ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 7 دي 1404
يکشنبه 7 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391     |     کد : 35818

كوثر جوشان حق

عرشيان نالانند، لاهوتيان گريانند، فرشتگان آسمان چونان ابر بهاران ديده پربارانند، لاله‌گان صحرا داغدارند، گل‌هاي رنگارنگ بساتين و باغ‌ها جامه‌درانند...

جام جم آنلاين: عرشيان نالانند، لاهوتيان گريانند، فرشتگان آسمان چونان ابر بهاران ديده پربارانند، لاله‌گان صحرا داغدارند، گل‌هاي رنگارنگ بساتين و باغ‌ها جامه‌درانند، افلاكيان سرگشته و حيرانند، اشك‌ها بر رخ مومنان چونان رودهاي جاري روانند، پيروان مصطفي سر به گريبانند و علي مرتضي و فرزندانش دل سوختگانند كه غم جانكاه به دوشند.اينان همگي به سوگ بزرگ بانويي نشسته‌اند كه عصاره عصمت بود و آينه پاكي. زلال كوثر بود و ترنم باران مهر الهي. ام‌ابيها بود و دختر پاك نبي. خامس آل‌عبا بود و همراز علي.
آري، دست ملك‌الموت بي‌سبب نيست كه لرزان مانده، چشم جبرئيل امين بي‌جهت نيست كه مبهوت مانده. در عزاي فاطمه است كه شهر پيامبر را اندوه فراگرفته، در رثاي فاطمه است كه نخل‌ها پشت سرهم بر سر و سينه كوفته، در سوگ فاطمه است كه ماه بغضش را پشت ابرهاي كبود پنهان ساخته، از غم فاطمه است كه خورشيد از تابيدن سر فروتافته، و البته چكيدن اشك حيدر به چاه، شباهنگام، تنها به خاطر داغ عطر ياس فاطمه است.

آري سخن از فاطمه (س) است، سيد زنان دو عالم، محرم ديرين مصطفي، بانوي آفتاب و همسر بوتراب. مادر زينب، بزرگ بانوي كربلا، حسن، سرور اهل سخي و حسين، سيد و فخر شهدا و صدالبته ائمه هدي. فاطمه‌اي كه دريا غريق مرحمت بي‌كران او و هفت آسمان تجلي‌گاه مهر بي‌پايان او است.

فاطمه‌اي كه برهوت اين دنياي خاكي شايستگي ميزباني چشمه‌سار هميشه جاري او را نداشت، فاطمه‌اي كه تجسم راستين رحمت الهي بر خاكيان است، فاطمه‌اي كه بشارت وحي و نويد خداوند به واپسين پيامبرش است. فاطمه‌اي كه چهره‌اش از نور در احتجاب است. فاطمه‌اي كه خدايش را چونان آيينه است.

فاطمه‌اي كه شرم و ادب از ادبش شرمسار است. فاطمه‌اي كه عقل و خرد در پيشگاه ملكات و صفات ملكوتيش مات است.

فاطمه‌اي كه آفتاب رشك بر رخش است. فاطمه‌اي كه مهتاب خانه به دوش رويش است. فاطمه‌اي كه چرخ فلك ريزه‌خوار جامش است.

فاطمه‌اي كه شكوفه گلخانه رسول است. فاطمه‌اي كه ياس كبود پيش او خار است. فاطمه‌اي كه نامش با محمد و علي قرين است.

فاطمه‌اي كه در موج حادثه‌ها حسينش سفينه نجات است. فاطمه‌اي كه كوثر جوشان حق است. فاطمه‌اي كه ذكرش چراغ راز و نياز است و ...

آري، آنچه روشن است، بيش از اين نه ذهن توان انديشيدن دارد و نه دست ياراي قلم فرسودن. نام فاطمه بسي فراتر از آن است كه بتوان در چارچوب واژه‌ها و جمله‌ها به تبيين آن پرداخت. براي وصف كوثر تمامي كلمات نيز ابتر است.

امير نعمتي ليمائي ‌-‌ جام‌جم




نوشته شده در   چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode