ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 مرداد 1403
جمعه 5 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 31 فروردين 1391     |     کد : 35555

فتح يك جام، كمترين انتظار از استقلال

بي‌شك هر مربي آرزوي داشتن يك بازيكن پرنفس در هر دو جناح چپ و راست تيمش را دارد. جايي كه در استقلال تهران در فصل رو به اتمام، خسرو حيدري منطقه راست خط دفاعي و هافبك استقلال را به نام خودش ثبت كرده و توانسته مفيد و موثر واقع شود.

با خسرو حيدري مدافع ـ هافبك سختكوش استقلال و تيم ملي ايران
فتح يك جام، كمترين انتظار از استقلال
جام جم آنلاين: بي‌شك هر مربي آرزوي داشتن يك بازيكن پرنفس در هر دو جناح چپ و راست تيمش را دارد. جايي كه در استقلال تهران در فصل رو به اتمام، خسرو حيدري منطقه راست خط دفاعي و هافبك استقلال را به نام خودش ثبت كرده و توانسته مفيد و موثر واقع شود.
او در اين فصل البته مثل هميشه (3، 4 سال گذشته) خوب بود اما از پاس گل‌هايش كمتر شنيديم. با تمام اين اوصاف، در جناح راست او همچنان با فاصله‌اي قابل توجه نسبت به همتايان ايراني‌اش مي‌تازد و قول داده كه تا مسابقات مقدماتي جام‌جهاني (مرحله آخر) همان خسروي هميشگي شود.

فصل سختي را پشت سر گذاشتي؟

هميشه كاركردن در تيم‌هاي پرطرفدار و مدعي سخت است و استقلال هم از اين قاعده مستثني نيست.

اما چنين مساله‌اي در طول اين فصل بيشتر براي شما (بازيكنان استقلال) نمود داشت. اين طور نيست؟

از اين نظر كه اين فصل بايد بيشتر بازي مي‌كرديم حق را به شما مي‌دهم.

بيشتر توضيح مي‌دهي؟

خب ما در اين فصل بايد در ليگ برتر، ليگ قهرمانان آسيا و جام حذفي شركت مي‌كرديم. به علاوه در اواسط راه متوجه شديم به خاطر يكسري اشتباهات صورت‌گرفته از سوي برخي باشگاه‌ها در مورد ارسال مدارك‌شان براي كميته ليگ حرفه‌اي، AFC سهميه‌مان از 4، به 2 به اضافه 2 كم شد. آنجا بود كه گفتند ما و ذوب‌آهن بايد 2 بازي بيشتر در پلي‌آف انجام بدهيم و اين مساله به نوعي قوزبالاي قوز شد تا ما با وجود آن همه فشار در مسابقات مختلف، اين دو بازي سنگين را هم در برنامه كاري‌مان بگنجانيم.

تيم ملي را فراموش كردي؟

خير! داشتم مي‌گفتم. علاوه بر همه اين مسابقات سنگين...

... چرا سنگين؟ مگر فقط استقلال بود كه در اين رقابت‌ها شركت داشت؟

خب سنگين به اين خاطر است كه همه از ما توقع دارند. ما استقلال هستيم و صدها و هزاران منتقد داريم. كافيست در يك بازي خانگي مساوي كنيم آن وقت است كه ده‌ها مقاله و برنامه ورزشي تدارك ديده مي‌شود تا ريز‌ريز مسايل تيم ما را از بالاي باشگاه گرفته تا آن پايين‌ترين نفرات تيم‌مان مورد نقد قرار دهند، نقدهايي كه انصافا همه‌شان هم نقد نيستند.

پس چي هستند؟

انتقادهاي مغرضانه و بي‌پايه و اساس.

قبول داري هر تيم و مربي و مديري مخالفان و موافقان خاص خودشان را دارند؟

صددرصد، اما مخالف به معني مخالف واقعي اگر باشد مشكلي نيست. باور كنيد برخي اوقات نقدهايي را در مورد تيم‌مان شاهد هستيم كه دم دكان هيچ عطاري نمونه‌اش را پيدا نمي‌كنيد. من آدم انتقادپذيري هستم و از اين مساله كه كسي اشكال كارم را بگويد خوشحال هم مي‌شوم، اما در مقاطعي در اين فصل ما شاهد بوديم كه برخي با ما دشمني مي‌كردند.

چرا؟

نمي‌دانم! اصلا نمي‌دانم چرا، بحث سهم‌خواهي است!؟ بحث حسادت است؟! نمي‌دانم چرا، اما باور كنيد كه همه انتقادها براي بهبود روند كار استقلال نبود و عده‌اي از ريشه مخالف اين تيم و اين سرمربي و مديرعامل باشگاه بودند و هنوز هم به كارشان ادامه مي‌دهند.

پس به اين خاطر گفتي فصل سختي را داشتي؟

اين مسائل البته براي بازيكنان زياد مشكل‌ساز نيست چون ما بيشتر درگير بازي‌ها و مسابقاتمان هستيم، اما همين كه افسردگي سرمربي و كادر مديريتي‌مان در باشگاه مي‌بينيم به هر صورت روي ما هم تاثير مي‌گذارد و اين براي ما خوب نيست، تا آن كه يك سرمربي سرخوش و اميدوار را در تمرينات ببينيم. گرچه انصافا آقاي مظلومي همواره سعي مي‌‌كردند كه ناراحتي‌هايشان بابت اين مسائل را به بچه‌ها منتقل نكنند، اما خب ما هم كه بچه نيستيم و از بيرون هم مطلعيم.

با اين حساب باز هم خوب نتيجه گرفتيد.

اين هم از الطاف خداوند بود كه توانستيم به‌رغم تمام فشارها يك جام باارزش و سهميه ليگ قهرمانان آسيا را بگيريم.

انتظارش را داشتي؟

صددرصد. ما در اول فصل تيم خوبي بستيم و انتظار كسب يك جام، البته به نظر من حداقل انتظار از اين استقلال بود.

چطور توانستيد با حواشي كنار بياييد؟

دليل اصلي‌اش بار تجربي بالاي بازيكنانمان بود. مطمئن باشيد كه اگر ميانگين تجربي نفرات استقلال اندكي از اين كمتر بود حتي ممكن بود لطمات جبران‌ناپذيري به تيم‌‌مان وارد شود.

اما نشد!؟

خير! نشد چون ما همه سرد و گرم چشيده بوديم و از درون دروازه‌مان تا نوك خط حمله كه آرش برهاني باشد همه نفرات تيم يا بهتر است بگويم اكثر نفرات باتجربه بودند و در مواجهه با اين همه انتقادات غيرمنطقي به خوبي برابرشان ايستادگي كرديم.

اما شما نفرات جواني هم داشتيد. يكي مثل ميثم حسيني يا محمودي!

به همان دليل كه گفتم چون نفرات باتجربه بيشتر بودند مسائل به‌راحتي جمع مي‌شد. چون اين قبيل نفرات هم وقتي آرامش باتجربه‌ترها را مي‌ديدند آرام مي‌شدند و مشكلي احساس نمي‌كردند.

قصد داشتي از تيم ملي حرف بزني؟

در آن مورد كه پرسيديد فصل سختي بود يا نه مي‌خواستم به اين نكته اشاره كنم كه به دليل برگزاري اردوهاي متعدد تيم ملي و مسابقات دوستانه و رسمي با حريفان آسيايي اين مساله هم اسباب فرسوده‌شدن تيم استقلال را فراهم كرد.

چطور؟ چون ملي‌پوش زياد داشتيد؟

فقط بحث ملي‌پوش داشتن نبود. بحث اين بود كه اكثر دعوت‌شده‌هاي استقلال فيكس يا يار تعويضي تيم ملي بودند و اين مساله سبب مي‌شد كه وقتي ما به اردوي تيم ملي دعوت مي‌شديم نه‌تنها استراحت نمي‌كرديم بلكه دوباره از اول تمرين مي‌كرديم و مسابقه مي‌داديم و دوباره هنوز به اردوي استقلال برنگشته باز بايد در ليگ برتر يا جام حذفي به ميدان مي‌رفتيم. حالا تصور كنيد چنين تيمي چطور توانست جام حذفي را بگيرد.

شما يك داربي حساس را هم برابر پرسپوليس در جام حذفي برنده شديد!

آن برد واقعا ارزش يك جام را داشت. چون ديده‌ام كه هواداران بعضا به ما مي‌گويند كه اگر در داربي برنده شويم آنها ديگر جام و قهرماني نمي‌خواهند، اما اين بار و در جام حذفي ما با حذف پرسپوليس به فينال هم رسيديم و توانستيم شاهين بوشهر را مغلوب كنيم.

آن روز چه احساسي داشتي؟

يك جور ديگري خوشحال بودم. همان‌طور كه اشاره كردم، ما در اين فصل خيلي‌خيلي تحت فشار بوديم. هم از نظر مسابقات كه گفتم 2 بازي اضافي هم در ليگ قهرمانان براي پلي‌آف انجام داديم و هم از نظر حواشي بيروني كه استقلال را بشدت تحت فشار گذاشته بود. آن جام خيلي به ما چسبيد و خستگي تمام آن روزها و شب‌هاي دشوار را از تن‌مان به در كرد. گرچه از فرداي همان روز براي بازي اول فروردين استارت زديم.

عده‌اي معتقدند كه شما در مرحله پلي‌آف هم به نوعي يك ركورد زديد؟!

واقعا همين‌طور است. ما با ذوب‌آهني مسابقه داديم كه اين سال‌ها در آسيا همواره جزو مدعيان كسب عنوان قهرماني بوده است و پس از آن هم با تيم الاتفاق بازي كرديم كه برانكو سرمربي‌اش بود و بخوبي ما را مي‌شناخت. آن دو بازي مثل يك تورنمنت كوچك سه‌جانبه بود كه استقلال با قهرماني در آن مسابقات به ليگ قهرمانان رسيد و به همين خاطر است كه مي‌گويم اين فصل خيلي برايمان سخت و سنگين بوده است.

هيچ به استراحت هم فكر مي‌كني؟

واي ... ! استراحت!؟ يعني وقتي اسمش را مي‌شنوم، دلم مي‌رود. البته من ذاتا آدم تنبلي نيستم، اما واقعا به يك استراحت حسابي يكي دو هفته‌اي نياز دارم تا خستگي اين مدت را از تن بيرون كنم.

مي‌داني كه پس از پايان ليگ باز هم بايد به اردو برويد؟!

البته اين در شرايطي است كه آقاي كرش مرا به تيم ملي دعوت كند، اما اين مساله يك امر اجتناب‌ناپذير است. چون مسابقات حساس ما (ايران) با تيم‌هاي مرحله پاياني مقدماتي جام جهاني از خرداد شروع مي‌شود و براي رويارويي با آنها بايد اردوهاي تيم ملي از پايان ليگ برتر شروع شود.

حالا پيش‌بيني‌ات از مسابقات ليگ برتر چيست؟

هيچ چيز مشخص نيست.

يعني چه؟

يعني با آن كه ما يك امتياز از سپاهان عقب هستيم، هر احتمالي وجود دارد. همان‌طور كه گفتم، ما به واسطه فشار بيش از حدي كه روي نفراتمان بود، در مسير رسيدن به اينجا چند بار مصدوم داديم و اين مساله باعث شد تا حدي از رقبايمان عقب بيفتيم يا بهتر است بگوييم كه آنها به ما برسند. شايد اگر ما در دو سه مسابقه مصدوم نمي‌داشتيم حالا با 5، 6 امتياز اختلاف بالاتر از سپاهان مي‌ايستاديم اما اين امكان وجود نداشت چون آندرانيك تيموريان و مجتبي جباري در اوج مسابقاتمان كنار تيم نبودند و اين مساله برايمان مشكل‌ساز شد.

خودت هم در يك برهه مصدوم شدي!؟

بله از ناحيه عضله همسترينگ دچار پارگي شدم.

چرا بي‌احتياطي كردي و دوباره به ميدان رفتي؟

كاملا خوب شده بودم و هيچ اثري از آسيب‌ديدگي نداشتم. فكر كنم مقابل نفت آبادان بود كه به زمين رفتم و همان ابتداي ورودم متوجه شدم كه دوباره عضله‌ام درد گرفت و اين بار پارگي‌ام بيشتر شد.

در آن مقطع، دكتر شهاب (پزشك تيم ملي)‌ توصيه خاصي به تو كرده بود؟

خير. ما با هم دوست هستيم و جدا از مسائل فوتبالي با يكديگر در ارتباطيم. او وقتي شنيده بود كه مصدوم شدم، از من دلجويي كرد، اما اين مساله به شكلي ديگر در مطبوعات نقل شد كه او از من خواسته در مسابقات شركت نكنم. اين هم يكي از همان اتفاقاتي بود كه گفتم از سوي رسانه‌ها عليه استقلال ساخته شد. درواقع آنهايي كه قصد ضربه‌زدن به ما را داشتند، از هر بهانه‌ و فرصتي براي رسيدن به هدفشان استفاده مي‌كردند.

اين‌كه نوشته باشند با پاي مصدوم بازي نكني، ضربه‌زدن است؟

خير، به هيچ وجه! اين‌كه كادر فني استقلال را مقابل كادر پزشكي تيم ملي و بالعكس آن قرار مي‌دادند، سبب شده بود تا انرژي ما بيشتر از آن‌كه صرف تيم و رفع مشكلات خودمان شود، ذهن كادر فني‌مان را به سمت اين قبيل مسائل مي‌كشاندند.

در برهه‌اي هم از ناحيه چشم دچار مشكل شدي؟

بله! يك اتفاق عجيب كه آن هم از بدشانسي‌ام بود. متاسفانه چشمم عفونت كرد و در حالي كه اين قبيل عفونت‌ها 2 شبه رفع مي‌شوند، چشم من 8، 9 روز با اين مشكل همراه بود و حسابي كلافه‌ام كرد.

روي ديدت كه تاثير سوء نگذاشت؟

در آن مقطع برايم مشكل‌ساز شد، اما پس از رفع آن عفونت، آزمايش دادم و شكر خدا هيچ مشكلي نداشتم.

چطور با آن شرايط بازي مي‌كردي؟

كار سختي بود، اما چون خواستم توانستم.

كادر فني مخالفت نمي‌كرد؟

چرا! آنها راضي نمي‌شدند، اما من خودم مي‌گفتم كه مي‌توانم بازي كنم.

يك بار هم به مشكل خوردي.

يادم نيست برابر چه تيمي بود، اما در تهران نبوديم كه اواسط بازي در محوطه جريمه حريف توپ زير پايم بود و دروازه در برابرم، اما چون ديد كافي نداشتم، يك ضربه نه‌چندان دقيق به توپ زدم.

در كل انسان پرتلاشي هستي؟

اصلا دوست ندارم خودم را از حركت بيندازم. دوست دارم دائم در كار و تلاش و تمرين و مسابقه باشم.

در خانه‌ات هم تا اين حد فعال هستي؟

تا حد توانم يا آنجا كه به من نياز باشد، به هيچ وجه كوتاهي نمي‌كنم و در امور خانه هم در خدمت خانواده هستم.

رابطه‌ات با علي حمودي چطور است؟

اوايل فصل، شناخت كافي از هم نداشتيم و حتي در مقاطعي فقط من در تركيب قرار مي‌گرفتم، اما پس از مدتي كادر فني با تدابيري جديد از هر دوي ما در تركيب استفاده كرد و كم‌كم توانستيم به نوع كار هم آشنا شويم.

اما حالا همكاري خوبي با هم داريد!

دقيقا، ما تقريبا به هماهنگي لازم دست پيدا كرده‌ايم و وقتي من به سمت وسط متمايل مي‌شوم او پشت سرم را در جناح راست پر مي‌كند و من هم وقتي او جلو مي‌رود تا توپ را ارسال كند جاي خالي پشت سرش را پر مي‌كنم.

نظرت در مورد او چيست؟

من كوچك‌تر از آن هستم كه در مورد فوتبال بازيكنان استقلال حرف بزنم. اين را بايد از كادر فني بپرسيد اما در مورد شخصيت خود علي بايد بگويم پسري مودب و محترم است كه ارتباط دوستانه‌اي هم با خود من دارد.

چرا مجيدي از استقلال رفت؟

دليل اصلي او مشكلات خانوادگي‌اش بود و من هم در همين حد از ماجرا خبر دارم.

اما روايات مختلفي به گوش مي‌رسد!؟

من فقط همين قدر مي‌دانم.

ارتباطي به بازگشت احتمالي امير قلعه‌نويي ندارد؟

من بي‌اطلاعم.

تو كه با قلعه‌نويي مشكل نداري؟

خير! من در استقلال و سپاهان شاگردشان بودم و در هر دو تيم هم همراه آقاي قلعه‌نويي قهرمان ليگ برتر شديم.

او را بيشتر قبول داري يا مظلومي؟

هر دو اين عزيزان جزو اسطوره‌هاي باشگاه استقلال و براي من و طرفداران اين تيم محترم هستند. سبك و سياق كارشان هم مختص خودشان است. به همين خاطر قياس اين دو مربي با يكديگر هيچ فايده‌اي ندارد و فكر مي‌كنم هر دو نفر از بهترين مربيان حال حاضر ايران هستند. كارنامه‌شان هم مشخص است.

فصل بعد با استقلال خواهي ماند؟

من با استقلال قرارداد دارم و اميدوارم شرايط به گونه‌اي رقم بخورد كه بتوانم به فعاليتم در اين تيم ادامه دهم.

درباره داربي 74 حرفي نزدي.

سوالي نپرسيديد.

تحليل كلي‌ات از آن مصاف چيست؟

اين‌كه ما انتظار اين را داشتيم كه سرانجام پس از اين همه برد متوالي استقلال بغض فروخورده پرسپوليسي‌ها بتركد و يك بار هم ما بازنده شويم، اما انصافا انتظار اين نوع باخت را نداشتيم. حداقل خود من انتظارش را نداشتم و هميشه منتظر يك شكست 2 بر يك يا 3 بر 2 در شرايط عادي بودم.

مگر اين باخت در شرايط عادي برايتان رقم نخورد؟

خير. ما از يك تيم 10 نفري 3 گل خورديم. آن هم در شرايطي كه 2 بر صفر از پرسپوليس پيش بوديم.

خودتان را برنده تصور كرده بوديد؟

شايد اين مساله دليل اصلي باخت ما بود. گرچه نبايد از انگيزه بالاي بچه‌هاي پرسپوليس هم غافل شد.

يعني كدام نفرات؟

همه‌شان، به‌ويژه علي كريمي و مهدي مهدوي‌كيا. اين دو نفر پس از 10 نفره‌شدن پرسپوليس تازه قدرت گرفتند و انگار مطمئن شدند كه بازي را خواهند برد.

چقدر وقت داشتي كه در خلال بازي آنها را زير نظر بگيري؟

اين نكات را پس از آن كه فيلم بازي را نگاه كردم بهتر متوجه شدم.

ايمون زايد چطور؟

او هم آن روز، روزش بود و هر چه توپ به سمت چارچوب دروازه ما زد، گل شد. خلاصه كه آن روز به خودمان باختيم نه به پرسپوليس. يعني اگر ما پس از زدن گل دوم بازي را تمام شده تصور نمي‌كرديم شايد به گل‌هاي سوم و چهارم هم مي‌رسيديم اما وقتي حريف را 10 نفره و 2 گل عقب‌تر از خودمان ديديم نوعي اعتماد به‌نفس كاذب سراغ‌مان آمد و همان بلايي كه از آن هراس داشتيم بر سرمان آمد.

اما شما هم 5 داربي بود كه نباخته و 4 بار آن را برده بوديد!

البته. بالاخره اين نوار بايد جايي قطع مي‌شد. چون پرسپوليس هم تيم كوچكي نيست و انصافا در مسابقات قبلي هم آنها بازنده محض نبودند و ما تيم برتر ميدان بوديم، اما سرانجام اين روند در پنجمين بازي رسمي متوقف شد.

اوضاع تيم ملي را چطور پيش‌بيني مي‌كني؟

فكر مي‌كنم ما در گروه‌بندي مرحله پاياني مقدماتي جام‌جهاني قرعه خوبي آورديم.

سخت‌ترين رقباي ما كدام هستند؟

كره جنوبي و ازبكستان.

يعني با گذر از اين دو تيم صعود كرده‌ايم؟

لبنان و قطر هم قطعا براي اوت شدن نيامده‌اند. اما هر چه باشد نسبت به آن دو تيم (كره و ازبكستان) سطح فوتبال پايين‌تري دارند.

پيش‌بيني‌ات چيست؟

ما قطعا 2 بازي سخت را در مقابل كره و ازبكستان پيش رو خواهيم داشت. همچنين اين احتمال هم هست كه ما در قطر يك بازي دشوار داشته باشيم.

...، اما از پس‌شان برمي‌آييم؟

چاره‌اي جز اين نداريم. اگر نخواهيم از سد اين حريفان بگذريم باز هم بايد صبر كنيم تا 4 سال ديگر كه تازه به چنين جايگاهي برسيم و آن‌وقت است كه همه آرزوهايمان، زحماتمان و تلاش‌هايمان به هدر رفته است و اين اصلا خوب نيست.

اما كره و ازبكستان و حتي قطر هم چنين تفكراتي دارند؟!

صددرصد، آنها هم به فكر رسيدن به جام‌جهاني هستند. به همين خاطر است كه ما نبايد هيچ چيز را به اما و اگر و مثلا دور برگشت بسپاريم.

جدي‌ترين حريف‌مان كدام است؟

فكر مي‌كنم همان كره جنوبي باشد. گرچه شنيده‌ام كه تيم ازبكستان مقتدرانه‌ترين صعود به اين مرحله را داشته، اما باز هم معتقدم به خاطر شرايط خاص بازي‌هاي ايران ـ كره‌جنوبي طي سال‌هاي گذشته اين مسابقه هم براي ما و هم براي كره‌اي‌ها از ويژگي و حساسيت بالاتري برخوردار است.

بازي در تهران سخت‌تر است يا كره؟

قطعا كاركردن براي ما در تهران راحت‌تر است. چون هرچه باشد تيم كره‌اي مقابل 100 هزار تماشاگر ايراني قطعا آن بازي روان خود را ارائه نخواهد كرد. گرچه آنها همگي بازيكنان باتجربه‌اي هستند، اما با تمام اين وجود من فكر مي‌كنم دشوارترين مسابقه ما در سئول خواهد بود و از اين بابت فكر مي‌كنم شايد همان مسابقه هم در نهايت تكليف تيم صعودكننده را مشخص كند.

از ميان اين 5 تيم كدام تيم‌ها را شانس اول و دوم مي‌داني؟

با آن‌كه ازبكستان در دور قبلي خوب نتيجه گرفته اما فكر مي‌كنم در اين شرايط بخش اصلي كار را تجربه انجام مي‌دهد و چون كره‌اي‌ها طي ادوار گذشته در اكثر مسابقات جام‌جهاني يك پاي ثابت بوده‌اند به همين خاطر آنها از ازبكستان شانس بيشتري دارند كه جزو صعودكننده‌هاي قطعي و مستقيم باشند و تيم ديگر هم كه مطمئن هستم ايران است. به نظرم در اين گروه به ترتيب ايران، كره‌جنوبي و ازبكستان اول تا سوم مي‌شوند.

نگران نفوذ قطري‌ها در كنفدراسيون فوتبال آسيا نيستيد؟

وقتي خودمان بتوانيم تكليف صعودمان را رقم بزنيم و دنبال اما و اگر و اين مسائل نباشيم ديگر نگراني بابت اين مسائل هيچ جايي نخواهد داشت.

كرش را چنين مربي‌اي مي‌بيني؟

او عزمش جزم است و حتي اگر ما هم بخواهيم كوتاهي كنيم كه البته اين را با اطمينان كامل از طرف بچه‌هاي تيم ملي مي‌گويم كه به هيچ وجه چنين نيست، كرش هم يك سانتي‌متر عقب‌نشيني نخواهد كرد. او قطعا دنبال رسيدن به جام‌جهاني است و گفته كه ما مستحق چنين چيزي هستيم. پس شك ندارم كه مي‌تواند اين كار را بكند.

دانشش را دارد؟

او جزو باتجربه‌ترين مربيان اروپاست كه همين حالا مربيان سرشناس تيم‌هاي بزرگ در مورد يكسري مسائل با او در ارتباط هستند و از او نظر مي‌خواهند. او كارش را خوب بلد است.

توانسته با شما هم رابطه دوستانه‌اي برقرار كند؟

از تك‌تك بچه‌هاي ايراني در مورد كرش سوال كنيد تا متوجه شويد. او حسابي با بچه‌هاي تيم ملي رفيق است و ما هم به شدت به او و رفتارش انس گرفته‌ايم و مدتي كه او را نمي‌بينيم دلمان برايش تنگ مي‌شود.

پس چرا مظلومي تا اين اندازه با برنامه‌هاي او مخالفت مي‌كند؟

آقاي مظلومي هم بايد به اندازه خودش پاسخگوي هواداران پرشمار استقلال باشد و فكر مي‌كنم چون نگران تيمش است گاهي اوقات به برنامه‌هاي تيم ملي ايراد مي‌گيرد.

يعني از كرش دلخور نيست؟

خير! اتفاقا پرويزخان از بردهاي تيم ملي حسابي خوشحال مي‌شود، اما فكر مي‌كنم با برخي اردوهاي بلندمدت تيم ملي مخالف بود.

از مشكلات مالي حرفي نمي‌زني؟

اين مشكلات در همه تيم‌ها هست و فقط مختص استقلال نيست.

اما در پرسپوليس كسي حرفي از مشكل مالي نمي‌زند؟

البته بعضي تيم‌ها استثنا هستند اما در مجموع ما مشكلي نداريم يا اگر داريم آن را تحمل مي‌كنيم.

محمدرضا مدني / جام‌جم


نوشته شده در   پنجشنبه 31 فروردين 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode