كدام ستاره شايستگي جانشيني مجيدي را دارد؟
جنگ قدرت در استقلال بدون فرهاد
جام جم آنلاين: هنوز هيچيك از طرفداران تيم استقلال جدايي فرهاد مجيدي از تيمشان را باور نكرده و عواقب احتمالي تلخ آن را پيشبيني نكردهاند. اين درست مانند لحظاتي است كه بدن انسان براي عدم تشخيص و احساس درد ناشي از ضربات يا لطمات وارده آدرنالين در خود توليد ميكند تا حس درد از بين برود.
اين روزها درواقع، نخستين روزهاي جدايي فرهاد از استقلال است؛ استقلالي كه در حيات نزديك به 60 ساله خود، تيم پرستاره كم نداشته، اما در 2 دهه اخير اكثر تيمهاي پرمهره استقلال به بلاي اختلافات دروني گرفتار بودهاند و از داخل دچار درد كهنه قدرت شدند. نزاعي كه تيم را به دو، سه يا حتي چند باند و گروه مختلف تقسيم ميكرد و تيم را قرباني همين سهمخواهي مينمود.
استقلال اين فصل اما با استخدام چند مهره طراز اول و مدعي، هرم قدرت را با ظرافت به دست آورد و با قرار دادن فرهاد مجيدي در راس اين هرم، امكان استقرار مهرههايي چون برهاني، جباري، رحمتي، اميرآبادي، ميداوودي، تيموريان، عمرانزاده و حيدري كه هريك در نوع خود ستارهاند را بدقت در نظر گرفت.
از همين رو پرويز مظلومي كه با مشكلات مختلفي چون نارضايتي مالي از پرداختها، اختلاف ستارهها با يكديگر و با خودش و فشار كميته فني منتقد در برههاي از فصل روبهرو بود، با اتكا به مديريت درونتيمي مجيدي، احساس امنيت ميكرد. خروج مجيدي از ليست استقلال بهجز فشارهاي فني و ساختاري در تاكتيك استقلال، آغاز احتمالي زمزمههايي است كه در روزگاري نهچندان دور از منصوريان، نوازي، طالبلو، قرباني و... سراغ داريم و البته اداره چنين تيمي در كنار پر كردن خلأ ناشي از كم شدن يك وزنه از بدنه تيم ميتواند معادلات آبيها را در نيمفصل دوم برهم بريزد، بخصوص اينكه دور برگشت همه رقبا براي گرفتن امتياز از صدرنشين در كمين نشستهاند. بيدليل نبود كه پرويز مظلومي در طول روزهاي پيش از قطعي شدن پيوستن مجيدي به يك تيم خارجي (الغرافه) همواره و در هر مصاحبهاي ميگفت: «اميدوارم مجيدي نرود...».
در اين جمله كوتاه بخش عظيمي از نگرانيهاي مظلومي نهفته است كه به عنوان يك پدر در راس خانوادهاي به نام تيم استقلال آن را بخوبي احساس ميكند؛ چراكه هيچكس بهتر از او بر مسائل و مصائب دروني تيم كهكشاني استقلال واقف نيست. خروج مجيدي از استقلال خروج يك گلزن يا يك كاپيتان نيست. خروج يك ابرستاره است. كسي كه در 2 فصل اخير 4 بار پرسپوليس را به زانو درآورد تا دربي بزرگ ايران به نام و كام طرفداران استقلال باشد. فرهاد بتازگي و در نظرسنجي غيررسمي محبوبترين بازيكن جهان، حتي از علي كريمي قرمزها هم پيشي گرفت. چنين ستارهاي در نبود خود فقط يك اسم و يك جاي خالي را بر جاي نخواهد گذاشت. به همين دليل است كه قاطعانه ميگوييم هواداران كمكم متوجه خلأ چنين فوتباليستي درون تيمشان خواهند شد.
نكته: پرويز مظلومي كه با مشكلات مختلفي چون نارضايتي مالي از پرداختها، اختلاف ستارهها با يكديگر و با خودش و فشار كميته فني منتقد در برههاي از فصل روبهرو بود، با اتكا به مديريت درونتيمي مجيدي، احساس امنيت ميكرد
مجيدي در اين اواخر و بويژه پس از جر و بحث كرار و جباري نقش پررنگ خود را در كاهش تنشهاي پيشبيني نشده يك تيم اوجگرفته را بخوبي نشان داد و فرداي همان روز با جمع كردن مظلومي، پورحيدري و البته جباري در كنار هم ترتيب يك جلسه سرپايي در محل تمرين استقلال را داد تا اتفاقي كه ميتوانست هفتهها و شايد تا پايان فصل آلت دست رسانهها براي وارد كردن تنش به پيكر تيم يكدست استقلال باشد را ظرف دو روز جمع و جور كند.
كسي شك ندارد كه توصيههاي دوستانه مجيدي (و البته از منظر يك كاپيتان) به جباري در ارتباط با مشكلات احتمالي وي در بحث باشگاهي و در سطح تيم ملي سبب شد تا فوتباليستي چون جباري در رسانههاي گروهي بابت اظهارات خود عليه باشگاه استقلال و پرويز مظلومي عذرخواهي كند؛ رفتاري كه شايد بياغراق بتوان گفت تا پيش از آن هرگز از سوي مجتبي جباري، «منتقد هميشگي فوتبال باشگاهي» در ايران شاهدش نبوديم. در نقطه مقابل و با نگاهي دقيقتر به همان اتفاق ميتوان ردپاي فرهاد در مورد عدم حضور دوباره كرار در تمرينات استقلال را نيز بسادگي احساس كرد؛ چراكه مجيدي با حضور هر روزه در تمرينات گروهي تيم و اردوهاي مسابقات با خصوصيات اخلاقي يكايك اعضاي تيمش آشناست و ميدانست با رفتن چنين فوتباليست تنشزايي از جمع بازيكنان استقلال وحدت و آرامش با ثبات بيشتري درون اين تيم تداوم خواهد يافت؛ اما حالا چه كسي «مجيدي استقلال» خواهد شد؟ چه كسي در جمع اين ستارههاي باقيمانده كاريزماي فرهاد را داراست؟ آيا مجتبي جباري كه هنوز در مصاحبههايش دوست دارد حرفهاي ضد سرمربي تيمش را تكرار كند؛ اما با خنده از كنارش ميگذرد، داراي چنين شخصيتي هست؟ آيا برهاني به عنوان يكي ديگر از قديميهاي تيم ميتواند نقش رهبري تيمش را بهعهده بگيرد؟ آيا مهدي رحمتي كه در طول اين فصل بارها با حنيف عمرانزاده، آندرانيك تيموريان، محسن يوسفي و ديگر بازيكنان جر و بحث كرده، قابليت اين را دارد كه مثل فرهاد در يك آن بر تمام اتفاقات دروني و بيروني تيمش احاطه داشته باشد؟ آيا مهدي اميرآبادي چنين جايگاهي در نظر اعضاي تيم استقلال دارد كه بخواهد پس از يك جنگ و جدل درون تيمي براي ايجاد آرامش پا پيش بگذارد؟
اگر بخواهم سطحي و سريع به اين سوالات پاسخ بدهيم، قطعا به جواب صحيح دست نخواهيم يافت؛ اما با نگاهي عمقي به تمام چالشهاي پيشروي استقلال، تازه متوجه ميشويم كه مسائلي كه تا اين قسمت از اين مطلب به آنها اشاره شد، همه در مباحث بيروني تيم خلاصه ميشود و بخش ديگر يا وجه ديگر به مجيدي، مجيدي گلزن، پاسور و تكنيكي باز مي گردد كه قابليت زدن گل زاويه بسته در دربي پيش چشم صدهزار تماشاگر را دارد. آيا مظلومي ميتواند مهرهاي جايگزين او كند كه در مواقع ضروري از خط حمله استقلال تا قلب خط دفاع عقب آمده و خود پايهريز حملهاي تازه براي تيمش باشد؟ بحث كردن در اين باره تنها يك نتيجه و جواب را پيش روي طرفدار واقعي استقلال قرار خواهد داد و آن اين است كه تصوير روشني از استقلال بدون مجيدي قطعا نميتوان ترسيم كرد. چرا كه فوتبال عين حقيقت است و با كسي شوخي ندارد. حتي در دقيقه 90 يا بيشتر از آن. سوال آخر اينكه؛ در استقلال بدون مجيدي بازوبند زرد رنگ كاپيتاني بر بازوي چه كسي بسته خواهد شد؟
محمدرضا مدني / جامجم