جام جم آنلاين: مهريه زهرا رنگين ميشود و علقمه با خون پاك حسين(ع)، غسل ميكند.رجالههاي لشكر كفر به خيمههاي سوخته هجوم ميآورند و مويههاي زينب ميان هلهلههاي لشكر اشقيا گم ميشود.
آسمان از شرم اين همه بيفتوتي رنگ ميبازد و زمين، خونهاي ريخته اوليا را توتياي چشمش ميكند.
اين جا مرتبه مخلوقات خدا به هم ريخته است. ذوالجناح در جايگاهي والاتر از انساننماهاي سپاه شمر نشسته و طفلي شش ماهه در آغوش خدا آرميده است.
سرور جوانان اهل بهشت، بيياور و بيبرادر، ميان انباشت تيغهاي لخت، به نبرد با جماعتي برميخيزد كه نه دين دارند و نه آزادهاند.
خروش خفته در بغض تاريخ به كبريا ميرسد، آن دم كه مردي از تبار محمد(ص) با سري جدا شده از پيكر مطهرش، واژه مظلوميت معصوم را تمام قد معنا ميكند.
به راستي كه عاشوراي حسين (ع)، نزاع مطلق «انعمت عليهم با ولضالين» زمان بود.
درس عاشورا، يعني در حالي كه حسين (ع) قادر است با لبيكي ساختگي به حيات خاكياش ادامه دهد اما در نهايت، رضاي تن را به رضاي خدا رجحان نميبخشد و ايمانش را به مسلخ نميبرد.
حقيقت كربلا يعني اين كه دين ميتواند و بايد هم نقد كند، اعتراض كند و در مواجهه با ظلم، تماشاچي صرف نباشد؛ وگرنه مذهبي كه حقايق زندگي روزمره و فجايع حكومتها را فاكتور بگيرد و تنها به دعا و نيايش بسنده كند، نميتواند ادعاي سعادت دنيوي و اخروي مردم را يدك بكشد!
اگر يك ايدئولوژي مذهبي در برابر بيعدالتيها منفعل باشد و به وقايع زشت و زيباي پيرامونش حساس نباشد، دير يا زود محكوم به نيستي است.
اما شيعه با تاسي از قيام حسين و پيام رثاي «امر به معروف و نهي از منكر» همچنان به عنوان مذهبي پويا در برابر سيل حوادث، باقي مانده است.
مذهبي كه تنها به حوزههاي شخصي تحديد شود و آموزههاي ديني، اجازه يا امكان اصلاح پلشتيهاي جامعه را نداشته باشد، در نتيجه خروجي آن مذهب به هيچ روي قادر نخواهد بود كه حماسهاي مشابه كربلا بيافريند.
اساسا مكتب ديني كه جهاد في سبيلالله را فداي عافيت نشيني كند و در برابر كوچكترين تعرضي از سوي جبهه باطل سر خم كند، نبايد هم حقيقت عاشورا و رمز ماندگاري شيعه را درك كند.
بيگمان، عاشورايي انديشيدن و عاشورايي عمل كردن، پروزنترين دليلي است كه هنوز هم اسلام را در دنياي متلاطم امروز، زنده نگه داشته است.
امين جلالوند – خبرنگار جامجم آنلاين