جام جم آنلاين: سیلویو برلوسكني پس از 10 سال فعاليت طي 3 دوره بهعنوان نخست وزير ايتاليا سرانجام از مقام خود كنارهگيري كرد. برلوسكني تنها يك شياد، حقهباز كهنهكار و كارآزموده نبود؛ او در مدت 2 دهه رهبري سياسي خود اين احساس را به مردم ايتاليا تلقين كرده بود كه آنها ميتوانند در تمام حوزهها و مسائل از فرار مالياتي گرفته تا خيانت به همسران خود تقلب كنند؛ چرا كه برلوسكني خود استاد اين گونه اقدامات بود.
وي كاملا با روحيات مردم ايتاليا آشنا بود؛ چرا كه رسانههاي تحت مالكيت او اين خلق و خو را به مرور زمان در اذهان آنها شكل داده و تثبيت كرده بودند.
برلوسكني مردي خود ساخته بود كه حرفه خود را از فروش ماشينهاي جارو برقي و آوازهخواني در كشتيهاي تفريحي و كلوپهاي شبانه آغاز كرد. او هنوز هم در سرگرم ساختن مخاطبان خود از مهارت فراواني برخوردار است. او در جذب مخاطبان و اقناع افكار عمومي نيز تبحر فراواني دارد. برلوسكني با ورود به جهان مخاطبان خود آنها را مسحور خود ميكرد. او با املاك و مستغلات خود و بهرهمندي از شبكههاي رسانهاي و خبري گسترده، ثروتي به دست آورده كه با استفاده از آن به دفعات قوانين ايتاليا را زير پا ميگذاشت. وي بارها به دليل فرار از ماليات، اختلاس، سوءاستفاده از قدرت و تباني با مافيا و ارتباط نامشروع، مورد بازجويي قرار گرفت. برلوسكني در مصاحبه خود با نيوزويك در سال 2006 اعلام كرد: «اتهامات مطرح شده عليه او گستردهترين و بيسابقهترين اقدامات قضايي است كه در طول تاريخ در يك كشور دموكراتيك به مورد اجرا گذاشته ميشود، اما من در زندگي خود هيچ اقدامي انجام ندادهام كه از آن شرمسار باشم.»
البته افكار عمومي ايتاليا نيز در استمرار حكومت برلوسكني تاثير بسزايي داشت. وجود نوعي همدلي و البته توام با حسادت همواره موجب اقبال عمومي به او در 17 سال گذشته بود. برلوسكني از سال 2008 به اين سو 51 بار موفق به كسب راي اعتماد از پارلمان ايتاليا شد. البته برلوسكني زماني به قدرت رسيد كه نخبگان سياسي محافظهكار از رشد جنبش چپگرا در اين كشور بسيار بيمناك بودند و از آن با عنوان «خطر سرخ» ياد ميكردند. وي نيز توانست با اتخاذ مواضع ضد كمونيستي، جايگاهي مناسب براي خود در نظام سياسي ايتاليا به دست آورد؛ چرا كه بسياري از مردم ايتاليا از حكومت بقاياي حزب پيشين كمونيست واهمه داشتند.
هر چند بسياري از شهروندان ايتاليايي از استعفاي برلوسكني خوشحال به نظر ميرسند، اما در اين ميان افرادي همچون آندريا ساروبي از احزاب مخالف برلوسكني نظر متفاوتي دارند. وي معتقد است كه پيش از برلوسكني، عمر دولتها در ايتاليا تنها 9 يا 10 ماه بود. برلوسكني توانست با اتخاذ سياستهاي مناسب، موجب ايجاد ثبات در ساختار سياسي ايتاليا شود. او با ايجاد فضايي خاص در كشور، مباحثات سياسي را به نوعي رقابت ورزشي تبديل كرد. شما يا بايد رقيب او ميشديد يا با او همراهي ميكرديد. پارلمان ايتاليا نيز به جايگاه يك استاديوم ورزشي تقليل پيدا كرد، اما راز استمرار حكومت 10 ساله او در طول 2 دهه اين بود كه خود را نه يك سياستمدار، بلكه يك شهروند و يكي از اعضاي عادي جامعه معرفي ميكرد. او رهبري بود كه هر آنچه مردم ايتاليا ميخواستند از زبان برلوسكني ميشنيدند.
البته برلوسكني سالهاست كه ميگويد هيچ كس نميتواند جايگزين او شود و تا حدودي نيز اين گفته او صحيح است. وي در دوره زمامداري خود، ساختاري پيچيده ايجاد كرد كه تنها خود او ميتواند زمام امور را در دست داشته باشد. بسياري از لوايح و برنامههاي برلوسكني با توجه به نيازها و خواستههاي خود او تدوين ميشدند. قوانيني كه او را از هر گونه تعقيب قضايي مصون ميداشتند. البته برلوسكني پس از خروج از دولت بايد به خاطر رفتارهاي عجيب و ناشايسته خود بهاي بسيار سنگيني پرداخت كند. وي ديگر مصونيت خود ساختهاش را از دست خواهد داد. بسياري از شهروندان ايتاليايي بر اين باورند كه اين كشور بدون رهبر سرگرمكنندهاي مثل او مسير بهتري را در پيش خواهد گرفت.
شادي و اعتراض مردم
تصميم سيلويو برلوسكني براي استعفا از سمت نخستوزيري، هفته گذشته هزاران ايتاليايي را به خيابانها كشاند تا پايان عصر برلوسكني را جشن بگيرند. جاي هيچ تعجبي نداشت كه پايان دوره سياستورزي برلوسكني با سقوط سياسي چشمگير او همراه شد، اما آنچه مايه تعجب بسياري از كارشناسان و شهروندان ايتاليا شده، اين واقعيت است كه برلوسكني به خاطر رسوايي جنسي، فرار مالياتي يا فساد گسترده خود مجبور به استعفا نشد، بلكه شرايط اقتصادي نامناسب او را از اريكه قدرت به زير كشيد. با توجه به ركود اقتصادي و افزايش سرسامآور ميزان بدهيهاي اين كشور و فشار فزاينده روساي شركتهاي بزرگي همچون ديگو دلاواله رئيس گروه تاد و اما مارچگالگيا او را به ترك سمت نخست وزيري وادار ساختند.
نكته: اين برلوسكني بود كه به مردم ايتاليا خيانت كرد. او با ارائه چهرهاي اصلاحطلب از خود و با تاكيد بر اصول بازار آزاد توانست افكار عمومي را فريب دهد. او فرار از ماليات را بين مردم نهادينه كرد و مشروعيت نظام قضايي را زير سوال برد
هم اكنون اقتصاد ايتاليا دچار آشفتگي فراوان شده است و مردم اعتماد خود را به مشروعيت نظام سياسي از دست دادهاند. اعتراضات اخير مردم رم جاي هيچ شكي را باقي نميگذارد كه شهروندان ايتاليايي از شرايط موجود خود خشمگين هستند. اگر چنانچه در ساختار و شرايط سياسي اين كشور اصلاحاتي صورت نپذيرد، خطر افزايش اعتراضات حتي شديدتر از آنچه در سال 1991 روي داد، وجود دارد. در اين سال، دانشجويان ايتاليايي با پرتاب سكه و كفش به بتينو كاركسي نخست وزير وقت ايتاليا اعتراض كردند و سياستهاي او را مورد انتقاد خود قرار دادند.
البته كناره گيري برلوسكني از قدرت چندان هم بيسر و صدا نبود. وي با همان مهارت خاص خود در فريب افكار عمومي كه در سراسر دوران نخست وزيرياش به وضوح قابل مشاهده بود، اعلام كرد يك هفته پس از تصويب طرحهاي اقتصادي كنارهگيري خواهد كرد و هيچ كس نيز نميتواند جاي او را بگيرد. در واقع به رغم آن كه برلوسكني شكست خود در عرصه سياسي را پذيرفت، اما اين موضوع را هنوز نپذيرفته است كه ديگر دوران قدرت و زمامداري او به پايان رسيده است. او با وجود كنارهگيري رسمي هنوز هم سوداي حضور در آينده سياسي ايتاليا را در سر ميپروراند و در پشت صحنه در صدد مهرهچيني نظام سياسي اين كشور خواهد بود.
ميراث برلوسكني
نكته جالب اينكه وي اعلام كرد، دليل كنارهگيرياش از قدرت خيانت مردم ايتالياست. اما ناگفته پيداست كه از ابتدا اين برلوسكني بود كه به مردم ايتاليا خيانت كرد. او با ارائه چهرهاي اصلاحطلب از خود و با تاكيد بر اصول بازار آزاد توانست افكار عمومي را فريب دهد. او فرار از ماليات را بين مردم نهادينه كرد و مشروعيت نظام قضايي را زير سوال برد. راهبرد هميشگي برلوسكني در حمله به رسانههاي مخالف به هنگام انتقاد از عملكرد او تمام نگاهها را به سمت شخصيت او جلب ميكرد و ساير معضلات ايتاليا تحتالشعاع اقدامات او قرار ميگرفت. هشت سال و نيم دوره نخست وزيري او در دهه اول قرن بيستويكم باعث ويراني اقتصاد و نيز اصول اخلاقي ايتاليا شد. ايتاليا هماكنون در شرايطي قرار گرفته است كه هم بايد خود را از فساد نهادينه شده و به جامانده از دوران برلوسكني نجات دهد و هم شرايط اقتصادي خود را بهبود بخشد. بدهي ملي اين كشور هم اكنون به بيش از 9/1 ميليارد دلار رسيده است كه اين رقم ميتواند اقتصاد اتحاديه اروپا و اقتصاد جهاني را با ركود بيشتر مواجه كند.
ماريو مونتي جايگزين برلوسكني فردي تكنوكرات است كه پيش از اين كميسيونر رقابت اتحاديه اروپا بود. مونتي اخيرا از سوي جورجيونا پولتيانو رئيسجمهور ايتاليا به سمت سناتور مادامالعمر انتخاب شد و به اين ترتيب بستر مناسب براي كسب مقام نخست وزيري فراهم شد.
البته مونتي نه در ميان شهروندان ايتاليايي و نه در ميان گروهها و احزاب سياسي از محبوبيت چنداني برخوردار نيست و به نظر ميرسد براي اجراي طرحها و برنامههاي خود براي اعمال اصلاحات سياسي با دشواري فراواني روبهرو خواهد شد. البته مونتي از ويژگيهاي خاصي براي مديريت اقتصاد و سياست اين كشور برخوردار است. اول اينكه، او از ايدههاي مناسبي براي خروج ايتاليا از بنبست موجود برخوردار است و ديگر اينكه فاقد جاهطلبي و بلندپروازي سياسي است. اين عوامل ميتواند به او در تحقق ايدههاي خود كمك كند.
مونتي براي ترميم اقتصاد اين كشور فرمول خاصي را در نظر گرفته است. دولت وي بايد هزينههاي جاري را كاهش دهد و مالياتها را افزايش دهد. مهمترين چالش پيش روي مونتي لغو امتيازاتي است كه از سوي برلوسكني به سياستمداران داده شده است. هم اكنون وزراي كابينه از مزاياي متعددي همچون داشتن خودروهاي گرانقيمت و سفر به نقاط مختلف با استفاده از جتهاي شخصي برخوردار هستند.
ضرورت اعمال اصلاحات نه تنها مورد تاييد سياستمداران اين كشور قرار دارد، بلكه صندوق بينالمللي پول و بانك مركزي اروپا نيز بر آن تاكيد دارند. بانك مركزي اروپا با كاهش ميزان پرداخت اوراق قرضه به ايتاليا در كنارهگيري برلوسكني از قدرت بسيار تاثيرگذار بود. مونتي براي اعمال اصلاحات، فردي مناسب به نظر ميرسد و چهرههاي شاخص سياسي ايتاليا نيز از تغييرات مورد نظر مونتي حمايت ميكنند.
دولت تكنو كرات مونتي بايد ساختاري را اصلاح كند كه در آن روابط سياسي قدرت و مزاياي فراواني را براي سياستمداران فراهم كرده است؛ البته از بين بردن ساختار سياسي ايجاد شده از سوي برلوسكني و اعمال اصلاحات سياسي مستلزم ظهور فردي خارج از ساختار كنوني ايتالياست. از اين رو بسياري از صاحبنظران معتقدند، سالها طول خواهد كشيد تا اعتبار مخدوش شده ايتاليا در عرصه نظام بينالملل بار ديگر ترميم شود.
نيوزويك / مترجم: عليرضا ثمودي