اقدام علامه طباطبايی در تبيين، تحليل و نقد روايات تفسيری، خدمتی ارزشمند و ممتاز محسوب میشود و تفاسير روايی و غيرروايی ديگر بسيار كم به اين مسئله پرداخته و اغلب بدون پرداختن به روايتهای آسيبدار، به نوعی در مقابل آنها سكوت كرده يا آنها را كنار گذاشتهاند.
شادی نفيسی، عضو هيئت علمی دانشكده علوم حديث و نويسنده كتاب «علامه طباطبايی و حديث» با موضوع روششناسی نقد و فهم حديث از ديدگاه علامه طباطبايی در الميزان(پژوهش دينی برگزيده سال 81) در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) به بيان ويژگیها و نكاتی در باره ميراث تفسير روايی الميزان و نحوه تعامل علامه طباطبايی با روايات فريقين در تفسير خود پرداخت.
وی اظهار كرد: اولين نكتهای كه در بحث از رويكرد علامه طباطبايی به روايات در تفسير الميزان میتوان بدان اشاره كرد، اين است كه به رغم اينكه علامه در مقدمه تفسير خود اشاره میكنند كه تفسير قرآن در حوزه غيراحكام نياز به روايات ندارد ـ و به همين دليل بحث روايت را از تفسير جدا میكنند ـ، اما ميراث تفسير روايی كه ايشان در الميزان برای ما باقی گذاشتهاند، از جهات مختلف بسيار ارزشمند است.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم حديث با تأكيد بر اينكه به لحاظ حجمی، روايات تفسيری الميزان، حجم بسيار بالايی را به خود اختصاص داده است، عنوان كرد: اين ميزان به حدی است كه اگر آن را از تفسير الميزان جدا كنيم، بالغ بر چندين جلد خواهد شد كه حتی از برخی از مجموعههای تفسير روايی نيز بيشتر خواهد بود.
نفيسی همچنين با اشاره به برخی از ويژگیهای ممتاز كيفی ميراث تفسير روايی الميزان تصريح كرد: علامه طباطبايی اهتمام داشتهاند كه روايات شيعه و اهل سنت را در كنار هم بياورند. بر همين اساس اتكای عمده ايشان در گزارش روايات اهل سنت بر تفسير درّالمنثور سيوطی ـ كه يك تفسير جامع روايی قرن دهم است ـ بوده كه خود اين مجموعه نيز روايات را از منابع مختلف اهل سنت نقل كرده است.
علامه طباطبايی در بحث از روايات، اهتمام اصلی خود را بر بررسی متنی قرار داده و در تحليل خود كمتر به بررسی و داوری سندی پرداختهاند. ايشان در موارد بسيار كمی سند روايات را میآورند و در اغلب مواضع سند را به صورت ناقص ذكر میكنند و فقط معصوم(ع) صاحب روايت يا راوی معصوم را گزارش و در پارهای موارد نيز به وضعيت ارزيابی سند و داوری درباره آن میپردازند
وی افزود: نكته قابل توجهی كه در تأمل بر اين مقابله و مقارنه منابع روايی شيعه و اهل سنت در الميزان به چشم میخورد، ديدگاهها و روايات مشترك و شبيه به هم شيعه و اهل سنت در موضوعات مختلف است؛ حتی در موضوعاتی چون روايات تأويلی كه ارتباط و اختصاص آن به شيعه مشهور است، نيز اهل سنت روايات بسياری دارند كه مشابه و هممضمون با روايات شيعه است.
عضو هيئت علمی دانشگاه علوم حديث اقدام علامه طباطبايی در تبيين، تحليل و نقد روايات تفسيری را كاری ارزشمند خواند و ادامه داد: در تفاسير روايی و غيرروايی ديگر كمتر شاهد اين امر بودهايم و شايد بتوان گفت كه خدمت بزرگ علامه در اين زمينه ـ با وجود اينكه بعد از ايشان كارهای مختلفی در حوزه تفسير شيعی و بعضاً حتی كارهای روايی انجام گرفته ـ همچنان از جايگاه ويژه و ممتازی برخوردار است.
اين محقق و پژوهشگر در تشريح اين مطلب اضافه كرد: يكی از آسيبهايی كه در حوزه تفاسير روايی با آن مواجهيم اين است كه رواياتی كه در ذيل آيات گزارش شده و بعضاً در تفاسير روايی ذكر شدهاند، تبيين، تحليل و نقادی نشدهاند؛ بدان معنا كه نه ارتباط روايت با معنای آيه تبيين شده و نه اينكه تعارض يا مشكل احتمالی موجود در آن تبيين شده است. اين امر بسيار كم اتفاق افتاده و تفاسير بسيار محدودی هستند كه به نوعی به اين موضوع پرداخته باشند.
وی با بيان اينكه در مجموعههای تفسيری ديگر بسيار كم اتفاق افتاده كه به تبيين، تحليل و نقد روايات پرداخته باشند، عنوان كرد: بعضی از تفاسير از ابتدا روايتهای مناسب را انتخاب كردهاند و به همين دليل، به بخش ديگری از روايات ـ كه احياناً مشكل دارد ـ نپرداختهاند و در واقع بدون پرداختن به روايتهای آسيبدار به نوعی سكوت كرده يا آنها را كنار گذاشتهاند.
وی تصريح كرد: علامه طباطبايی هم ارتباط روايات با آيات را تبيين و هم آسيبهای روايات مشكلدار را گزارش كردهاند و بخش روايی تفسير الميزان برای تمامی كسانی كه میخواهند در حوزه تحليل روايات تفسيری تحقيق و پژوهش انجام دهند، مجموعهای ارزشمند و منبعی مهم محسوب میشود.
نويسنده كتاب «علامه طباطبايی و حديث» با موضوع روششناسی نقد و فهم حديث از ديدگاه علامه طباطبايی در الميزان خاطرنشان كرد: البته بسياری مواضع ديگر نيز وجود دارد كه علامه از كنار روايت گذشته و چندان بدان نپرداخته است، ولی با اين همه خدمتی كه علامه در اين حوزه انجام داده و مطالب ارائه شده از سوی ايشان، منحصر به فرد است و جايگاه ويژهای دارد.
نفيسی با بيان اينكه علامه طباطبايی در بحث از روايات، اهتمام اصلی خود را بر بررسی متنی قرار داده و در تحليل خود كمتر به بررسی و داوری سندی پرداختهاند، بيان كرد: ايشان در موارد بسيار كمی سند روايات را میآورند و در اغلب مواضع سند را به صورت ناقص ذكر میكنند و فقط معصوم(ع) صاحب روايت يا راوی معصوم را گزارش و در پارهای موارد نيز به وضعيت ارزيابی سند و داوری درباره آن ميپردازند و برای مثال، به ضعف سند، ارسال سند و اضطراب در سند روايت و مانند آن اشاره میكنند.
نكته قابل توجهی كه در تأمل بر اين مقابله و مقارنه منابع روايی شيعه و اهل سنت در الميزان به چشم میخورد، ديدگاهها و روايات مشترك و شبيه به هم شيعه و اهل سنت در موضوعات مختلف است
اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: تقريباً میتوان گفت كه علامه در بررسی روايات به هيچ وجه صرفاً با بررسی سند، حكم صادر نمیكنند و اگر سند ضعف دارد، ولی متن استوار است، روايت را میپذيرند و چنانچه متن اشكال دارد، اما سند صحيح است، روايت را كنار میگذارند و اگر متن اشكال دارد و سند هم ضعيف است، اين قرائن را كنار هم گزارش میكنند و بدان میپردازند، اما هيچگاه صرفاً با بررسی سندی به نقد و داوری درباره روايت نمیپردازند.
نفيسی با اشاره به اينكه علامه در بخش تفسير روايی الميزان، در موضوعات مختلف به بررسی روايات پرداختهاند، اظهار كرد: اين موضوعات گوناگون را میتوان به نوعی به طور خلاصه به صورت ذيل طبقهبندی كرد: رواياتی كه به طور خاص تفسير آيه هستند، رواياتی كه داستانها را گزارش میكنند، رواياتی كه ناظر به مباحث اعتقادی هستند، رواياتی كه در بحث از سند نزول بدانها توجه میشود و رواياتی كه ناظر به تأويل آيات در حق ائمه(ع) هستند. گرچه طبقهبندیهای ديگر و بيشتری از انواع مختلف اين روايات میتوان عرضه كرد.