ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 دي 1404
شنبه 6 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 14 اسفند 1390     |     کد : 33713

علامه طباطبايی اجتهاد صحابه در روايات شأن نزول را حجت نمی‌داند

علامه با روايات اسباب نزول مواجهه نقادانه می‌كنند و گونه‌گونی اين روايات را ناشی از اجتهاد صحابه دانسته و برآنند كه اين روايات لزوما بيان تجربه‌های اين افراد در هنگام نزول آيه نيست و از همين روی حجيت و اعتبار ندارند.

علامه با روايات اسباب نزول مواجهه نقادانه می‌كنند و گونه‌گونی اين روايات را ناشی از اجتهاد صحابه دانسته و برآنند كه اين روايات لزوماً بيان تجربه‌های اين افراد در هنگام نزول آيه نيست و از همين روی حجيت و اعتبار ندارند.


شادی نفيسی، عضو هيئت علمی دانشكده علوم حديث و نويسنده كتاب «علامه طباطبايی و حديث» با موضوع روش‌شناسی نقد و فهم حديث از ديدگاه علامه طباطبايی در الميزان(پژوهش دينی برگزيده سال 81) در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) به بيان ويژگی‌ها و نكاتی درباره ميراث تفسير روايی الميزان و نحوه تعامل علامه طباطبايی با روايات فريقين در تفسير خود پرداخت.

وی پس از ذكر برخی از ويژگی‌های نحوه تعامل علامه طباطبايی در الميزان و نيز معيارهای نقد حديث از منظر ايشان اظهار كرد: نظرات خاص علامه طباطبايی در بخش روايی الميزان، قواعد و شيوه‌های بهره‌گيری ايشان از روايت و نقد و تحليل‌های برخی از روايات تفسيری، بحث‌های بسيار مفصل و گسترده‌ای است كه علاقه‌مندان می‌توانند برای دستيابی به مطالب تفصيلی، به پژوهش‌های انجام شده در اين حوزه مراجعه كنند.

عضو هيئت علمی دانشكده علوم حديث در باب مواجهه علامه طباطبايی با مسئله گونه‌گونی روايات اسباب نزول عنوان كرد: علامه با استناد به گونه‌گونی روايات اسباب نزول، تحليل‌ و مبنای خود را در مواجهه با اسباب نزول تبيين می‌كنند و معتقدند كه روايات اسباب نزول بعضاً اجتهاد صحابيان است.

وی در تشريح اين مطلب بيان كرد: اجتهاد صحابيان بدين معناست كه صحابه پس از تطبيق داستان يا واقعه‌ای كه با مضمون آيه مشابهت دارد، اجتهاد كرده و آن را با مضمون آيه تطبيق داده‌ و گفته‌اند كه اين آيه ناظر به اين واقعه است و از همين رو اين امور در واقع لزوماً بيان تجربه‌های اين افراد در هنگام نزول آيه نيست تا بگوييم اين‌ها نخست واقعه را ديده و سپس در پی آن، آيه نازل شده است و بر اساس آن، گزارش آنان به عنوان شاهدان نزول، در اين موضوع حجيت داشته و از اعتبار ويژه‌ای برخوردار است.

نويسنده كتاب «علامه طباطبايی و حديث» بيان كرد: علامه چنين ديدگاهی نداشته و معتقدند كه ما نمی‌توانيم در موضوعات مختلف اين مطلب را اصل گرفته و بگوييم كه هرجا كه صحابيان واقعه‌ای را به عنوان سبب نزول آيه گزارش كردند، ما آن را بپذيريم و قبول كنيم و از همين رو درباره اين مسئله اما و چرا پيش آورده‌اند.

به طور كلی می‌توان گفت كه علامه گرچه در نقد روايات احتياط بسياری دارند، اما با اين‌حال نقدهای بسيار جدی و زيادی به روايات دارند و انسان می‌تواند از آن نقدها بهره و الهام گرفته و قاعده بسازد و موارد مانند آن از روايات را نقد كند
‌ اين محقق و پژوهشگر افزود: اگر اين روايات با ظاهر و سياق آيه تعارض داشت، نمی‌توان آنها را پذيرفت؛ اما اگر همسو و هماهنگ با ظاهر و سياق آيه بود و برخی مشكلات ديگر را نيز نداشت، قابل پذيرش است؛ يعنی علامه در واقع با روايات اسباب نزول مواجهه نقادانه می‌كنند و بر همين اساس، معتقدند كه در بسياری از اين موارد، روايات سبب نزول، تطبيقی است كه از سوی صحابه درباره اين وقايع و آيات انجام داده‌اند و اجتهاد ايشان بوده است.

عضو هيئت علمی دانشكده علوم حديث در پاسخ به اين سؤال كه مواجهه علامه با روايات تفسيری در الميزان بيشتر نقادانه است يا توجيهی، تصريح كرد: با مرور كلی در اين موضوع می‌توان گفت كه علامه در اغلب مواضع، تحليل يا نقادی ندارند و در برخی موارد واقعاً با احتياط بسيار بالايی برخورد می‌كنند.

وی ادامه داد: از جمله مواردی كه احتياط ايشان بسيار زياد است، در زمينه آياتی است كه در حق ائمه تأويل شده‌اند و شايد در اين موارد، انسان بيش از مواضع ديگر، انتظار دارد كه علامه يا آن را نقد كنند و يا تحليل قوی‌تری از آن ارائه دهند و صرف اين‌كه آن را «جری» بدانند كفايت نكرده و خواننده را راضی نمی‌كند؛ به‌ويژه آن‌كه در برخی از اين موارد، اين روايات نه با ظاهر آيه سازگار است و نه علامه، توجيه پذيرفتنی‌ای برای آن ارائه می‌دهند و نه اين كه سند استواری دارد.

نفيسی در تكميل اين مطلب اضافه كرد: در مواضع ديگر علامه اگر روايتی را می‌پذيرند كه سند روايت مشكل دارد، متن آن روايات را به‌نوعی تفسير می‌كنند كه با آيات سازگار و قابل دفاع يا قابل توضيح و توجيه باشد. اما در بخشی از روايات، خصوصاً رواياتی كه آيات را در حق ائمه(ع) تأويل می‌كند، اين هماهنگی با ظاهر آيات نيز احراز نمی شود.

نويسنده كتاب «علامه طباطبايی و حديث» در توضيح اين مطلب گفت: اين امر بدان معناست كه علامه در برخی از اين موارد با آن‌كه روايت چندان قابل توضيح نيست و حتی سند نيز مشكل دارد، نقادی نمی‌كنند و تحليل چندان روشنی نيز از روايت ارائه نمی‌دهند و به همين اكتفا می‌كنند كه بگويند، روايت از نوع «جری و تطبيق» است كه در هر صورت در ظاهر به نظر می رسد كه جای نقد داشته باشد.

اين محقق و پژوهشگر تصريح كرد: به طور كلی می‌توان گفت كه علامه گرچه در نقد روايات احتياط بسياری دارند، اما با اين‌حال نقدهای بسيار جدی و زيادی به روايات دارند و انسان می‌تواند از آن نقدها بهره و الهام گرفته و قاعده بسازد و موارد مانند آن از روايات را نقد كند.

وی خاطرنشان كرد: علامه از جهت سند، به هيچ‌وجه روايات را كنار نمی‌گذارند و متن آن را اصل قرار می‌دهند. البته ايشان در بسياری از موارد نيز سكوت كرده‌اند، اما همان مقداری نيز كه به نقد و تحليل روايات پرداخته‌اند، بسيار بيشتر از ديگران است.

عضو هيئت علمی دانشكده علوم حديث در پايان سخنان خود گفت: بزرگان و علمای معاصر ما كه بعد از علامه آمده‌اند و به بسياری از اين نواقص واقف بوده‌اند، لزوماٌ اين كاستی‌ها را به صورت جدی جبران نكرده و شايد در مواردی به اندازه علامه نيز نقادی نكرد باشند و اين امر نشانگر آن است كه در اين زمينه نياز به كار بيشتری است و البته قطعاً ملاحظاتی در كار بوده كه اين علمای بزرگوار با احتياط در باب اين موضوع سخن گفته و داوری كرده‌اند.


نوشته شده در   يکشنبه 14 اسفند 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode