جام جم آنلاين: متخصصان دانشگاه ايلي نويز دريافتهاند كه يك سلول بنيادي بالغ عضله به ورزش عكسالعمل نشان ميدهد.
اين كشف به گونهاي ارتباط بين ورزش و سلامتي عضلات را نشان ميدهد. نتايج اين تحقيق ميتواند منجر به روشهاي درماني جديد براي بازسازي عضلات آسيبديده يا جلوگيري از ضعيف شدن عضلات همراه با سالخوردگي يا بازيابي آنها شود.
سلولهاي بنيادي مزانشيمي (MSC ها) و عضله اسكلتي بعنوان عوامل مهمي براي ترميم عضله در پاسخ به صدمه غيرفيزيولوژيكي و عمدتا در پاسخ به تزريقهاي مواد شيميايي كه به ميزان قابل توجهي باعث آسيب ديدن بافت عضلاني و التهاب ميشود شناخته ميشوند.
پژوهشگران، به سرپرستي مارني بوپارت پروفسور حركتشناسي و بهداشت عمومي به دنبال پاسخ پرسشها بودند كه آيا سلولهاي بنيادي مزانشيمي به كششها طي تمرينات ورزشي عكسالعمل نشان ميدهند يا خير و اگر جواب مثبت است اين واكنش به چه شكلي صورت ميگيرد.
از آنجا كه تمرينات ورزشي ميتواند بهعنوان بخشي از فرايند بازسازي بر برخي آسيبها غلبه كند محققان ميخواستند بدانند كه آيا تجمع سلوهاي مزانشيمي يك واكنش طبيعي به تمرينات ورزشي است يا اينكه اين سلولها در بازسازي و فرايند رشد عضلات پس از تمرينات ورزشي شركت دارند.
بررسيها حاكي از آن بود كه سلولهاي مزانشيمي به كششهاي ورزشي (فشارهاي مكانيكي) بسيار حساس بوده و عكسالعمل نشان ميدهند.
محققان مشاهده كردند كه اين سلولها پس از ورزش شديد در عضلات موش انباشته ميشود سپس مشخص شد با اين كه اين سلولها در ساخت فيبرهاي عضلاني جديد به طور مستقيم مشاركت ندارند اما فاكتورهاي رشدي آزاد ميكنند كه باعث تحريك ديگر سلولهاي عضله و نهايتا توليد عضله جديد ميشوند. در نتيجه ميتوان به عنوان يك اساس سلولي براي ارتقا سلامت عضلات پس از تمرينات ورزشي از آنها نام برد.
نكته مهم در روش ابداعي محققان ايلي نويز اين بود كه قبل از تحريك شدن سلولها براي ترشح فاكتور رشد، موشها را وادار به فعاليت ميكردند و پس از آن به وسيله نشانگر فلوروسنت سلولها را علامتگذاري كرده و آنها را به موشهاي ديگر تزريق كردند تا ببينند سلولهاي مزانشيمي چگونه با ديگر سلولهاي عضلهسازي هماهنگ ميشوند.
اين كشف از اين لحاظ حائز اهميت است كه ممكن است پايههاي جديدي در درمانهاي جنبشي و توانبخشي ايجاد كند.
اين واقعيت كه سلولهاي مزانشيمي ميتوانند در حين تمرينات ورزشي غلظت بالايي از فاكتور رشد را وارد سيستم گردش خون كنند زماني بيشتر باعث تعجب دانشمندان ميشود كه بتوان از اين طريق، ارتباطي بين افزايش سلامت كلي بدن و مشاركت در فعاليتهاي فيزيكي روزمره يافت.
مطالعات قبلي نشان ميداد كه با بالا رفتن سن انسان، سلولهاي مزانشيمي دچار ناكارآمدي ميشوند.
محققان اميدوارند بتوانند با بهرهگيري از استراتژيهاي مبتني بر سلولهاي بنيادي و استراتژيهاي ملكولي يك روش درمان تركيبي براي جلوگيري از ضعيف و تباه شدن عضلات همراه با سالخوردگي بيابند.
اگرچه ورزش بهترين استراتژي براي حفظ عضلات در حين سالخوردگي است اما بعضي افراد به طور موثري درگير فعاليتهاي روزانه نميشوند.
به علاوه معلوليت ناشي از سالخوردگي ميتواند فرصتهاي رشد عضله را بيش از پيش محدود كند.
محققان سخت در تلاش براي درك اين موضوع هستند كه چگونه ميتوانند از اين سلولها در مقابل آتروفي (ضعف بنيه) و براي جلوگيري از ضعيف شدن عضلات استفاده كنند.
medicalxpress - مترجم: آتنا حسنآبادي