ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 مرداد 1403
سه شنبه 2 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 28 ارديبهشت 1388     |     کد : 2719

پول و پرسشهاى جديد فقهى

فقه شيعه با همه تواناييها، داراييها و ژرفايى، اكنونمرحله‏اى دشوار و سرنوشت‏ساز را سپرى مى‏كند. دوره گذر از «قانون‏نگارى‏» از «ذهنى مدارى‏» به «عينى گرايى‏» از پيروى به اداره و قدرت و خلاصه از فقه مغلوب به فقه غالب. كامروايى و ناكامى در عبور از اين مرحله مهم و تاريخى، بسته به مسئوليت‏شناسى ....

 

فقه شيعه با همه تواناييها، داراييها و ژرفايى، اكنونمرحله‏اى دشوار و سرنوشت‏ساز را سپرى مى‏كند. دوره گذر از «قانون‏نگارى‏» از «ذهنى مدارى‏» به «عينى گرايى‏» از پيروى به اداره و قدرت و خلاصه از فقه مغلوب به فقه غالب. كامروايى و ناكامى در عبور از اين مرحله مهم و تاريخى، بسته به مسئوليت‏شناسى و انجام تكاليف فقيهان معاصر است . اگر اين گنجينه پر مايه، به روز بررسى و نقد نشود و داده‏ها و تواناييهاى آن نيازهاى حقوقى، قانونى، اقتصادى و اجتماعى را پاسخ نگويد، افزون بر آفاق زندگى فردى، در عرصه اجتماعى و نظام پردازى، حضور جدى پيدا نكند، آن هم در قالبى منطقى و بيانى عصرى، فقيهان، پاس سالت‏خويش نداشته و حوزه‏هاى فقاهتى از انبوه ميراث شيعه حراست در خور نكرده‏اند; چه نگاهبانى از فقه و تعاليم اهل بيت(ع) به حضور جدى آن در متن زندگى فردى و اجتماعى است.

سوگمندانه با گذشت نزديك به دو دهه از انقلاب اسلامى،جاى حوزويان در كرسيها، لجنه‏ها و عرصه‏هاى جدى و فنى، فلسفى، كلامى اقتصادى و حتى حقوقى و قضايى خالى است. حوزها، دانشى مردانى زبردست، فهيم، بصير و آگاه به مناسبات عصر و نيازهاى روز و توانا بر پاسخ‏دهى به پرسشها و شبهات، نپروريدند. يكى از حوزه‏هاى فقه، بيان رابطه اسلامى الهى انسان با اشياء مادى، اسلوب حاكم بر داد و ستد، توليد و توزيع و گردش ثروت است كه در روزگار ما، علم اقتصاد و رشته‏هاى وابسته، عهده‏دار تبيين آن است. امروز دهها مكتب و نظريه اقتصادى در اين زمينه، پديد آمده و صدها كتاب در بيشتر زمينه‏هاى آن، نوشته شده است.

امروز اقتصاد و معيشت، چه درست و چه نادرست، حرفاول را مى‏زند. در چنين دنيايى، اگر جمهورى اسلامى معاش را سامان ندهد، در استقرار معادباورى، ناكام خواهد ماند. اگر نظام اسلامى، برنامه‏هاى اقتصادى و روش معيشتى سالم، انسانى و بر پايه عدالت اسلامى، پى‏نريزد، در رساندن رحمت جهانى دين خاتم و ابعاد معنوى دين به وجدانهاى بيدار دنيا، ناتوان مانده و فلسفه وجودى خويش را پاس نداشته است. تدوين نظام اقتصاد اسلام، بيان احكام و قوانين حاكم بر روابط اقتصادى و مناسبات اجتماعى، آيا جز از متوليان توليد و نشر انديشه اسلامى و حوزه‏هاى علوم دينى، انتظار مى‏رود، همانانى كه دژ استوار دين و مبين حلال و حرام احكام هستند: «الفقهاء حصون الاسلام‏».

آيا با گذشت اين همه سال و دست‏يابى به چنين مهينفرصتى و نعمت جمهورى اسلامى، بايد هنوز فقه ما از فردنگرى، تك ساحتى، ظاهر بسندگى و بى‏توجهى به گزاره‏هاى نو زندگى، رنج برد. اگر در اين كشور، نظام معيشتى سالم و دينى پياده نشود، گناه آن بر عهده چه كسانى است. جز فقيهان و اميران: «صنفان من امتي اذا صلحا، صلح امتي...الفقهاء و الامراء». اگر بانكدارى حل نشود و زندگى مردم، آلوده به ربا و شبهه گردد، و بال آن بر كسانى است كه درگير گشايش مشكلات روزمره مردم و حراست جمهورى اسلامى از افتادن به تورهاى ناپيدا و پيچيده استكبار جهانى است؟ يا بخش بزرگى از اين كاستى، بر عهده متوليان بيان موازين و احكام دينى است؟ سوگمندانه با وجود پيدايى علم اقتصاد و رشته‏هاى مختلفى در آن و پيدايى مكاتب گوناگون اقتصادى و تدوين و نشر صدها كتاب تنها در مساله پول و بانكدارى در خارج از دارالاسلام، از حوزه‏هاى شيعه جز اندك‏شمارى از كتابهاى اقتصادى به زبان روز، چيزى عرضه نشده است.

اين نشريه كه دغدغه اصلى آن همسوسازى ميراث فقهى بانيازهاى نوپيداى فكرى و اجتماعى در دايره فقه و فقاهت است، در برخى شماره‏ها، گام‏هايى ناچيز در اين راه بر داشته است و مقولاتى را در زمينه مسائل نوپيداى فقهى عرضه كرده است، از جمله: ذبح با دستگاههاى ماشينى، وجوهات شرعيه در نظام اسلامى، اجازه ولى امر در قصاص، اقسام ديه و چگونگى پرداخت آن در روزگار ما، مساله پول و تورم و... را به بوته نقد و بررسى، نهاده است. در اين شماره و شماره‏هاى آينده، مسائل نوپيداى اقتصادى، مانند: پول در فقه اسلامى را در نگاه فقه‏پژوهان و مجتهدان معظم، مى‏آوريم تا آغازى باشد براى گامهاى آينده.

از مقوله‏هاى نوپيدا و مساله آفرين در حوزه اقتصاد وسيستممعيشتى مردم، گزاره پول است. پول در همه زواياى زندگى فردى و اجتماعى انسان امروز، نفوذ كرده و كاركرد و نقش بسيار پيچيده و گسترده‏اى بخود گرفته است. در نقش و جايگاه اجتماعى آن، دانشوران علوم اجتماعى و اقتصادى گفته‏اند: «انسان اشرف مخلوقات است و پول اشرف آفريده‏هاى انسان‏». پول شمشير دو دمى است، مى‏توان با برنامه‏ريزى واقع بينانه، عادلانه و انسانى، بهروزى بشر را تامين كرد و دين را در دنيا گسترد و مى‏توان با سياستهاى ناعادلانه پولى، بى‏اعتنايى به نقش آن، طغيان، تباهى و سيه‏روزى را براى بشر ارمغان آورد. امروز ديگر پول، وسيله مبادله، آن هم با تلقى گذشته، نيست. نقش آن در معيار ارزش، وسيله ذخيره ارزش، تهييج‏گر متغيرهاى اقتصادى مانند سطح توليدات، فعاليتهاى اقتصادى و روش توزيع، خلاصه نمى‏شود، بلكه پول، ابزار سلطه سياسى و عامل توسعه اقتصادى است و باعث تحرك، و يا ركود جامعه.

پول و سياستهاى پولى درست، ابزار كارآيى براى كنترلتورم و تحرك و جنبش اقتصادى است. افزايش حجم آن تورم‏آور است و تقليل آن عامل ركود و ايستايى. پول بر اساس كاركردهاى خود، تقسيم‏هايى پيدا كرده و عناوين گوناگونى يافته است، مانند، پول تحريرى، پول فلزى، پول كاغذى، پول ثابت، پول بى‏طرف، پول مواج، پول سوزان، پول بانكى و.... عالمان شريعت كه وظيفه روشنگرى احكام اسلامى را عهده دارند، نمى‏توانند اين همه را ناديده انگارند و از كنار آن بگذرند; زيرا گزينش هر كدام از اين ديدگاهها، پرسشهاى خاصى خود را فرا روى فقيه، خواهد گشود كه به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1. پول مال است‏يا كالا؟ اعتبارى است‏يا حقيقى؟ مثلىست‏يا قيمى؟ 2. آيا پولى كه در جوامع امروز رواج دارد، وزان همان درهم و دينارِ عصر نزول و تشريع است؟ 3. آيا پول در شمار معدودات است، تا بنا بر فتواى برخى فقيهان زيادى، در آن جايز باشد و آيا هر زيادى رباست؟ فلسفه تحريم ربا در اجراى كدام يك از ديدگاهها و سياستهاى پولى، بروز مى‏كند. 4. از اقسام چند گانه پول، كدام پول معامله‏اش ربوى است، آيا همه پولها با همه تفسيرها و نظرگاهها؟ 5. آيا نقش پول در بازار معاملى و بازار پولى تفاوت نمى‏كند و حكم او در هر كدام از آن دو، متفاوت نيست. 6. بر فتواى مشهور در مضاربه، سرمايه بايد دينار و درهم باشد. آيا اسكناس مى‏تواند جايگزين آن شود؟ 7. آيا زكات كه بر دينار بار مى‏شود، اسكناس و سكه‏هاى امروزى را در بر مى‏گيرد؟ 8. آيا خريد و فروش اسكناس صحيح است و احكام رباى معاملى در آن جارى نيست؟ 9. سياستهاى پولى دولت، گاهى موجب كاهش قدرت خريد پول مى‏شود. آيا اين اقدام دولت در همه موارد جايز است، يا در صورت وجود مصلحت اجتماعى و ضرورت، مجاز خواهد بود. اگر دولت چنين كارى كرد، نسبت به پولهاى سپرده به تناسب كاهش قدرت خريد، مديون نيست؟ 10. اگر كسى مبلغى را به مدت يك سال به ديگرى قرض بدهد، سياستهاى پولى دولت‏يا تورم، قدرت خريد پول را به طور متعارف پايين آورد. آيا حق مطالبه ما به التفاوت آن را دارد؟ 11. اگر پايين آمدن قدرت خريد، برخاسته از تورم اقتصادى فاحش بود، چطور؟ 12. در صورت تورم، اگر كسى خمس سرمايه خود را پرداخت، با گذشت‏يك سال مقدار پول آن بالا رفت، ولى قدرت خريد پول پايين آمد، مثلاً دارايى امسال او، يك ميليون و سيصد هزار تومان است، معادل قدرت خريد يك ميليون سال گذشته او، كه خمس آن را پرداخته است، آيا بر پول مازاد، خمس بار مى‏شود و مشمول ربح است؟ 13. اگر كسى مال خود را مخمس و پول آن را دست گردان كرد، آيا در پايان سال با اين كه قدرت خريد پول به طور چشم‏گيرى پايين آمده، همان مبلغ دست گردان شده را بدهكار است؟ 14. اگر قدرت خريد پول افزايش يافت و شماره پول‏ها مساوى سال گذشته بود، آيا بر مازاد قدرت خريد، خمس بار مى‏شود، مثلاً يك ميليون سال گذشته قدرت خريد يك و نيم ميليون را پيدا كرده است؟ 15. آيا اگر اسكناس اعتبارى باشد و نماينده قدرت خريد، يا كار متراكم، قاعده اتلاف بر آن بار مى‏شود و با كم شدن اسكناسهاى مى‏توان طرف را مديون و از او پول را طلب كرد و گفت به همان مبلغ كم شده ميزان قدرت خريد صاحب پول را از بين برده است، يا اين كه در حكم، حواله انبار است؟ 16. آيا با غصب اسكناسهاى اعتبارى، غصب حقيقى پديد مى‏آيد; يعنى قدرت خريد مغصوب عنه، گرفته شده و آيا در زمان غصب كه قدرت خريد اسكناس كاهش مى‏يابد، غاصب همان مقدار اسكناسها را بايد بپردازد و نسبت به ما به التفاوت برابرى قدرت خريد، مديون نيست؟ 17. بدهكارى كه در اداى دين خود تاخير كرده و در مدت تاخير تورم افزايش يافته است، اگر پول را نماينده قدرت خريد بدانيم و وجه استقلالى به آن ندهيم، بدهكار بايد بدهى را با ما به التفاوت، تا سقف قدرت خريد زمان پرداخت دين بپردازد; چه اين بدهكارى از باب ضمان امرى، ضمان قهرى و يا معاوضى باشد. اين مبلغ مى‏تواند عين بدهى او تلقى شود، نه خسارت. 18. اگر بگوييم اقسام شش‏گانه ديه را مى‏توان پولى كرد و معادل قدرت خريد آن اقسام را اسكناس داد آيا چنانچه بزهكار در پرداخت ديه تاخير كند، عامل آن هر چه باشد، بايد متوازن قدرت خريد بپردازد؟ 19. آيا اگر به پول و اسكناس با ديد استقلالى نگاه شود در پرداخت مبلغ مهر زن، پس از سالها و كاهش فاحش توان پول، چه بايد كرد؟ 20. همين پرسشها با توجه به ديدگاههاى گوناگون در خيار غبن، تنزل قيمت پول پيش از تسليم ثمن و دهها موارد ديگر در فقه، مطرح است كه ظرايف آن از ديد فقيه نبايد، دور بماند.

خلاصه، پول بر اساس تفسيرها، تعبيرها، گونه‏ها، نظريه‏هاىپولى، چگونگى سياستهاى پولى، تورم جامعه از سه نگاه اقتصادى، حقوقى و فقهى، پرسشها، گفته‏ها و نتايج گوناگونى را در پى دارد كه فهم و تفكيك و شناخت آنها، هم براى فقيهان و مجتهدان، بايسته است و مؤثر در نظريه و فتوا، و هم فهم ضوابط شريعت در اين زمينه براى مجريان و متوليان جامعه لازم است و كارگشا. بى‏شك، در اين مقوله جستارهاى بسيارى است كه تخصصها و دانشهاى ويژه خود را مى‏طلبد كه اين مقال را مجال و نگارنده را توان طرح آن نيست.

--------------------------------------------------------------------------------

عبدالرضا ايزدپناه

فقه اهل بيت فارسى ، شماره 7 ، ص 3


نوشته شده در   دوشنبه 28 ارديبهشت 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode