ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1391     |     کد : 35714

بگذاريد روي پاي خودم بايستم

چه كسي دوست ندارد فرزندش بتواند به‌تنهايي كارهاي مربوط به خودش را انجام دهد؟ كدام پدر و مادري را مي‌شناسيد ...

براي تقويت روحيه استقلال‌طلبي كودك، بايد فرصت كافي در اختيار فرزندتان قرار دهيد و كارهاي مربوط به او را به خودش واگذار كنيد
بگذاريد روي پاي خودم بايستم
چه كسي دوست ندارد فرزندش بتواند به‌تنهايي كارهاي مربوط به خودش را انجام دهد؟ كدام پدر و مادري را مي‌شناسيد كه دلش نخواهد فرزندش روي پاي خودش بايستد و به ديگران متكي نباشد؟ اما سوال اينجاست كه والدين براي رسيدن به اين خواسته چه كار مي‌كنند و رمز موفقيت پدر و مادرهايي كه فرزنداني مستقل تربيت كرده‌اند، چيست؟

«دختر من خودش لباس‌هايش را انتخاب مي‌كند و تا جايي كه بتواند خودش هم آنها را مي‌پوشد. در ضمن براي اين‌كه به او استقلال بيشتري بدهم، برايش توضيح داده‌ام در محدوده اتاقش مي‌تواند لوازم را به سليقه خودش انتخاب كند و بچيند.»

اينها بخشي از صحبت‌هاي نوشين. ك است كه دختري 4 ساله دارد و مي‌گويد سعي كرده او را مستقل تربيت كند. البته آنچه مهم به نظر مي‌رسد نظر اطرافيان نسبت به فرزند من و شماست و اين‌كه چقدر روش‌هاي تربيتي‌ ما در عمل موثر بوده است.

دكتر الهام شيرازي، فوق‌تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران درباره استقلال‌طلبي كودكان در گفت‌وگو با «جام‌جم» توضيح مي‌دهد: به طور حتم يكي از مهم‌ترين اهداف تربيتي والدين، پرورش استقلال كودك است؛ به طوري كه در آينده بتواند مستقل و بدون نياز به ديگران زندگي كند. در واقع كودك بايد بياموزد طوري زندگي كند كه براي رفع نيازهايش به كسي محتاج نباشد.

البته همه ما براي برآورده كردن نيازهايمان ممكن است به ديگران نياز داشته باشيم، ولي بايد بدانيم اين كار به صورت داد و ستد انجام مي‌شود؛ ما كاري را براي ديگري انجام مي‌دهيم و او هم كاري را براي ما. به اين ترتيب ما در چنين رابطه‌اي نيازمند كسي نيستيم.

در ميان حرف‌هاي خودماني نيز متوجه مي‌شويم همه پدر و مادرها آرزو دارند فرزندان‌شان را طوري تربيت كنند كه در آينده بتوانند روي پاي خودشان بايستند و براي رفع نيازها به ديگران متكي نباشند؛ فرزنداني كه در آينده نه چندان دور بايد بتوانند شغل مناسبي پيدا كرده و با كسب درآمد كافي، زندگي مستقلي داشته باشند.

«از همان روز كه پسرم به دنيا آمد تلاش كردم امكانات لازم را براي پرورش استعدادهايش فراهم كنم. از وقتي كه به مدرسه رفته است، در فواصل مختلف هوش و استعداد تحصيلي او را مي‌سنجم و با دو نفر از روان‌شناسان درباره بهترين راه براي تقويت جسمي و ذهني او مشورت كرده‌ام.»

آرش. ك تاكيد مي‌كند همسرش نيز همين دغدغه‌ها را دارد و هميشه نگران است كه فرزندش آنچنان كه بايد تربيت نشود و آينده درخشاني نداشته باشد.

با اين حال متخصصان همواره والدين را از رفتارهاي وسواس‌گونه برحذر داشته و بر اين باورند كه پدر و مادر بايد با توجه به توانمندي‌هاي جسمي و ذهني كودك، تا جايي كه امكان دارد او را مستقل بار بياورند. به عبارت ديگر بچه‌هايي كه از سلامت جسمي و هوش معمول برخوردارند، اگر درست تربيت شوند و آموزش صحيح ببينند مي‌توانند به اين هدف دست پيدا كنند. كارشناسان تاكيد مي‌كنند حتي پدر و مادر كودكاني كه از نظر فيزيكي مشكلات و كاستي‌هايي دارند نيز بايد آنها را طوري تربيت كنند كه تا حد امكان كمتر به ديگران وابسته و نيازمند باشند.

چه بايد كرد؟

همه والدين مي‌دانند فرزندشان بايد توانايي مستقل زندگي كردن را داشته باشد، اما آيا همه آنها راه مناسب رسيدن به اين خواسته را نيز مي‌شناسند؟

«من فكر مي‌كنم اگر دخترم همه كارهاي مربوط به خودش را انجام دهد، حتما در آينده زندگي مستقلي خواهد داشت و براي اين‌كه زودتر و راحت‌تر به اين خواسته برسم از او خواسته‌ام هيچ وقت از من يا پدرش كمك نخواهد. براي همين او خودش به مدرسه مي‌رود، برمي‌گردد، درس‌هايش را مي‌خواند و حتي اگر من نباشم مي‌تواند غذايش را آماده كند و بخورد.»


والدين بايد بدانند مستقل شدن نيز مانند ساير مراحل رشد فرزندان، تدريجي بوده و در طول سال‌هاي كودكي و نوجواني شكل مي‌گيرد. به‌همين‌دليل بايد براي اين مرحله از زندگي فرزندشان نيز برنامه‌ داشته باشند
اينها بخشي از حرف‌هاي سارا. ل مادر آرزوي 16 ساله است. او مي‌گويد: «از وقتي آرزو كوچك بود، همه كارهايش را خودش انجام مي‌داد؛ يادم هست وقتي او كلاس اول دبستان بود، باز هم مي‌توانست به تنهايي از پس كارهايش بربيايد و به من احتياج نداشته باشد.»

البته خيلي از پدر و مادرها اين شيوه را نمي‌پسندند؛ به عنوان مثال ستاره. ك يكي از اين مادرهاست كه فكر مي‌كند فرزندش هيچ وقت نبايد كاري غير از درس خواندن انجام دهد. او مي‌گويد: «به نظر من، كيميا فقط بايد درسش را بخواند؛ بقيه كارها به عهده من است. هميشه مي‌ترسم هنگامي كه قرار است كاري انجام دهد، با مشكل روبه‌رو شود؛ مثلا به خودش آسيب برساند يا اين‌كه كار را به درستي و تمام و كمال انجام ندهد. براي همين ترجيح مي‌دهم خودم كنارش باشم و در كارهايش به او كمك كنم. البته مخالف استقلال او هم نيستم و فكر مي‌كنم آن هنگام كه بايد، ياد مي‌گيرد چطور مستقل زندگي كند.»

والدين بايد بدانند مستقل شدن نيز مانند ساير مراحل رشد فرزندان، تدريجي بوده و در طول سال‌هاي كودكي و نوجواني شكل مي‌گيرد. به همين دليل بايد براي اين مرحله از زندگي فرزندشان نيز برنامه‌ داشته باشند.

دكتر شيرازي درباره شيوه‌هايي كه مي‌تواند به پرورش استقلال كودك كمك كند، مي‌گويد: پيش از هر چيز والدين بايد به ياد داشته باشند زماني كه كودك توانايي انجام كاري را پيدا مي‌كند، بتدريج انجام آن را به خودش واگذار كنند. البته نكته‌اي كه بايد به آن دقت كنيم، اين است كه توان انجام كار با مهارت تفاوت دارد؛ به اين معني كه شايد كودك نتواند كاري را به‌درستي و ماهرانه انجام دهد اما اگر از نظر فيزيكي انرژي لازم براي اجراي آن را داشته باشد، بايد اجازه دهيد خودش مشغول انجام آن كار شود. در اين شرايط تنها بايد كمي او را حمايت كنيد و شيوه صحيح را به او بياموزيد تا كم‌كم مهارت لازم را نيز به دست آورد.

البته ممكن است كودك بارها خطا كند و نتواند كار موردنظر را بدرستي انجام دهد، اما مطمئن باشيد بتدريج مهارت لازم را كسب مي‌كند و مي‌تواند به تنهايي كارهايش را سر و سامان ببخشد.

در شرايطي هم آنها با فرزندشان همراه مي‌شوند، چون باور دارند اگر در فعاليتي كنار او نباشند، او هم آن را انجام نخواهد داد و كار ناتمام باقي مي‌ماند. در حالي كه بهتر است در اين مواقع هم اجازه دهند كودك خودش نتايج انجام‌ندادن آن كار مشخص را ببيند و متوجه تفاوت انجام دادن يا ندادن كار مربوط به خودش بشود.

به گفته دكتر شيرازي، كودك بايد با تبعات رفتارش روبه‌رو شود و نتيجه آن را بخوبي درك كند. اگر پدر و مادر چنين شرايطي را فراهم نكنند، كودك هيچ وقت به ارزش كارش هم پي نمي‌برد.

البته مشكلات به همين موارد ختم نمي‌شود و برخي از والدين اشتباهات ديگري هم مرتكب مي‌شوند. فروغ. ب مي‌گويد: «اگر قرار باشد من كارها را به پسر 3 ساله‌ام بسپارم، بايد ساعت‌ها منتظرش شوم تا كاري را كه من در عرض چنددقيقه انجام مي‌دهم، تمام كند. براي همين حوصله ندارم و تا جايي كه بتوانم، خودم كارها را برايش انجام مي‌دهم. البته براي اين‌كه استقلال را از او نگرفته باشم، سعي مي‌كنم در شرايطي ديگر طوري با او رفتار كنم كه مستقل بار بيايد.»

متاسفانه خيلي از والدين مانند اين مادر جوان فكر مي‌كنند و با عجله فعاليت‌هاي مربوط به فرزندشان را برايش انجام مي‌دهند؛ بدون اين‌كه فرصتي به او داده باشند. در حالي كه چنين رفتاري هم باعث مي‌شود كودك هيچ وقت ياد نگيرد كارهايش را درست انجام دهد.

استقلال هم ريشه ژنتيك دارد

كتايون. ن كه مادر 2 فرزند 10 و 3 ساله است، فكر مي‌كند ژنتيك نقش مهمي در استقلال‌طلبي فرزندان دارد. او مي‌گويد: «من بچه‌هايم را مثل يكديگر بزرگ كرده‌ام و شيوه تربيتي‌ام يكسان بوده، اما پسر بزرگم خيلي مستقل بار آمده و دومي بيشتر به من و پدرش وابسته است.» البته او اعتقاد دارد با گذشت زمان و بزرگ‌تر شدن فرزند كوچك‌تر، ممكن است شرايط تغيير كند و او هم استقلال بيشتري از خود نشان دهد.

محققان نيز اين مساله را تاييد مي‌كنند و مي‌گويند از نظر ژنتيك برخي افراد استقلال شخصيتي و اعتماد به نفس بارزتري از خود نشان مي‌دهند و در مقابل گروهي هم به‌حمايت بيشتري نياز دارند. اما اين مساله به هيچ‌وجه به معناي ناديده گرفتن جنبه‌هاي تربيتي نيست و شيوه‌هاي برخورد صحيح مي‌تواند ژن‌هاي مثبت و منفي را تقويت يا تضعيف كند.

از كي و چگونه؟

«با اين‌كه كارمند هستم و كار خارج از خانه مدت زيادي از زمان مفيد مرا مي‌گيرد، از وقتي بچه‌ها به دنيا آمدند، سعي كردم برايشان به اندازه كافي وقت بگذارم و طوري تربيت‌شان كنم كه بتوانند كارهاي مربوط به خودشان را به تنهايي انجام دهند. هيچ وقت فكر نمي‌كردم سن‌شان كم است و بايد منتظر شوم كمي بزرگ‌تر شوند.»

دكتر شيرازي اين ديدگاه سميه. م را تاييد مي‌كند و با تاكيد بر اين‌كه از همان ابتدا والدين بايد كودك را مستقل بار بياورند، مي‌گويد: وقتي كودك اولين توانمندي‌هاي موردنياز را پيدا مي‌كند، والدين ديگر نبايد در آن مورد، بيش‌از حد كمكش كنند؛ به عنوان مثال وقتي كودك مي‌تواند سينه‌خيز حركت كند، بايد اجازه دهيد خودش به سمت اسباب‌بازي حركت كند.

اين نكته‌ها نشان مي‌دهد تربيت نيز مانند غذا دادن به كودك است از همان روز نخست تولد شروع مي‌شود و در طول سال‌هاي زندگي فقط نوع و ميزان آن تغيير مي‌كند و اين پدر و مادر هستند كه بايد با برنامه‌اي درست، پيمودن اين مسير را براي فرزندشان دلپذير كنند.

نيلوفر اسعدي بيگي‌/‌جام‌جم


نوشته شده در   دوشنبه 4 ارديبهشت 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode