جام جم آنلاين: چند روز پيش با يكي از دوستان نويسنده و مترجم در جلسهاي به گفتوگو نشسته بوديم و او بشدت از جو حاكم بر فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي و رايانامهها و متعلقاتشان همچون پلاس و... گلايهمند بود.
دوست نويسنده ميگفت من در صفحه شخصي خودم حدود 5000 «فِرِندز» دارم و به محض اين كه يك خط مينويسم «امروز چقدر حالم خوب است» يا «عجب هواي مزخرفي» چند صد لايك ميخورد، اما وقتي يك كتاب يا يك متن و ترجمه جدي را در صفحه شخصيام معرفي و منتشر ميكنم، تعداد لايكها به زور به 10 نفر ميرسد.
اين دوست نويسنده بشدت معتقد بود كه فضاي مجازي به همان ميزان كه پديده مبارك و خوبي است در سطحي كردن مخاطبان و هدايتشان به مطالعه غيرمفيد تاثيرگذار بوده است.
در آن جلسه من تا حدود زيادي حق را به دوست نويسنده دادم، چرا كه وقتي ميگوييم مطالعه مفيد منظور مطالعهاي است كه در كنار خواندن، انديشيدن هم وجود داشته باشد و به تدبر و تعمق در موضوعي بينجامد؛ اتفاقي كه بهندرت در كاربران اينترنت شاهد آن هستيم.
شبكههاي اجتماعي و به طور كل فضاي مجازي و گسترش آنها بخصوص در ميان نسل جوان به نظرم ميتواند مهمترين رقيب ادبيات در دهه آينده باشد و كم نيستند دوستان و آشناياني كه با ارائه يك متن دو سه سطري كه به شيوه شعر نو، تقطيع شده است و نمونههاي فراوان آن را قبلا در جادهها، پشت كاميونها و مينيبوسها خوانده و ديدهايم، صدها لايك از طرف دوستان مجازيشان دريافت ميكنند و بعد با يك توهم نويسنده و شاعر شدن اقدام به انتشار همان سطرهاي سطحي در قالب يك كتاب به نام خود ميكنند.
به نظر ميرسد نبود مخاطب واقعي و تمايل به مطالعه غيرمفيد باعث شده است تا برخي سخنان نغز و گاه حتي جملههاي مصطلح «چتروم»ها به جاي شعر و داستان كوتاه ارائه شوند كه حاصلش در نهايت تنزل سليقه و سطح توقع مخاطب از ادبيات است.
سينا عليمحمدي - گروه فرهنگ و هنر