ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 15 بهمن 1390     |     کد : 32254

فقط بيست، نمره نيست

پيشبرد امور تحصيلي در مراحل مختلف براي اغلب دانش‌آموزان با دشواري‌هاي گوناگون همراه است. كودكان و نوجوانان حتي در بهترين شرايط كه كاري جز درس‌‌خواندن ندارند و از حمايت مادي و معنوي والدين برخوردارند، از اين آسيب‌ها در امان نمي‌مانند. مشكلاتي كه گاه در حد يك مساله بغرنج اوج مي‌گيرند و ضايعات روحي و رواني ايجاد مي‌كنند.

جام جم آنلاين: پيشبرد امور تحصيلي در مراحل مختلف براي اغلب دانش‌آموزان با دشواري‌هاي گوناگون همراه است. كودكان و نوجوانان حتي در بهترين شرايط كه كاري جز درس‌‌خواندن ندارند و از حمايت مادي و معنوي والدين برخوردارند، از اين آسيب‌ها در امان نمي‌مانند. مشكلاتي كه گاه در حد يك مساله بغرنج اوج مي‌گيرند و ضايعات روحي و رواني ايجاد مي‌كنند.
دانش‌آموزان در سن سرنوشت‌سازي از دوران زندگي خود هستند و هر مشكلي حتي در حوزه امور درسي مي‌تواند بر ساختار شخصيتي و رواني و نظام رفتاري آنان تاثير منفي و گاه دائمي بگذارد. براساس يك پژوهش، حدود نيمي از محصلان تهراني در مقاطع دبستاني و راهنمايي با مشكلات رفتاري مواجهند و به اعتقاد كارشناسان بخش بزرگي از اين ناهنجاري‌ها از مسائل مرتبط با امور تحصيلي ناشي مي‌شود. متاسفانه در جامعه ما اين ناهنجاري‌هاي تحصيلي بيشتر پنهان مي‌مانند يا بهتر بگوييم ناديده گرفته مي‌شوند. بسياري از والدين كارنامه فرزند خود را معيار قضاوت درباره امور تحصيلي وي مي‌پندارند و اگر نمره‌ها خوب باشد، تصور مي‌كنند پس مشكلي نيست! بر اين اساس نمره‌هاي پايين تنها زنگ هشداري است كه والدين را به تكاپو مي‌اندازد تا بفهمند مشكل كجاست و راهي بيابند تا نمره‌ها هر جور شده بالاتر برود. ديگر اين‌كه بنا به تصور عرفي و البته ضعف‌هاي فرهنگي و آموزشي امور تحصيلي دانش‌آموزان به اولياي مدرسه، معلمان و در مجموع نظام آموزش و پرورش واگذار شده و بسياري در اين باره جز تشويق و ايجاد انگيزه در فرزند محصل‌شان براي گرفتن نمره‌هاي خوب براي خود مسووليتي قائل نيستند.

در حالي كه ناهنجاري‌هاي تحصيلي از ابعاد مختلف قابل بررسي است و تنها در كارنامه‌ درسي منعكس نمي‌شود. دلايل بسياري نيز براي اين نارسايي‌ها وجود دارد كه تلاش براي رفع يا به حداقل رساندن تاثير آنها وظيفه غيرقابل تفويض والدين دانش‌آموزان محسوب مي‌شود.

محتوا و ميزان دشواري دروس

انتظاري كه براي يادگيري از دانش‌آموز وجود دارد يا او بر خودش تحميل مي‌كند، مي‌تواند علت بروز ناهنجاري‌هاي تحصيلي باشد. متاسفانه نامناسب‌بودن محتواي دروس مشكلي عمومي در نظام آموزش و پرورش ماست كه با وجود سال‌ها و بلكه دهه‌ها تذكر متخصصان و كارشناسان براي رفع آن اقدامي جدي صورت نمي‌گيرد. محتواي دروس در اغلب پايه‌هاي تحصيلي متناسب با سطح فكري و توان ذهني دانش‌آموزان تنظيم نشده است و در اين حوزه با استانداردهاي جهاني و نظام‌هاي مدرن آموزشي اختلاف فاحشي دارد. تغيير ناگهاني محتوا و دشواري دروس بويژه هنگامي كه دانش‌آموز از يك مقطع تحصيلي به مقطع ديگر مي‌رود، فشار فكري و رواني مضاعفي تحميل مي‌كند و به قول معروف دانش‌آموزان را لاي منگنه مي‌گذارد!

آمارها نشان مي‌دهد در ايران بيشترين ميزان افت تحصيلي در پايه‌هاي اول راهنمايي و اول دبيرستان (مقطع متوسطه) رخ مي‌دهد و مي‌توان اين‌طور تصور كرد كه ميان محتوا و ميزان دشواري دروس مقاطع تحصيلي با يكديگر هماهنگي وجود ندارد. دانش‌آموز دوره ابتدايي كه طي پايه‌هاي تحصيلي همواره با يك معلم و تعداد محدودي از دروس مواجه بوده است، پس از طي يك تابستان ناگهان قدم به دوره راهنمايي مي‌گذارد كه در آن با چندين معلم و دروس متنوع سروكار دارد. در اين شرايط در پيشبرد امور تحصيلي و فهم دروس با مشكل روبه‌رو مي‌شود و ممكن است با خود گمان كند او از نظر ذهني توانايي كافي ندارد يا نمي‌تواند به انتظارها پاسخ دهد. حل ريشه‌اي مشكل در نظام آموزشي نيز مدام به تاخير مي‌افتد و به جاي آن طرح‌هايي در دستور كار قرار مي‌گيرد كه مانند نظام جديد آموزش متوسطه ـ كه قرار بود تحولي در سيستم آموزش و پرورش باشد ـ پس از چند سال اجرا طرحي غيركارشناسي و مضر معرفي شوند.

تاثير فيزيك مدرسه بر پيشرفت درسي

فرسودگي مدارس و كلاس‌هاي درس، كمبود امكانات آموزشي و رفاهي و حتي امكانات اوليه نظير آب گرم و سرويس‌هاي بهداشتي به تعداد كافي، كمبود فضاي آموزشي، پرورشي و ورزشي ، ضعف در كاركرد سيستم‌هاي گرمايشي و سرمايشي و... مشكلات عمومي مدارس در تمامي مقاطع هستند كه اگر انصاف داشته باشيم بروز ناهنجاري تحصيلي را در دانش‌آموزان اجتناب‌ناپذير مي‌كنند. اكثريت قريب به اتفاق مدارس، فضاي ورزشي جداگانه ندارند و طبق معمول بضاعت در حد حياط مدرسه است، كمبود مربيان ورزش بويژه در مدارس پسرانه به همراه ضعف امكانات پرورشي، مشاوره‌اي و ... در مدارس شرايط را بدتر مي‌كند. البته اگر نقش تحرك جسماني و شادابي تن و روان را در بهبود وضعيف تحصيلي و توان يادگيري محصلان پذيرفته باشيم.

نمره‌گرايي والدين، متهم رديف اول

به تاثير والدين در بروز ناهنجاري‌هاي تحصيلي كه مي‌رسيم دكتر مينا حميدي، روان‌شناس نمره‌گرايي را متهم رديف اول معرفي مي‌كند.

نكته: وقتي ارتباط بين مدرسه و خانواده هدفمند نباشد، اطلاع از وضعيت تحصيلي و انضباطي دانش‌آموز به ‌تنها بهانه ديدار حضوري والدين تبديل خواهد شد
اين متخصص علوم تربيتي درباره معضل نمره‌گرايي كه اين سال‌ها آفت جان و تن محصلان شده و تبعات ناشي از آن توضيح مي‌دهد: «مشكل نمره‌گرايي با تغيير سيستم ارزشيابي از كمي به كيفي برطرف نمي‌شود. نمره‌گرايي در حقيقت نگرشي فراگير نزد افكار عمومي جامعه ماست كه گويا دانش‌آموزان تنها براي كسب مدارج تحصيلي بهتر به مدرسه مي‌روند و هر روز چند ساعت در كلاس درس و چند ساعت در خانه با كتاب‌هاي درسي سر و كله مي‌زنند. اغلب والدين از خود نمي‌پرسند آيا فرزندمان فقط براي كسب نمره‌هاي بهتر به مدرسه مي‌رود يا اهداف ديگري هم وجود دارد؟ آيا فرزندمان از نظر شخصيتي، تربيتي، جسمي، رواني و اجتماعي پرورش مي‌يابد؟ آيا رفتن به مدرسه به وي كمك مي‌كند تا مشكلاتش در ارتباط با ديگران و درباره واقعيت‌هاي زندگي برطرف شود؟

متاسفانه در ميان مراجعان، مادران بسياري را مي‌بينيم كه گويا با چنين اهدافي كاملا بيگانه‌اند و در مقابل دانش‌آموزاني هستند كه نمي‌دانند با چه عباراتي رنج و فشار مضاعف ناشي از انتظارات والدين بر دوش خود را توصيف كنند و توضيح بدهند. اين اهداف عالي كه در نظام آموزش عمومي جامعه ما با واژه «پرورش» بيان مي‌شود از سوي والدين نيز كاملا ناديده گرفته شده و گويا همه چيز به پاي نمره‌هاي بهتر و كسب مدارج علمي بالاتر قرباني مي‌شود. فشار رواني ناشي از انتظارات بيمارگونه والدين و اطرافيان بر دانش‌آموزان مي‌تواند كاملا مخرب باشند و درس‌خواندن را در حد كار اجباري و گزنده جلوه دهد. بالطبع دانش‌آموزان در سنين كودكي و نوجواني از اين فشار رواني تاثير منفي مي‌پذيرند و چه‌بسا به ناهنجاري‌هاي حاد رواني و عاطفي يا حتي بيماري‌هاي جسمي و عصبي دچار شوند. در دوره دبيرستان نيز به دليل تب كنكور بر اين فشارها افزوده مي‌شود.»

وي ضعف ارتباط ميان مدرسه با خانواده را مشكلي ديگر معرفي مي‌كند و مي‌افزايد: هنگامي كه از ارتباط رسمي و هدفمند ميان والدين و مربيان مدرسه خبري نباشد وضعيت تحصيلي و انضباطي دانش‌آموز به تنها بهانه ديدار حضوري يا غيرحضوري تبديل مي‌شود. در اين شرايط نمرات پايين براي دانش‌آموز مترادف است با دعوت از والدين به مدرسه و سرزنش و تحقير احتمالي.

افزون بر آن دانش‌آموز به پل ارتباطي ميان 2 دنياي جداگانه تبديل مي‌شود و بايد بخشي از سنگيني اين ارتباط سرد و غيرمتعارف را بر دوش بكشد. مي‌دانيم كه در نظام‌هاي مدرن و كارآمد آموزش عمومي ارتباط مستمر ميان والدين و مربيان مدرسه نه يك اصل بلكه يك ركن اساسي است و تنظيم امور درسي و پرورشي دانش‌آموزان بر پايه آن صورت مي‌گيرد. اين ارتباط ضروري مي‌تواند در اغلب حوزه‌ها فشار رواني ناشي از انتظارات را برطرف كند و شرايطي بهتر و آرام‌تر براي دانش‌آموز پديد آورد.

تاثير شرايط سني بر ناهنجاري تحصيلي

شرايط سني دانش‌آموز بويژه در دوره نوجواني مي‌تواند به بروز ناهنجاري‌هاي تحصيلي منجر شود.

دكتر حميدي، مسائل مرتبط با بلوغ را در اين حوزه بسيار موثر مي‌داند و مي‌گويد: «بلوغ با تغييرات جسماني و تحولات رواني همراه است. اين دگرگوني‌ها شرايط ويژه‌اي براي نوجوان پديد مي‌آورد كه طي آن با مسائل مختلف جسمي، رواني، عاطفي، ارتباطي و اجتماعي مواجه مي‌شود.

طي اين مرحله نوجوان دنياي جديدي پيش روي خود مي‌يابد كه بايد شخصيت و ارتباطات اجتماعي خود را مطابق آن بازنگري كند و تغيير بدهد. بالطبع گذراندن اين تحولات بدون دردسر نيست و ناهنجاري‌هايي در ابعاد مختلف را در پي دارد. بخشي از اين ناهنجاري‌ها در حوزه تحصيلي رخ مي‌دهد. مدرسه محيطي آموزشي است ولي در آن ارتباطات اجتماعي و عاطفي نيز جريان دارد و بر مسائل تحصيلي تاثير مي‌گذارد. ممكن است دانش‌آموز با مدير، ناظم، معلم يا حتي ساير دانش‌آموزان مشكل پيدا كند و اين موضوع بر انگيزه تحصيلي وي تاثير منفي بگذارد. اين مشكلات در محيط خانواده نيز ايجاد مي‌شوند و تاثيري شديدتر دارند. ضعف بهداشت بلوغ در جامعه بويژه براي پسران، ناآشنايي والدين نسبت به شرايط و ضرورت‌هاي دوران نوجواني، مهارنشدن انرژي دروني نوجوان و افزايش عصبيت‌هاي فردي، خانوادگي و اجتماعي وي به صورت مستقيم بر امور تحصيلي تاثير مي‌گذارد. ديگر اين كه تنبيه بدني، مقايسه، تهديد، تمسخر و... كه متاسفانه در رفتار برخي والدين نسبت به نوجوانان به اموري عادي تبديل شده است انگيزه و اشتياق وي براي يادگيري و كسب مدارج علمي را از بين مي‌برد».

آخرين توصيه‌هاي اين متخصص علوم رفتاري به والدين نيز چنين است: دانش‌آموز را براي درس‌خواندن و به خاطر آن كه تلاشش را به كار مي‌گيرد تشويق كنيد، نه به خاطر نمره‌هايش. اغلب دانش‌آموزان با همسالان در ميان دوستان و آشنايان مقايسه مي‌شوند كه ممكن است امكانات بهتري براي درس‌خواندن داشته يا حتي ضريب هوشي بالاتري داشته باشند. مقايسه‌ها بايد جنبه سازنده داشته باشند و در حقيقت الگو و انگيزه ايجاد كنند. محيط آرامي براي انجام تكاليف مدرسه در اختيار دانش‌آموز قرار دهيد. افزون بر آن شرايطي مهيا كنيد تا بتواند سر وقت بخوابد و صبح شاداب و سرحال روانه مدرسه شود. به تغذيه وي توجه كنيد و اجازه ندهيد امور ضروري شخصي را فداي درس‌خواندن كند. يادتان باشد فرزندتان پيش از آن كه يك دانش‌آموز باشد يك انسان است و نيازهاي جسمي، عاطفي، تفريحي، ورزشي و... دارد. او قرار نيست فقط يك دكتر، مهندس يا متخصص باشد و پيش از آن بايد يك انسان خوب، يك فرزند قدرشناس، يك پدر مسووليت‌شناس يا يك مادر باعاطفه باشد. از بايدها و نبايدها دست بكشيد. مشكلات او را بشناسيد و سعي كنيد از طريق گفت‌وگو يا اقدام لازم آنها را برطرف كنيد. هيچ‌كس نمي‌گويد والدينم مرا دكتر يا مهندس كردند و اگر قرار باشد چيزي گفته شود از آموختن درس انسانيت و اخلاق از والدين خواهد بود. ناهنجاري‌هاي تحصيلي بيش از آن كه از امور تحصيلي ناشي شوند از ساير مسائل زندگي دانش‌آموز ريشه مي‌گيرند و بايد براي بهبود آنها اقدام كرد.

امين رحيمي / جام‌جم


نوشته شده در   شنبه 15 بهمن 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode