما با همه ديدگاه‌ها مواجهيم.

وی تصريح كرد: كسانی كه معتقدند كه ديدگاه پس از قصديت در حوزه تفكر اسلامی بوده است، با سنت تفسير و روش‌های تفسيری اسلامی آشنا نيستند و اين امر در آثار برخی از متأخران ديده می‌شود كه تصور می‌كنند كه متفكران ما نيز از چندمعنايی، از پلوراليسم مؤول يا از كثرت معنا يا فقدان معنا به معنای تعينی سخن گفته‌اند؛ در حالی‌كه هيچ مفسری در حوزه اسلامی چنين رويكردی نداشته است.

رئيس گروه فلسفه دين پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: به هر روی از دو رويكردی كه بنده بدان اشاره كردم، در حوزه اسلامی با رويكرد نخست مواجهيم؛ يعنی همه مفسران معتقدند معنايی (اعم از معنای ظاهری، تمثيلی، عملی، باطنی) در متن مقدس وجود دارد و ما در صدد كشف آن معنا هستيم.

وی ادامه داد: متأسفانه نحوه ورود هرمنوتيك به جامعه ما به‌گونه‌ای بود كه عمدتاً ديدگاه دوم ـ كه به‌ويژه بعد از گادامر شدت گرفته است ـ وارد شده و از ديدگاه نخست غفلت شده است؛ فلذا عمده كسانی كه در حوزه هرمنوتيك فكر كرده و نوشته‌اند، تصور می‌كردند كه هرمنوتيك، همان هرمنوتيك گادامر و ريكور است؛ در حالی كه اين تنها يك رويكرد از ديدگاه‌ها درباره هرمنوتيك بود.



نوشته شده در   دوشنبه 11 ارديبهشت 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode