مدير مؤسسه معارف وحی و خرد اظهار كرد: شبهه انعكاس باورهای اعراب جاهلی در قرآن و در پی آن شبهه ملازمت انعكاس رخدادهای عصر رسالت با قومی بودن قرآن كاملاً بیاساس است و آموزههای راستين قرآن، ربطی به عربی بودن پيامبر(ص) و سرزمين نزول وحی ندارد.
حجتالاسلام علی نصيری، مدير مؤسسه معارف وحی و خرد
حجتالاسلام والمسلمين علی نصيری، مدير مؤسسه معارف وحی و خرد، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب اظهار كرد: برخی از هرمنوتيستهای غربی فاصله زمانی بين عصر مفسر با زمان پيدايش متن را مانع جدی برای دستيابی به مراد مؤلف دانسته و در نتيجه آن، با توجه به اين فاصله زمانی، فهم عينى متن(برای نمونه قرآن) را ناممكن دانسته و به نسبیگرايی در فهم متن و خداحافظی متن با مؤلف يا پديدآورنده خود معتقد شدهاند.
وی افزود: برخی از نوانديشان دينی متأثر از انديشههای هرمنوتيكی غرب به اشتباه مدعی شدهاند كه ما نمیتوانيم معانی و مفاهيم متن را از يك دوره تاريخی خاص به دورههای ديگر تسری دهيم و همين امر منشأ طرح بحث تاريخمندی قرآن شده است. بر مبنای اين تفكر كه از سوی برخی از نوانديشان دينی مطرح شده، پديدههای چون قصاص، ديات، حجاب، جهاد و... مربوط به عصر نزول قرآن است و در عصر حاضر به دليل تغيير شرايط میتوان اين احكام را به عنوان احكام عرضی دين كنار نهاد.
عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت ايران با تأكيد بر اينكه قرآن كلامی بشری نيست و نمیتواند بازيافت فرهنگ زمانه باشد، اظهار كرد: برخی از نوانديشان، شماری از آموزههای قرآن را بازتاب فرهنگ زمانه دانسته و مدعی شدهاند كه چون پيامبر(ص) مربوط به حجاز بوده، از همين رو برخی از افكار و انديشههای جامعه عرب آن روزگار(از قبيل تقويم قمری، توصيف زنان بهشتی به سيهچشمان نشسته در خيام، نام بردن از حيوانی چون شتر، زنده به گور كردن دختران،...) در قرآن راه يافته و به اصطلاح قرآن رنگ و بوی عربی به خود گرفته است.
اين محقق و پژوهشگر كه رويكرد قرآن در برخورد با رخدادهای عصر رسالت را در اثر خود با نام «قرآن گفتار الهی» بررسی كرده است، اظهار كرد: شبهه انعكاس باورهای اعراب جاهلی در قرآن و در پی آن شبهه ملازمت انعكاس رخدادهای عصر رسالت با قومی بودن قرآن كاملاً بیاساس است و آموزههای راستين قرآن، ربطی به عربی بودن پيامبر(ص) و سرزمين نزول وحی ندارد.
مؤلف كتاب «رابطه قرآن و سنت» در توضيح يكی از موارد ادعايی كسانی كه برخی از آموزههای قرآن را بازتاب فرهنگ زمانه دانستهاند، تصريح كرد: «توصيف زنان بهشتی به سيهچشمان نشسته در خيام» يكی از مواردی است كه در گفتار برخی از نوانديشان به عنوان بازتاب فرهنگ سرزمين حجاز در قرآن ادعا شده است.
وی از قول يكی از نوانديشان قائل به اين مدعا ادامه داد: وی تصريح كرده است كه: «محمد عرب است، لذا قرآن هم عربی میشود؛ وی در حجاز و در ميان قبائل چادرنشين زندگی میكند، لذا بهشت هم چهره عربی و چادرنشينی پيدا میكند: «حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ؛ زنان سياهچشمی كه در خيمهها نشستهاند. همچنين در نوشتار ديگری از او آمده است: «ديگر شگفتزده نمیشويم... اگر ببينيم... سيهچشمان بهشتی را در خيمههای عربی مینشاند».
برخی از نوانديشان مدعی شدهاند كه چون پيامبر(ص) مربوط به حجاز بوده، از همين رو برخی از افكار و انديشههای جامعه عرب آن روزگار در قرآن راه يافته و به اصطلاح قرآن رنگ و بوی عربی به خود گرفته است
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد در پاسخ به اين شبهه، آيات ناظر به لذت همسرداری بهشتيان را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار داد و گفت: نخست بايد دانست كه به استناد برخی از روايات، لذت بخشترين امور برای انسانها لذت جنسی است و از همين روی قرآن نيز در برشمردن لذتهای دنيوی و شهوانی در نخستين مرحله از لذت جنسی نام برده است.
نصيری تصريح كرد: از اين جهت، قرآن همواره دربرشمردن نعمتهای بهشتی از نعمت همسران بهشتی نام برده است؛ بهگونهای كه در هيچ سورهای از سورههای قرآن، نامی از بهشت و نعمتهای بهشتی برده نشده، مگر آنكه از همسران بهشتی سخن به ميان آمده است. به استناد برخی از آيات و روايات بدست میآيد كه مردان بهشتی از دو نوع همسران برخوردارند.
وی در تشريح اين مطلب عنوان كرد: نخستين دسته همسرانی از نوع انسانها هستند كه اين نوع همسران میتوانند همان همسر پيشين شخص در دنيا باشند كه اينك در سايه ايمان و عمل صالح در بهشت توفيق همراهی با شوهر خود را يافتهاند يا میتوانند زنان مؤمن ديگری باشند كه به دليل بهشتی نبودن همسرشان يا عدم تمايل به استمرار زندگی مشترك، با فرمان الاهی به همسری مردی ديگر از بهشتيان در میآيند.
اين محقق و پژوهشگر در معرفی نوع دوم از همسران بهشتی از منظر قرآن ادامه داد: نوع دوم همسرانی از جنس بهشتيان است و قرآن با عباراتی روشن تصريح میكند كه خداوند برای فراهم ساختن جايگاه لذتبخش برای بهشتيان از جنس آدميان، دختران زيباروی و باكره را برای همسری با آنان میآفريند: «إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكارًا؛ ما آنان را پديد آوردهايم پديدآوردنی و ايشان را دوشيزه گردانيدهايم»(واقعه/35 ـ 36).
نصيری تصريح كرد: قرآن در كنار برشمردن نعمت همسران بهشتی، ويژگیهايی نظير عفت و طهارت باطنی را برای آنان برشمرده است و از جمله اين ويژگیها زيبايی زنان بهشتی است. پيداست حس زيبايیپسندی و زيبايیدوستی انسان كه او را وامیدارد تا در دنيا از زيباترين نواع اشياء و كالاها برخوردار باشد، همين حس اقتضاء میكند كه خداوند همسران بهشتی را در نهايت زيبايی چهره و اندام در نظر بگيرد.
عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت ايران بيان كرد: قرآن از زيبايی همسران بهشتی گاه با عبارت «حسان» به معنای زيبايی ياد كرده و حسان در كنار زيبايی سيرت، ناظر بر زيبايی صورت و ظاهر نيز هست. همچنين از همسران بهشتی با عنوان «عين» يعنی فراخچشم و«كواعب» به معنای نارپستان و «اتراب» يعنی همسالان ياد كرده است و محتملاً توصيف آنان به همسالان «عرباً اتراباً» بيانگر كمال جسمانی همسران بهشتی است.
شبهه انعكاس باورهای اعراب جاهلی در قرآن و در پی آن شبهه ملازمت انعكاس رخدادهای عصر رسالت با قومی بودن قرآن كاملاً بیاساس است و آموزههای راستين قرآن، ربطی به عربی بودن پيامبر(ص) و سرزمين نزول وحی ندارد
وی افزود: توصيف زنان بهشتی به «حور عين» يا به «عين» در چهار آيه قرآن منعكس شده است كه عبارتند از: «حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِيامِ(الرحمن/72)، «كذَلِك وَ زَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ»(الدخان/54)، «وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ»(الطور/20) و «وَحُورٌ عِينٌ»(الواقعة/22). حور جمع «حوراء» و «أحور» به معنای زن سفيدرو يا كسی است كه سفيدی چشمان آن به همان شدت سياهی چشمان او باشد و به زنان، از آن جهت كه چشمان آنان به چشم آهوان شبيه است، حور گفته شده است.
اين محقق و پژوهشگر در تكميل اين مطلب گفت: خيام جمع خيمه است و خيمه را در لغت به سه معنا دانستهاند: نخست خانهای كه از پارچه ساخته شده و برای برافراشتن آن از ستونها و ميخهای مخصوص استفاده میشود، دوم خانههايی كه از چوب ساخته میشود و سوم هر خانهای كه به صورت گرد و دائرهوار ساخته میشود. از سويی ديگر توصيفی كه از خيام بهشتی در روايات آمده با آن چه كه ما در دنيا از اين واژه میفهميم، تفاوت بسيار دارد؛ نظير آنكه در توصيف جنس آن گفته شده كه از در، ياقوت و مرجان است و هر خيمهای چهار در دارد يا گفته شده كه وسعت آن چهار فرسخ و جنس آن از لؤلؤ است و چهار هزار درب دارد.
وی با اشاره به اينكه بر اين اساس، «حور عين» به معنای زنان بهشتی است كه از چهره سپيد و چشمان زيبای سياه برخوردارند و در خيام و خانههای ويژه بهشتی نگاه داشته میشوند، اضافه كرد: آيا اين خصوصيات و تصويری كه از زيبايی آن ارائه شده، مخصوص اعراب است؟! آيا پادشاهان و ثروتمندان ايران، روم، مصر، شام و... در حرمسراهای خود زنان زيبای سياهچشم را نگاه نمیداشتند؟! آيا امروزه سفيدی بدن و چهره و سياهی چشم برای زنان زيبايی تلقی نمیشود؟!
نصيری ادامه داد: همچنين با فرض آنكه مقصود از خيام در آيه شريفه، همان خانههای معروف باشد، آيا چنان نيست شاهان و اشراف، گاه جشنهای بزرگ و شاهانه خود را در ميان خيمههای برافراشته برگزار میكردند؟! آيا در ماجرای جشنهای دوهزاروپانصد ساله كه در ايران در دوران پهلوی با تقليد از دوران كوروش كبير برگزار شد، ميهمانان و رجال سياسی از اطراف و اكناف دنيا در خيمههای گرانقيمت نگاهداری و پذيرايی نشدند؟! اگر وجود خيمه صرفاً بر عنصر عربی تأكيد دارد، چگونه استفاده از آن در ايران مرسوم بوده است؟!
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد ادامه داد: آيا امروزه برخی از جشنهای بزرگ در هوای باز و در سايه درختان و نهرها با برافراشتن خيمهها برگزار نمیشود؟! حال اگر برای مثال در امريكا جشنی با اين توصيف برگزار شود، بايد گفته شود كه شما در برافراشتن خيمه از اعراب تقليد كردهايد؟! آيا به آنان گفته می شود كه اگر اعراب خيمه برپا نمیكردند، شما نمیدانستيد كه خيمه چيست؟!