رئيس انجمن حكمت و فلسفه ايران اظهار كرد: نهايت كار ابنرشد در غرب دنيای اسلام پاسخ به شبهات غزالی بود و اين خواجه نصير بود كه با نگاشتن آثاری ارزشمند و پرداختن به دقايق علمی، حكمت فلسفی را نجات داد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، در نخستين روز از همايش بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسی كه به همت مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران و با همكاری انجمن حكمت و فلسفه ايران عصر امروز شنبه، 6 اسفندماه، با حضور جمعی از اساتيد در محل اين مؤسسه برگزار شد، انديشههای فلسفی، كلامی و منطقی اين انديشمند بزرگ جهان اسلام مورد تحليل و بررسی قرار گرفت.
بنابر اين گزارش، غلامرضا اعوانی» عضو انجمن حكمت و فلسفه ايران طی سخنان خود با موضوع «فيلسوفان در زمانه عسرت؛ نمونه: خواجهنصير» اظهار كرد: ويكو مورخ نامدار تاريخ فلسفه میگويد كه اگر كسی درباره فيلسوفی بحث میكند، بايد با احوال زمانه او آشنا باشد. همه فلاسفه بزرگ و به ويژه فيلسوفان مسلمان از جمله ابنسينا، سهروردی، خواجه نصير و... در زمانه خود دچار عسرت بودند.
وی با بيان اينكه خواجه نصيرالدين طوسی در زمان هلاكوی خونخوار میزيست و با هوشمندی خاص خود كار عظيمی در نجات فرهنگ ايران انجام داد، با اشاره بخشی از متن شرح خواجه بر اشارات ابنسينا افزود: خواجه در آنجا مینويسد: اين كتاب را با حالی دشوار و خاطری مكدر نوشتم كه دشوارتر از آن قابل تصور نيست.
اعوانی از قول خواجه ادامه داد: اين كتاب را در زمانی نوشتم كه ظرفی برای غصههای دردناك و عظيم بود و هر آنی از آن يك شعله آتش دوزخ بود. هيچ زمانی نبود كه چشمان من اشكالود نبود و هيچ لحظهای نبود كه درد من افزون نشد. وضعيت جانكاه آن زمان يادآور اين شعر فارسی است: به گرداگرد خود چندان كه بينم/ بلا انگشتری و من نگينم.
وی با اشاره به شخصيت بینظير خواجه نصير و اقدامات فرهنگی چشمگير او در در آن زمانه عسرت، در مقايسه خواجه نصير و ابنرشد در احيای فلسفه و حكمت در دنيای اسلام، خاطرنشان كرد: ابنرشد در غرب دنيای اسلام كار چندانی در احيای فلسفه و حكمت مشاء انجام نداد و نهايت كار او پاسخ به شبهات غزالی بود، اما خواجه نصير با نگاشتن چند كتاب و پرداختن به دقايق فلسفی، حكمت فلسفی را نجات داد.
عضو هيئت علمی دانشگاه شهيد بهشتی تصريح كرد: خواجه نصير غير از غزالی مخالفان سرسختتر از او در ايران داشت. او با نگاشتن دو كتاب ريشه امام فخر رازی(مشهور به امام شكاكين) را خشك كرد و به اشكالات و شبهات ديگر دشمن سرسخت ابنسينا يعنی شهرستانی پاسخ داد و حتی از اشكالات مقدر اينان به ابنرشد نيز دفاع كرد.
وی با بيان اينكه خواجه نصير در توفيق حكمت و شريعت بسيار تواناتر از ابنرشد بود در مقايسه ابنسينا و خواجه عنوان كرد: ابنسينا در فلسفه سرآمد است، اما خواجه در نجوم و رياضی بسيار برجستهتر است و در رياضی كردن نجوم اقدامات بزرگی انجام داده است. ابنسينا پايهگذار سيستماتيك كردن فلسفه است و خواجه نصير كسی است كه كلام را سيستماتيك كرده است.
اعوانی سپس به مقايسه سنت توماس و خواجه نصير پرداخت و اظهار كرد: سنتتوماس به اندازه خواجه تبحر در علم (بهويژه رياضی و نجوم) نداشته و از اين جهت میتوان خواجه را با كوپرنيك كه دو قرن پس از او میزيسته است، مقايسه كرد. با اينحال سنتتوماس از لحاظ كلام عقلی با سنتتوماس در سنت مسيحی قابل مقايسه است.
وی ادامه داد: در علم منطق خواجه نصير به دليل نگاشتن اساس الاقتباس بالاتر از سنتتوماس است و البته سنتتوماس چنانكه ژيلسون میگويد، نه از منطق ابنسينا، بلكه از منطق ابنرشد استفاده كرده است. همچنين بايد به ياد داشته باشيم كه در زمان سنتتوماس تمام آثار ارسطو از يونانی ترجمه شد و او منابع بسياری در دسترس داشته است.
عضو انجمن حكمت و فلسفه ايران با بيان اقدام ارزنده خواجه نصير در راهاندازی رصدخانه مراغه تأكيد كرد: بايد به مكاتب فلسفی ايران مكتب مراغه يا تبريز يا آذربايجان را اضافه كنيم؛ مكتبی كه در تاريخ علم و فلسفه ايران بسيار مهم و تأثيرگذار بوده است.
وی اضافه كرد: سهروردی در مراغه درس خوانده بود و مشاهيری چون قطبالدين شيرازی، شمسالدين شهرزوری، فخرالدين مراغهای، سراجالدين ارموی، اثيرالدين ابهری و... در مراغه بودهاند و فعاليتهای علمی و فلسفی آنان ما را وامیدارد تا مكتب مراغه را به رسميت بشناسيم. همچنين برای نخستين بار در مراغه است كه يك فضای بينالمللی تأسيس میشود و علما از اقصی نقاط عالم اسلام برای مبادلات علمی بدانجا میآيند.
در نخستين روز اين همايش همچنين حجتالاسلام والمسلمين عبدالحسين خسروپناه با موضوع «خواجه نصير؛ مؤسس كلام فلسفی»، نصرالله پورجوادی با موضوع «مثال موم و تبدل صور در خواجه و دكارت» و غلامحسين ابراهيمیدينانی با موضوع «جايگاه خواجهنصير در انديشه اسلامی» به سخنرانی پرداختند.
در ادامه اين همايش در نخستين روز و در بررسی انديشههای منطقی خواجه نصيرالدين طوسی نيز ضياء موحد با موضوع «شرح خواجه بر جهانهای ممكن ابنسينا» و سيدمحمود يوسفثانی با موضوع «سالبه به انتفاء موضوع از ديدگاه خواجه نصيرالدين طوسی» به ايراد سخن خواهند پرداخت و در پايان نيز مجيد حميدزاده با نگاهی نقادانه به رساله فصول خواجه نصيرالدين طوسی، انديشههای كلامی وی را بررسی كرد.