زماني كه صحبت از كشتيهاي يخشكن ميشود نخستين چيزي كه به ذهن خطور ميكند، مجموعهاي بزرگ از فناوريهاي سخت و در هم گره خورده است كه نتيجه برهم كنش آنها حركت يك سازه عظيم دريايي در دل سطح يخزده اقيانوس است. اما اين حركت به اين سادگيها كه درباره آن صحبت ميشود، صورت نميگيرد. در حقيقت گرچه با آب سرد يخزده روبهرو هستيم، اما تفاوت زيادي ميان حركت در آب سرد با آب سرد پوشيده از يخ است.
تفاوت اين دو بيش از هر كسي براي دارندگان شركتهاي اكتشافات نفت در مناطق منجمد اقيانوسي احساس ميشود. كارشناسان زمينشناسي اين شركتها وجود برخي ذخاير نفتي در قطب شمال را تشخيص ميدهند، اما اين تازه آغاز كار است. رسيدن به اين مناطق كاري بس دشوار است كه تنها با بهرهگيري از كشتيهاي يخ شكن امكانپذير است. والتر كاهلن از كارشناسان برجسته مهندسي سازههاي سخت ميگويد: حركت يك كشتي در يخ در مقايسه با آب بين 10 تا 100 برابر پيچيدهتر است، در حالي كه تجربه و مهارت ما در رويارويي با يخ نيز بين 10 تا 100 برابر كمتر از آب است. در نتيجه بايد پذيرفت در سر و كار داشتن با يخ خيلي عقبتر هستيم.
اين حقيقتي روشن فراروي مهندساني است كه روي پروژه طراحي و ساخت يخشكنهاي غول پيكر كار ميكنند. به عقيده اين كارشناسان براي طراحي يك كشتي يخشكن مطمئن كه حداقل براي سالها بتوان از آن استفاده كرد راهي جز استفاده از مجموعهاي از دانشهاي نوين نداريم.
تجربه يك قرن اخير مهندسي سازههاي پيچيده دريايي نشان داده است ساخت و ساز براي محيطهاي آبي گرچه پيچيدگيهاي خاص خود را دارد، اما با گذشت زمان، مرحله به مرحله پيش ميرود و نهايتا به سرانجام ميرسد، براي محيطهاي يخ زده داستان ديگري رقم ميخورد. در اينجا اين يخ و دماي پايين محيط است كه پيشرفت يك پروژه را تعيين ميكند. حتي در سكوهاي نفتي كه در مناطق يخزده و هميشه منجمد شمال زمين ساخته ميشود، پيشرفت كار صرفا وابسته به ضريب مقاومت نيروهاي انساني در برابر برودت محيط است.
Asme / مترجم: مهدي پيرگزي