درخت سبزپوشم...
درخت سبزپوشم
شكفته ام به گلشن
بهار غنچه بارم
پر از شكوفه ام من.
دو كاكلي عاشق
لبالب از ترانه
به روي شاخه هايم
گرفته آشيانه.
ز شاخسار سبزم
شكوفه مي تراود
براي من شباهنگ
ترانه ميسرايد.
ميان شاخه هايم
پر است از هياهو
كه گرم گفتگويند
هزار سار پر گو.
روم به سوي خورشيد
در آسمان سبكبار
كشد مرا در آغوش
كند ز بوسه سرشار.
دهد سلام بر من
سپيده بوسه باران
كند مرا نوازش
طلوع صبح گاهان.
نثار ميكنم من
صفا به زندگاني
دهم به باغ هستي
طراوت و جواني.
|
|
|
|
|
|
نوشته شده
در
سه شنبه 26 خرداد 1388
توسط
مدیر پرتال
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|