شيطانپرستان در واقع قائل به خدايی از جنس شيطان نيستند و از قوانين اخلاقی نيز تبعيت نمیكنند، بلكه معتقدند هر شخصی خدای خودش است؛ يعنی گرايشهای خودپرستانه دارند و خود را در مركز جهان میبينند. شيطانگرايان دوران ما را دوران غلبه شر بر خير و آن را نشانه غلبه شيطان بر خدا می پندارند.
سعيد طاوسی مسرور، دانشپژوه رشته تاريخ اسلام و مربی بنياد دايرةالمعارف اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در مورد فرقه ضاله شيطانپرستی گفت: شيطان پرستی و يا به تعبير دقيقتر شيطانگرايی يك حركت شبه مكتبی است كه پايهگذاری آن به «آنتوان لاوی» مؤسس كليسای شيطان در سال 1966 در شيكاگو نسبت داده میشود.
طاوسی با بيان اينكه شيطانپرستی بر مبنای فلسفه آنتوانلاوی در كتاب «انجيل شيطان» تشكيل شده است، خاطرنشان كرد: لاوی كه خود را «اسقف اعظم كليسای شيطان» و پاپ سياه می خواند، تحت تأثير نوشتههای نيچه، چارلز داروين، مارك تواين و بسياری ديگر بوده است.
مربی بنياد دايرةالمعارف اسلامی با تأكيد بر اينكه شيطان در نظر لاوی موجودی مثبت است، عنوان كرد: اين در حالی است كه لاوی تعاليم خداجويانه كليساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نيز اعتنايی ندارد.
وی با بيان اينكه يك شيطانپرست، خود را خدای خود میداند، تصريح كرد: موضوعی كه امروزه درباره شيطانپرستی قديمی وجود دارد و در برخی كتابها ديده میشود، به اين مطلب برمیگردد كه اصولاً شيطان را كليسا بهوجود آورد تا تمام بدیها و پليدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی خدمتی به بشريت كرده باشد و گناهان را از خود دور كند.
طاوسی با اشاره به اينكه شيطانگرايان در واقع قائل به خدايی از جنس شيطان نيستند، توضيح داد: اين جنبه اعتقادی آنان بهطور مكرر به اشتباه ناديده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند كه شيطان را بهعنوان خدا پرستش میكنند.
اين محقق و تاريخپژوه افزود: شيطانپرستان از قوانين الهی يا قوانين طبيعی و اخلاقی تبعيت نمیكنند، بلكه بسياری از شيطانپرستان معاصر از باورها و گرايشهای اديان گذشته اجتناب میكنند و بيشتر گرايشهای خودپرستانه دارند، به گونهای كه خود را در مركز هستی و قوانين طبيعی میبينند.
طاوسی با اشاره به اعتقاد شيطانپرستان كه محور و مركز عالم را انسان میدانند، عنوان كرد: بزرگترين آرزو و شرط رستگاری شيطانپرستان برتری و ترفيع ايشان نسبت به ديگران است. شيطانپرستان فلسفی عموماً خدايی برای پرستش قائل نيستند و به زندگی غيرمادی بعد از مرگ نيز عقيدهای ندارد. اما زندگی شيطانپرستان عاری از اعتقاد به ماوراء نيز نيست. در نظر شيطانپرستان، هر شخصی خدای خودش است.
مربی بنياد دايرةالمعارف اسلامی با بيان اينكه عدم پيروی از رسوم و عقايد ديگران، از اصول شيطانپرستی است، اظهار كرد: كليسای شيطان براين عقيده است كه رفتارهای عاطفی مانند طمع و شهوت و نفرت، غريزههای طبيعی هستند و سركوب كردن اين احساسات كاری كاملاً نادرست است.
وی با اشاره به سخن لاوی كه میگويد «جهنمی كه در آن گناهكاران كباب می شوند وجود ندارد، خدای با عظمت و باشكوهی وجود ندارد، حالا و اينجا روز خوشی ماست»، خاطرنشان كرد: شيطانپرستان اجازه انجام تمام گناهان را به خود می دهند. لاوی میگويد «شيطان تمام آن چيزهايی كه گناه شناخته میشود را ارائه میدهد، چون كه تمام آنها به يك لذت و خوشنودی فيزيكی، روانی يا احساسی منجر میشوند».
اين محقق و تاريخپژوه ادامه داد: امروزه اعمال شنيعی چون استفاده و نوشيدن خون، غسل تعميد با خون و استفاده از اجساد مردار حيوانات جزيی از شعائر شيطانپرستان بهشمار میرود. به بيان دقيقتر، زنای با محارم، تجاوز و سوء استفاده جنسی از كودكان در انظار عمومی، عريان شدن در ميان جمع همراه با رقص آتش، همراهی با موسيقی دهشتناك و مدرن و استفاده از نمادهايی كه گاهی صهيونيستی است، بخش ديگری از شعائر شيطانپرستان است.
طاوسی با تأكيد بر اينكه در آيين شيطانپرستی ناپاكی جايگزين پاكی میشود، گفت:استفاده از مشروبات الكلی، مواد مخدر و موادی كه در زندگی مورد توجه نيستند و اكثراً ناپاك بهشمار میروند، در شيطانپرستی مباح است. در اين آيين هيچگونه، حريم و يا خط قرمزی وجود ندارد. مسئوليتپذيری انسان ناديده گرفته میشود، همه چيز در زمان حال وجود دارد.
مربی بنياد دايرةالمعارف اسلامی افزود: مردان زنپرست، دختران تنپرست، چشمان هرزهبين و گامهای هرزه پو كه شيطان را منشأ قدرت معرفی میكنند و كاميابی و موفقيت در زندگی را در روزگار غلبه شيطان در گرو دست دادن با او و سپردن روح خود به شيطان اعلام میكنند، شيطان پرستانند. شيطانگرايان میگويند ما در دوران غلبه شر بر خير زندگی میكنيم و اين نشانه غلبه شيطان بر خداست، پس نيروی غالب نيروی شيطان است و در صورت همراهی با او میتوان به نيروی لازم برای رسيدن به اهداف و آرزوها دست يافت.
وی با بيان اينكه شيطانپرستی بهترين ملجأ و پناه برای انسانهای افسار گسيخته است، عنوان كرد: اين افراد به آرامش درونی و آسايش بيرونی دست نيافتهاند و به دنبال ملجأ و جايگاهی برای جبران افسارگسيختگی خود هستند. در شيطانپرستی نيز همه چيز مجاز است. در اين آيين سياه، هر نوع لباس و پوشاك و هر نوع خوراكی مجاز است و هر نوع رفتار و ادبياتی بدون محدوديت و بدون هيچ ساختار مشخصی آزاد است.
طاوسی ادامه داد: انسان افسارگسيختهای كه از محدوديت فراری است و مسئوليت اعمال خود را به هيچ عنوان نمیپذيرد، بهترين ملجأ و پناهش شيطانپرستی است. شيطانی كه از عالم تاريكی و عمق بدی و زشتی، ندا می دهد كه «آزادی مطلق و هر آنچه كه میخواهيد نزد من است، به سوی من بياييد بدون هيچ محدوديتی».
اين محقق و تاريخپژوه با اشاره به مدگرايی كه سطحیترين زاويه برخورد ما با شيطانپرستی است، خاطرنشان كرد: اولين فصل متمايز شيطانپرستان، نوع لباس، پوشاك و ادبيات است. استفاده از نمادهايی كه در آن عدد 666 به كار رفته، صليب شكسته معكوس، مثلثی كه در درون آن عكس يك بز وحشی در داخل يك دايره قرار گرفته و ستاره شش پر كه نماد اصلی صهيونيست است، از ديگر نمادهای اين فرقه محسوب میشود.
مربی بنياد دايرةالمعارف اسلامی افزود: استفاده فراوان و شديد از رنگ قرمز و سياه در آرايشها، آرايش موی سر به شكلی كه هيچگونه نظمی در آن نباشد به رنگهای سياه، قرمز و نارنجی، كوتاه كردن موهای سر به شكلهای عجيب و به نحوی خاص، نزديك شدن به نمادهای فاشيستی و هيتلری در فضای جديد امروزی، پوشيدن لباسهای كاملاً غير متعارفی كه هم بدن را نشان میدهد و هم نشان نمیدهد، بخشی از اقدامات شيطانپرستان در مدگرايی است.