گامهاي مثبت ورزشي صورت گرفته در آموزش و پرورش نبايد متوقف شود
ورزش براي توسعه، سند راهبردي ميخواهد
جام جم آنلاين: پس از اجباري كردن آموزش شنا و ژيمناستيك در مدارس ابتدايي و لزوم فرا گرفتن اين دو ورزش پايه، تربيت بدني وزارت آموزش و پرورش با توصيه جدي پرداختن به طناببازي، سومين قدم جدياش را براي پياده كردن ورزش در مدارس كشور برداشت.
حدود 14 ميليون نوجوان و جوان در حال تحصيل، شامل برنامههايي ميشوند كه در آغاز راه دبستانيها را در برميگيرد. سالها بود كه اين نسل جوان آيندهساز، چنان فراموش شده بودند كه اگر هشدار وزارت بهداشت نبود و خطر بيتحركي و نواقص ستون فقرات و عوارض جسماني را در اين طبقه از جامعه تذكر نميداد،كسي به داد اين گروه نميرسيد.
از ديرباز همه ميدانستند كه بازي و تحرك، رمز سلامت در كودكان است و هر نوجوان و جواني اگر بيتحرك بماند بايد در سلامت او ترديد كرد. گردانندگان امور ورزش در وزارت ورزش و جوانان وظيفه دارند در برنامههاي اجرايي خود و در راس همه، راهي براي حفظ سلامت و تواناييهاي جسماني نسلي كه آينده را بايد به آنها سپرد جستجو كنند و به جد سرلوحه كار خود قرار دهند. در اين صورت و در جامعهاي سالم و پرتحرك بهتر ميتوان به اهداف قهرماني و الگو قرار دادن قهرمانان نمونه پرداخت تا رغبت جوانان براي پرداختن به ورزش بيشتر شود. همانطور كه بدون توجه به ورزش آموزشگاهي، سلامت جامعه و رشد جسمي و عقلاني يك ملت به خطر ميافتد، بياعتنايي به قهرمانپروري نيز از نشاط و هيجان و شادابي جوانان ميكاهد و سير سلامت جامعه را كند و بيحاصل ميكند. بيهوده نيست كه ملتها در هر تاريخي به جشنوارههاي ورزشي و انجام مسابقه بين جوانان و قهرمانان خود بها داده، پايهگذار المپيادها در تاريخ باستان و رقابتهاي جهاني و بازيهاي المپيك تا به امروز بودهاند. انجام المپيادهاي ورزشي در يونان باستان، در شهر آتن و دامنه كوههاي المپياد، توجه اين امپراتوري را كه از كهنترين ملتهاي اروپايي است به ورزش نشان ميدهد و شايد پرسابقهتر از اين به مراسم ورزشي در كشور پهناور ايران باستان - كه از قلب آسيا تا اروپا را شامل ميشد - بايد توجه كرد كه با يافتن جام حسنلو، در يكي از حفاريها در ايران، پيبرده شد كه پيشينيان ما چه بهايي براي ورزش قائل بودهاند.
اين كه در هرم ورزش پرداختن به دوران كودكي ضروري است، بر هيچكس پوشيده نيست و اگر ورزش يك ملت به اين قاعده وسيع و كميت بالا بنا شود، به يقين ميتوان به الگوهاي قهرماني هم دست يافت. براساس اين اصول هر كشوري به شكلي برنامهريزي كرده و به نيازهايش دسترسي پيدا كرده است.
غربيها يا مللي كه معتقد به ورزش كردن و سلامت نسلها هستند، پرورش قهرمانان خود و معرفي آنان را در مصافهاي بينالمللي از قيد و بند پرورش اجباري درآورده و با توجه جدي به توسعه زيرساختها و تهيه امكانات سختافزاري، اجازه دادهاند هر كس آزادانه و در هر سن و سالي به ورزش بپردازد و با فراهم كردن و بازگذاشتن راه پرورش و صعود آنان تا سطح ملي و سپس انتخاب بهترينها، قهرمانان خود را در سطوح بينالمللي مثل بازيهاي المپيك، روانه ميدان مسابقه ميكنند.
ورزش ما و شيوه پرورشي كشورمان كه بنا را بر انتخاب آزاد نهاده، ظاهرا راه درستي را برگزيده است، با اين تفاوت كه در تامين زيرساختها، يكي از 3 عامل مهم پرورش، ورزشكاران و خانوادهها را در برابر راه تنگ و باريك و صعبالعبوري قرار داده است. چنان كه نوجوانان و جوانان ما با اين محدوديتها و دستيابي گران به مكانهاي مساعد و كمبود مربيان آزموده، اغلب خودرو رشد كرده و سن قهرماني خويش را به تعويق انداختهاند.
غفلت گردانندگان امور ورزش و مديران جامعه از ايجاد نيازها و ضرورتهاي اوليه نهتنها مانع از پرورش صحيح استعدادهاي ناب كشورمان و تاخير در حضور آنان در عرصههاي بينالمللي ميشود، دوره قهرماني آنها را نيز چنان كم ميكند كه فرصتي براي تعيين به موقع جانشيني آنان پيش نميآيد. بيجهت نيست كه با از دست دادن يك ستاره به هر دليلي، تمام وجودمان ميلرزد و ما را به ياد اشتباهاتي كه در سازندگي كمبودهايي كه در اين راه داشتهايم، مياندازد.
غفلت چند ساله از ورزش پايه
اينك چند سالي است كه پي بردهايم دوران نوجواني و جواني فرزندان اين مرز و بوم در مدارس، چنان به باد فراموشي سپرده شده كه حاصل اين كمتحركي حتي بر قامت نسل آينده اثرگذار شده است. با آن كه بارها و به وفور صحبت از اين مقطع سني در پرورش و سازندگي اين نسل جوان شده است، اما مسوولان ورزش در غفلت از اين امر مهم، كوتاهي نكردهاند!
نكته: اينك چند سالي است كه پي بردهايم دوران نوجواني و جواني فرزندان اين مرز و بوم در مدارس، چنان به باد فراموشي سپرده شده كه حاصل اين كمتحركي حتي بر قامت نسل آينده اثرگذار شده است
خوشبختانه توجه به ورزش همگاني و ديدگاههاي تازه براي ايجاد تحرك در مدارس، وزارت عريض و طويل آموزش و پرورش را به رغم مسووليت سنگين در بخش آموزش، بر آن داشته است تا با ارتقاي جايگاه مديريتي ورزش در اين وزارتخانه، جلوي اين فقر تحركي را بگيرد و علاوه بر آن با يك برنامهريزي نسبتا ساده ولي جدي، بيتوجهي صورت گرفته به مسائل زيربنايي ورزش را جبران نمايد.
حيف از طرح جامع ورزش
در دوره مديريتي مهندس مهرعليزاده در ورزش طرح جامع ورزش تدوين شد كه اگرچه بر آن ايرادهايي از جمله كاربردي نبودن طرح، وارد شد اما همان طرح به ظاهر ناقص ميتوانست ورزش ما را دگرگون و مديران ورزش را در هر پستي كه دارند مسووليتپذير و پاسخگو كند. در اين طرح از ورزش در آموزشگاهها، كه زيربنا و قاعده هرمي شكل اين طرح را تشكيل ميداد تا راس اين هرم كه تيمهاي ملي را در بر ميگرفت، مورد توجه قرار گرفته بود. در بدنه اين هرم ورزش همگاني، ورزش حرفهاي، ورزش بانوان و... هم جايگاه خاصي داشت و خلاصه كلام آن كه هيچ موردي از قلم نيفتاده بود و همه آحاد جامعه را در بر ميگرفت.
گرچه اين طرح با همه هزينههاي صورت گرفته و مرارتهاي كشيده شده، از نگاه گردانندگان بعدي دستگاه ورزش ناديده ماند و طرح جامع به بايگاني ورزش سپرده شد، اما طي يكي دو سال گذشته در آموزش و پرورش تحركي جديد ديده ميشود تا برحسب وظيفه و تعهدي شرعي و ملي، به ورزش بها داده شود. اين نگاه مثبت علاوه بر هدايت جوانان آيندهساز به جامعهاي سالم ميكوشد تا به سهم خود در ساختن زيربنايي محكم در ورزش بكوشد. برحسب اين نگاه كه فرد با تجربهاي چون كيومرث هاشمي آن را هدايت ميكند، دانشآموزان مدارس ابتدايي موظف شدند در كلاس سوم دبستان شنا را بياموزند و در سالهاي پايينتر با حركات ابتدايي ژيمناستيك آشنا شوند و در برنامه درس ورزش به طناب زدن بپردازند. از آنجا كه ژيمناستيك و شنا 2 رشته ورزشي پايه محسوب ميشود كه به صورت حركات تفريحي هر نوجواني را به وجد و نشاط ميآورد و ميتواند هر جواني را در پرداختن به ورزشهاي حرفهاي مستعدتر و موفقتر سازد، پي ميبريم همين برنامه ظاهرا ساده و كمخرج ميتواند در آينده چه تحولي در ورزش به وجود آورد.
اما همين تلاش و كوشش و تدبير صادقانه مديران تربيت بدني آموزش و پرورش زماني با موفقيت همراه است كه وسايل و ابزارش فراهم شود و زيرساختهايش موجود باشد. مجهز شدن مدارس (حداقل در هر منطقه) به سالنهاي سرپوشيده و مجهز، آموزش دادن مربياني كه بتوانند اين گروه ميليوني را با تعليم صحيح و يكسان با الفباي بدون نقص و ايراد حركات ورزشي آشنا كنند و اعزام ناظراني به اين كلاسها در جهت زير نظر گرفتن استعدادهاي درخشان، از جمله عوامل موثري است كه بايد در نظر گرفته شود.
كاري كه آموزش و پرورش آغاز كرده است و هنوز هم جاي بررسي و تكميل دارد، زماني ارزش پيدا ميكند كه در دانشگاهها و در باشگاهها دنبال شود و كميته ملي المپيك و وزارت ورزش در ادامه تا سطح ملي به آن توجه كنند. وزارت ورزش چارهاي ندارد كه براي پيوستن اين تلاشهاي مقطعي، سند راهبردي تهيه شده را بار ديگر مطالعه و ارزيابي كند تا نوجوانان و جوانان كشورمان از كودكي تا مرحله قهرماني همراهي و مساعدت شوند. در اين صورت است كه ميتوان به آينده ورزش كشورمان اميدوار شد.
پرويز زاهدي / جامجم