يكی از مباحث هرمنوتيك كه به صورت ناصواب مورد توجه قرار گرفته و توسط برخی از نوانديشان نيز تصديق شده است، خداحافظی متن با مؤلف است كه زمينه بحث نسبيت فهمها را فراهم میآورد و اين امر هم به دلايل عقلی(فلسفی و كلامی) و هم دلايل وحيانی قابل نقد است.
حجتالاسلام والمسلمين علی نصيری، مدير مؤسسه معارف وحی و خرد و عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت ايران، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، در بيان سير پيدايش جريانهای فهم متن در دنيای غرب و جهان اسلام گفت: در تاريخ فلسفه غرب از حدود 600 سال پيش از ميلاد مسيح تاكنون، در حوزه معرفتشناسی سه اتفاق و تحول عظيم رخ داده است.
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد افزود: تا قبل از دوره كانت تمام توجه انديشمندان غرب در حوزه معرفتشناسی معطوف به چگونگی شناخت جهان خارج بوده و اينكه آيا اساساً جهان خارج حقيقت و واقعيت دارد يا توهم است و در صورت واقعيت داشتن، ما چگونه میتوانيم به واقعيت و حقيقت آن دست بيابيم. در اين دوره در واقع، گزارههايی را كه متن حقيقت و خارج بود، به عنوان امر معنادار میپذيرفتند و بحث اصلی بر سر صدق و كذب اين گزارهها بود.
نصيری ادامه داد: دوره دوم رويكرد معرفتشناختی در غرب از روزگار كانت و تقريباً از سده 18 ميلادی آغاز میشود و مسئله از جهان خارج، به ذهن منتقل میشود؛ يعنی ما به جای منطبق كردن ذهن خود با خارج، بايد جهان خارج را منطبق با ذهن كنيم. پس از اين دوره، مباحث معرفتشناسی غالباً در مقوله معرفتشناسی به بعد ذهنی بيشتر جهان خارج پرداخته میشود.
وی دوره هرمنوتيك را سومين تحول اساسی كوپرنيكی در حوزه معرفتشناسی خواند و اظهار كرد: در اين دوره اين مسئله مورد بحث قرار میگيرد كه اساساً ما فارغ از قضيه خارج و ذهن، بايد نگاه خود را بر روی مقوله زبان و متن متمركز كنيم. انسان بر اساس دو بستر زبان و متن با مخاطب ارتباط برقرار میكند و تنها راهی كه ما میتوانيم انديشههای خود را منتقل و انديشههای ديگران را كسب كنيم، راه زبان و متن است.
علی نصيری:
دانش هرمنوتيك به صورتهای ديگری بدون داشتن اين نامها و عناوين در مطالعات انديشوران مسلمان در طول اين 14 سده مورد توجه بوده و ما دانش فهم و تفسير را از آغاز داشتهايم؛ با اين تفاوت كه غربيان يك شكل و نمايه و ساختار جديدی بدان دادهاند و و برخی نيز فريفته شده و تصور میكنند كه دانش جديدی از سوی آنان توليد شده است
مؤلف كتاب «رابطه قرآن و سنت» عنوان كرد: انديشمندان غربی در دوره هرمنوتيك به اين نتيجه رسيدند كه ما بايد بر روی دو ساحت زبان و متن متمركز شويم و مقولات مربوط به اين دو حوزه را واكاوی كنيم. خود هرمنوتيك را به سه دوره كلاسيك، مدرن و معاصر تقسيم میكنند و از شلاير ماخر(1767 ـ 1834) به عنوان پدر اين علم ياد میكنند.
نصيری ادامه داد: انديشههای هرمنوتيكی پس از مطرح شدن از سوی شلايرماخر بعدها توسط كسانی چون هايدگر و گادامر ادامه و بسط پيدا میكند. سخن اصلی و اساسی آنان اين است كه ما در معرفتشناسی بر زبان و متن متمركز شويم. در حوزه مباحث زبان، نظريه ويتگنشتاين فيلسوف آلمانی با عنوان نظريه «بازی زبانی» مطرح میشود و بر اين مسئله تأكيد میكند كه ما بايد با مدنظر قرار دادن تفاوت زبان دين با زبان علم(فيزيك و شيمی) وارد فهم شويم.
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد با اشاره به برخی ديگر از مباحث هرمنوتيكی مطرح شده مانند جهانشناخت مؤول يا مفسر يا مسئله تاريخمندی متن تصريح كرد: به عبارت سادهتر بايد گفت كه هرمنوتيك، كه از آن به دانش فهم متن ياد میكنند، در يك نگاه وسيعتر در بعد معرفتشناختی بر اين نكته تأكيد میكند كه بايد از زاويه متن و زبان به ساحت فهم و درك انسانها راه يافت؛ اين دانش در يك شعاع محدودتر در خدمت فهم متون مقدس(تورات و انجيل) قرار گرفت.
اين محقق و پژوهشگر عنوان كرد: به عبارت ديگر عدهای از انديشوران در تعامل و برخورد مقوله دين و علم بحثی با عنوان دانش فهم متن يا هرمنوتيك را بنيان نهاده و توسعه دادند و مدعی شدند كه ما از اين دانش برای فهم متون مقدس میتوانيم كمك بگيريم. البته اين امر معطوف به اشكالات و دشواریهايی بود كه آنان در فهم متون با آن مواجه بودند كه از جمله آنها بحث تعارض برخی از آموزههای كتاب مقدس با علم بود.
سابقه مباحث روش فهم متن در جهان اسلام
نصيری ادامه داد: غرض از طرح اين مسئله آن بود كه گفته شود اساساً مسئله هرمنوتيك، بهعنوان سومين انقلاب تفكر در تاريخ فلسفه غرب و بهعنوان دانشی كه برای فهم متن به معنای عام كلمه و فهم متن مقدس به معنای خاص توليد شد، اساساً برخاسته و برآيند تحولات فلسفی و عقلانی در جهان غرب و نه جهان اسلام است و ما در جهان اسلام برای فهم متن دينی، پديدهای به نام تفسير داريم.
مؤلف كتاب «راز جاودانگی قرآن» در تشريح جريان تفسير در جهان اسلام خاطرنشان كرد: تفسير، اعم از تفسير قرآن و تفسير روايات(فقه الحديث)، از خود دوره پيامبر(ص) شروع میشود و ايشان خود نخستين آغازگر روش تفسير و فهم قرآن است؛ چه مواردی كه ايشان از خداوند و جبرئيل برای فهم برخی از آيات كمك میگيرند يا مواردی كه خود شخصاً به تفسير و تبيين قرآن میپردازند.
عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت افزود: پس از پيامبر(ص) اين روند توسط اهل بيت(ع)، صحابه، تابعان و سپس علمای اسلام دنبال میشود و ميراث تفسيری بسيار گرانسنگی در اختيار مسلمانان قرار میگيرد؛ بنابراين ما اساساً نبايد اين سير ادوار تاريخی هرمنوتيك را كه خاستگاه آن تحولات فلسفی و عقلانی در جهان غرب است، منطبق بر رويدادهای جهان اسلام كنيم.
نصيری تصريح كرد: جريان هرمنوتيك با آنكه دانشی غربی بود، چه در بعد فلسفه محض و چه در بعد فهم متون مقدس، وارد جهان اسلام شد و در آن مورد توجه قرار گرفت. اين دانش مانند بسياری از مباحث ديگر علوم انسانی با تمام نكات مثبت و منفی خود وارد جهان اسلام شد و زدايش و پالايش لازم نسبت بدان اتفاق نيفتاد.
نكات قابل استفاده هرمنوتيك
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد در بيان برخی از نكات مثبت و قابل استفاده دانش هرمنوتيك تصريح كرد: در دانش هرمنوتيك بحثهای مفيد و قابل استفادهای وجود دارد؛ از جمله اينكه برای فهم يك متن بايد خود را به تاريخ صدور متن يا به جهانشناخت و افق ديد مؤلف نزديك كنيم. اين يكی از ايدههايی است كه در برخی از رويكردهای هرمنوتيكی مطرح است و مفسران ما نيز آن را مورد توجه قرار دادهاند. اساساً اينكه در تفسير قرآن و حتی روايات بحثی با عنوان اسباب نزول يا اسباب صدور داريم، برای آن است كه ما به فضای نزول و صدور آيات و روايات پی ببريم.
علی نصيری:
برخی از هرمنوتيستها به اشتباه مدعی شدهاند كه ما نمیتوانيم معانی و مفاهيم متن را از يك دوره تاريخی خاص به دورههای ديگر تسری دهيم و بحث تاريخمندی قرآن نيز كه برخی از نوانديشان دينی آن را مطرح كردهاند، از همين جا پديد آمده است
وی در تشريح اين مطلب ادامه داد: برای مثال مفسران اينكه تأكيد میكنند كه برای فهم معنای يك آيه بايد واژههای آيه را بر اساس منابع اصيل و اوليه لغت واكاوی كرد، به جهت آن است كه ما به تاريخ صدور و فرهنگ آن دوره توجه كرده و ببينيم كه در روزگار نزول، اين واژهها به چه معنايی به كار میرفتهاند.
نصيری ادامه داد: سخن گادامر درباره چرخه يا دايره هرمنوتيكی مطلب درستی است؛ بدين معنا كه هر مؤول يا مفسر با يك پيشانگاری وارد يك متن میشود، اما از آنجا كه متن ساكت و صامت نيست و می تواند آرامآرام تفكرات آن مؤول و مفسر را بازسازی كند يا تفكری را نقد كرده و آن را توسعه بدهد يا تضييق كند و ما اساساً در فرآيند تفسير و فهم قرآن نيز با اين مسئله مواجهيم. برای مثال كسی ممكن است با ديد جبرگرايانه وارد آيات شود، ولی متن میتواند نظر او را برگرداند و او را متوجه كند كه در آيات بر بحث اختيار آدمی تأكيد شده است.
نكات ناصواب هرمنوتيك
وی در ادامه با اشاره به برخی از نكات منفی و ناصواب دانش هرمنوتيك خاطرنشان كرد: برخی از مباحث هرمنوتيك نيز به صورت ناصحيح و ناصواب مورد توجه قرار گرفته و در فضای دينی و قرآنی راه يافتهاند و متأسفانه توسط برخی از نوانديشان نيز تصديق شدهاند. از جمله اين موارد خداحافظی متن با مؤلف يا پديدآورنده خود است؛ بدين معنا كه ارتباط پديدآورنده با متن تنها در پديد آوردن آن محدود میشود و پس از پديد آمدن متن و قرار گرفتن آن در بستر تاريخ برای مخاطبان مختلف، هر مخاطبی در هر دوره تاريخی حق دارد كه فهم خود از متن را مورد نظر قرار بدهد.
عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت با بيان اينكه اين نظريه زمينه بحث نسبيت فهمها را فراهم میآورد، ادامه داد: برخی از هرمنوتيستها از رهگذر اين موضوع گفتهاند كه ما به تعداد انسانها و مخاطبان مختلف در دورههای مختلف فهمهای متعدد و متكثر داريم و همه آن فهمهای متكثر میتوانند درست باشند. بديهی است كه اين ادعا بسيار خطا و اشتباه بوده و هم به دلايل عقلی(فلسفی و كلامی) و هم دلايل وحيانی قابل نقد است. زيرا ما معتقديم كه يك معنا يا معانی خاص طولی مد نظر صاحب اين سخن بوده و مفسر بايد خود را به آنها برساند.
وی در بيان يكی ديگر از اشتباهات انديشمندان هرمنوتيك عنوان كرد: برخی از هرمنوتيستها به اشتباه مدعی شدهاند كه ما نمیتوانيم معانی و مفاهيم متن را از يك دوره تاريخی خاص به دورههای ديگر تسری دهيم و بحث تاريخمندی قرآن نيز كه برخی از نوانديشان دينی آن را مطرح كردهاند، از همين جا پديد آمده است. بر مبنای اين تفكر كه از سوی كسانی چون حامد ابوزيد مطرح شده است، پديدههای چون قصاص، ديات، حجاب، جهاد و امثال اينها مربوط به عصر نزول قرآن است و در دوران ما كه شرايط تغيير يافته، میتوانيم اين احكام را به عنوان احكام عرضی ديم كنار بگذاريم.
مدير مؤسسه معارف وحی و خرد با اشاره به اينكه هرمنوتيك هم میتواند پرچمدار برخی از تفكرات درست و مفيد در حوزه مطالعات قرآنی و دينی و هم حامل برخی از ايدههای ناصواب باشد، تصريح كرد: در مجموع دانش هرمنوتيك مانند بسياری از دانشهای جديد امروز مانند فلسفه تحليل زبان و مباحث نشانهشناسی به صورتهای ديگری بدون داشتن اين نامها و عناوين در مطالعات انديشوران مسلمان در طول اين 14 سده مورد توجه بوده و ما دانش فهم و تفسير را از آغاز داشتهايم؛ با اين تفاوت كه غربيان يك شكل و نمايه و ساختار جديدی بدان دادهاند و و برخی نيز فريفته شده و تصور میكنند كه دانش جديدی از سوی آنان توليد شده است.