جام جم آنلاين: قصه قديمي «ماري كوري» قبل از اين بارها توسط 2 صنعت سينما و تلويزيون كشورهاي مختلف جهان به صورت فيلمهاي سينمايي و مجموعههاي تلويزيوني درآمده است و نسخهاي كه سال 1977 ساخته شد (و هماكنون از شبكه 4 سيما در حال پخش است) يكي از چند كار تلويزيوني است كه براساس قصه زندگي ماري كوري تهيه شده است.
اين مجموعه درام 5 قسمتي شرح حالگونه، جين لاپوتيره را در نقش ماري كوري نشان ميدهد و جان گلنيستر، كارگردان آن است. الين مورگان و رابرت ريد فيلمنامه مجموعه را براساس قصه چند كتاب شرح حال ماري كوري نوشتهاند. اين كتابها جزو آن دسته از كارهاي ادبي بودهاند كه تاريخشناسان درباره اصالت آن اطمينان دارند و گفتهاند نويسندگان آنها، تخيلات خود را به جاي واقعيتهاي كاملا موجود تاريخي به رشته تحرير در نياوردهاند. منتقدان تلويزيوني عقيده دارند اين مجموعه انگليسي يكي از بهترين كارهاي رسانه كوچك تلويزيون است كه درباره ماري كوري و زندگي و فعاليتهاي او ساخته شده است. به اين ترتيب اين مجموعه نگاه ظريفتر و دقيقتري به جنبههاي مختلف زندگي اين شخصيت سرشناس دارد.
رابرت ريد يكي از 2 فيلمنامهنويس مجموعه، خود 2 كتاب درباره ماري كوري نوشته و يكي از نويسندگان مطلع درباره زندگي وي است. اين نويسنده بخشي از فيلمنامه مجموعه ماري كوري را براساس ماجراهاي كتاب خود نوشته و بخشهايي از آن هم با نگاهي به نوشتههاي ديگران نوشته شده است. اين نويسنده سال 1990 درگذشت و بجز كتاب ماري كوري او، يك كتاب ديگر از وي به نام «سفر چارلز داروين» هم به صورت مجموعه تلويزيوني درآمده است، اما زحمت اصلي كار نگارش فيلمنامه ماري كوري به عهده الين مورگان بود كه يك فيلمنامهنويس قديمي و سرشناس تلويزيوني است و تخصص بالايي در كار نوشتن درامهاي خانوادگي دارد كه خانمها شخصيتهاي اصلي آنان هستند. وي همكاري خود را با رسانه تلويزيون از سال 1956 آغاز كرد و فيلمنامه ماري كوري را در سالهاي مياني فعاليتهاي هنري خود نوشت.
كاشف راديوم كيست؟
ماري اسكلودوسكا كوري سال 1867 به دنيا آمد و سال 1934 درگذشت. او يك فيزيكدان سرشناس فرانسوي لهستانيتبار بود كه تحقيقات علمي زيادي كرد و پيشگام يك سري از اين تحقيقات بود. او اولين چهره برجسته دنياي علم بود كه موفق به دريافت 2 جايزه نوبل در رشتههاي فيزيك و شيمي شد و لقب اولين پروفسور زن دانشگاه پاريس را گرفت. قصه مجموعه تلاش دارد شرح حال كاملي از اين زن دانشمند و محقق اروپايي ارائه كند و در 5 قسمتي كه قصه اين مجموعه در آن تعريف ميشود، تماشاگران با جنبههاي مختلف و مهم زندگي وي آشنا ميشوند. قصه ماري كوري روزهاي كودكي و نوجواني او را در شهر ورشو بسرعت تعريف ميكند تا به دوران جواني و فعاليتهاي مهم وي بپردازد. جين لاپوتيره در اين مجموعه در نقش ماري كوري موفق ميشود جنبههاي مختلف حالات روحي و رواني وي را به تصوير بكشد و تصويري واقعگرانه از دورانمختلف زندگي وي را به نمايش بگذارد.
قصه ماري كوري شخصيتمحوري خود را در دوران سفر به پاريس در 24 سالگي دنبال ميكند و مقاطع مختلف زندگي او (ازدواج، دريافت جايزه نوبل به صورت مشترك با همسرش پيير كوري و مادر شدن) را به تصوير ميكشد. در قصه مجموعه به هر دو بخش زندگي خانوادگي و اجتماعي ماري كوري پرداخته ميشود و يك ارتباط منطقي بين اين دو برقرار ميشود و اين در حالي است كه بخش فعاليتهاي اجتماعي و علمي ماري كوري، در مركز توجه مجموعه قرار دارد و تاكيد اصلي روي آن است. در مجموعه، همچنين سعي شده بحثهاي علمي به زباني سادهتر مورد بحث و بررسي قرار گيرد تا تماشاگران خود را خسته نكند. ماري كوري با اين كه به عنوان يك شهروند فرانسوي زندگي و كار ميكرد، ولي هيچوقت هويت لهستاني خود را فراموش نكرد. وي درست چند ماه قبل از مرگ خود سفري طولاني به لهستان داشت تا براي هميشه با سرزمين مادري خود وداع كند.
تاريخشناسان از ماري كوري به عنوان يكي از افسانههاي قرن بيستم اسم ميبرند و سازندگان مجموعه ماري كوري هم تلاش كردند اين افسانه را به زباني ساده در معرض ديد و قضاوت تماشاگران تلويزيون قرار دهند. جان گلنيستر، كارگردان مجموعه، پدر 2 بازيگر مطرح تلويزيوني انگلستان است كه در كارنامه هنري خود بيش از 50 مجموعه فيلم تلويزيوني دارد. او فعاليت فيلمسازي را براي تلويزيون از سال 1967 شروع كرد و در كنار ماري كوري چند كار تلويزيوني ديگر هم دارد كه قصههايشان شرح حال گونه است و ماجراهاي زندگي يكسري از شخصيتهاي تاريخي و اجتماعي را تعريف ميكند. ماري كوري بيست و يكمين كار تلويزيوني وي در مقام كارگردان است و آن را زماني ساخت كه تجربه كافي در كار ساخت مجموعههاي تلويزيوني داشت و ميتوانست با مجموعههايش، عموم تماشاگران را جذب كند.
تصويرسازي از دنياي سرد فيزيك
زماني كه پيشنهاد كارگرداني ماري كوري به گلنيستر داده شد، وي بسيار خوشحال شد و به قول معروف اين پيشنهاد را در هوا قاپيد. به گفته او: «ساخت مجموعهاي درباره زندگي و فعاليتهاي اين زن دانشمند يك چالش بزرگ براي هر فيلمساز تلويزيوني بود. مجموعههاي زيادي ساخته شده بود كه قصههاي شرححال گونه داشتند، ولي ماري كوري با همه آنها فرق ميكرد. در اينجا ما با موجودي سر و كار داريم كه خود را وقف دنياي علم كرده است و ميدانيم دنياي علم و فيزيك و شيمي يك دنياي سرد است كه آدمهايي با روحيات سنگي در آنها كار ميكنند. در چنين حال و هوايي، ما چگونه ميخواستيم داستان گرم و دلچسبي ارائه دهيم كه بتواند تماشاگران را مجذوب خود كند؟ خيلي خوب ميدانستم كه تماشاگران از بحثهاي خستهكننده علمي فراري هستند و نسبت به چنين چيزي از خودشان واكنش منفي نشان خواهند داد. پس مجبور بودم قصه را از زاويهاي مطرح كنم كه بتواند تماشاگران را وادار كند به تماشاي داستان زندگي زني بنشينند كه توانسته اولين جايزه نوبل را در بين همنوعان خود بگيرد.»
نكته: تاريخشناسان از ماري كوري به عنوان يكي از افسانههاي قرن بيستم اسم ميبرند و سازندگان مجموعه ماري كوري هم تلاش كردند اين افسانه را به زباني ساده روايت كنند
گلنيستر براي اين كه بتواند وجه درام قصه زندگي ماري كوري را افزايش داده تا مانع خستگي بينندگان مجموعه شود، به سراغ الين مورگان ميرود كه اهالي تلويزيون از وي به عنوان مادر درامهاي خانوادگي اسم ميبرند. اين خانم فيلمنامهنويس به گفته منتقدان تلويزيوني، توانايي عجيبي در نگارش عاطفي و درام قصههاي شرح حالگونه دارد. مورگان ميتواند به راحتي نكاتي را به زندگي واقعي آدمهاي حقيقي اضافه كند كه هم واقعيتها مخدوش نشود و هم جذابيتهاي لازم براي جلب حداكثر تماشاچي فراهم گردد. كار او در مجموعه ماريكوري يك بار ديگر ثابت كرد كه وي ميتواند سختترين قصهها را به زباني ساده و مقبول براي بينندگان تلويزيون تعريف كند. مورگان در عين حال يك نويسنده فعال و سرشناس هم هست و طي 4 دهه گذشته با بيش از 40 مجموعه و فيلم تلويزيوني همكاري داشته است.
اين نويسنده در ارتباط با مجموعه ماري كوري ميگويد: تازه از همكاري با مجموعه موفق «چقدر دره من سرسبز بود» فارغ شده بودم كه بحث توليد ماري كوري پيش آمد. چقدر دره من سرسبز بود در فاصله سالهاي 1975 و 1976 با موفقيت بالايي روبهرو شده بود و تهيهكنندگان قصه زندگي ماري كوري ميخواستند مجموعه آنها هم موفقيتي شبيه اين مجموعه پيدا كند. استنلي بيكر نقش مجموعه 6 قسمتي چقدر دره من سرسبز بود را بازي ميكرد و ما نميتوانستيم او را براي ماري كوري انتخاب كنيم. دانلد ويلسون كارگردان مجموع هم درگير كار روي مجموعه ديگري بود و من متوجه شدم تهيهكنندگان ماري كوري ميخواهند جان گلنيستر اين مجموعه را برايشان كارگرداني كند. گلنيستر شيفته قصه زندگي ماري كوري بود و من با ديدن اين همه اشتياق احساس كردم گروه ما توانايي خلق مجموعهاي جذاب و پرتماشاچي را دارد.
بازيگر نقش ماري كوري
اما براي مجموعه شرح حال گونهاي مثل ماريكوري انتخاب بازيگر نقش اصلي، اهميت خيلي زيادي داشت، زيرا تمام بار اصلي قصه و فراز و نشيبهاي روحي و رواني شخصيتمحوري بر دوش او بود. به نوشته رسانههاي گروهي انگليسي انتخاب جين لاپوتيره براي ايفاي نقش ماري كوري كار آساني نبود. تهيهكنندگان مجموعه پس از چند تست گريم از بازيگران مطرح تلويزيوني آن دوران بالاخره جين لاپوتيره را انتخاب كردند. آنها در كنار توانايي و قابليتهاي بالاي بازيگري كه قرار بود نقش ماري كوري را بازي كند، هنرپيشهاي ميخواستند كه 30 ساله باشد تا بتوانند با كمك هنر گريم، چهره او را جوانتر يا پيرتر كنند و سالها و دورههاي مختلف زندگي شخصيت اصلي مجموعه را به نمايش بگذارند. لاپوتيره كه متولد 1944 بود، در آن زمان 33 سال داشت و ميتوانست نظر سازندگان مجموعه را تامين كند.
جين لاپوتيره در حالي مشغول بازي در ماري كوري شد كه چند سال از ازدواج او با رولاند جافي (فيلمساز انگليسي كه در آن دوران هنوز كارگردان تلويزيون بود و پس از جدا شدن از لاپوتيره در سال 1980 با ساخت فيلمهايي مثل «كشتزارهاي مرگ» و «ماموريت» با بازي رابرت دنيرو به صورت يك چهره مطرح سينمايي درآمد) ميگذشت و صاحب يك فرزند پسر بود.
وي هنگام بازي در نقش ماري كوري اطلاعات زيادي درباره اين زن دانشمند نداشت و فقط ميدانست او آدم مشهوري در دنياي علم است. به گفته او: «كمتر كسي را ميتوانيد پيدا كنيد كه ماري كوري را نشناسد. آدمهاي مشهور را همه ميشناسند، ولي اطلاعاتم در ارتباط با اين شخصيت خيلي كم بود. ولي حرفه ما اين خوبي را دارد كه به خاطر نقشهاي مختلفي كه بازي ميكنيم، مجبوريم درباره آدمهاي متعدد تحقيق كنيم و چيزهاي زيادي در ارتباط با آنها ياد بگيريم. در طول سالهايي كه فعاليت تلويزيوني داشتهام، در نقش چند شخصيت واقعي هم ايفاي نقش كردهام. به صورت معمول، وقتي قرار باشد در چنين نقشهايي بازي كنم، به سراغ كتابها و مقالاتي ميروم كه دربارهشان نوشته شده است. اين نوشتهها، شما را به دنياي دروني و واقعي آنها نزديك ميكند و به كمك آنها ميتوانيد تصوير خوبي از شخصيتهاي مورد نظر جلوي دوربين ارائه كنيد. نكته اصلي در كتابهاي شرح حالي كه از ماري كوري خواندم اين بود كه در همه آنها، فقط درباره فعاليتهاي حرفهايش صحبت شده بود و شما كمتر ميتوانستيد چيزي در ارتباط با زندگي شخصي و خانوادگي و مسائل خصوصي او پيدا كنيد.»
تماشاگران قديميتر تلويزيون، جين لاپوتيره را با مجموعههاي موفق كلاسيكي مثل «جيسن كينگ» و «كالان» ميشناسند و بينندگان جديدتر او را در كارهايي مثل «ساعت يازدهم»و «زخمي» (كه از سال 1996 تا 2009 پخش آن ادامه داشت) ديدهاند.
منتقدان و تماشاگران تلويزيوني كار اين بازيگر را در ماري كوري تحسين كرده و گفتند وي توانسته به خوبي از عهده اجراي يك نقش و شخصيت برآيد. به گفته آنها، بازي در اين نقش آزمون خوبي براي لاپوتيره بود تا تواناييها و استعداد بازيگري خود را به نمايش بگذارد و دشواريهاي يك نقش را با بازي روان و يكدست خود به مبارزه بطلبد، منتقدان از ماري كوري به عنوان يك كار صميمي، زيبا و خوشساخت اسم ميبرند كه توانسته دو وجه مختلف زندگي شخصيتمحوري خود را بخوبي به تصوير بكشد. به گفته آنها، دنياي تلويزيون و تماشاگران معمولي به چنين مجموعهاي نياز داشتند تا با جنبههاي مختلف يكي از بزرگترين چهرههاي مطرح قرن بيستم بهتر آشنا شوند. پخش مجموعه ماري كوري سال 1977 تعداد زيادي از تماشاگران انگليسي را جذب خود كرد و خيلي سريع روي آنتن ديگر كشورهاي اروپايي و همچنين آمريكاي شمالي و استراليا رفت. جذابيت اين مجموعه باعث شد تا طي دهههاي بعد، شبكههاي مختلف تلويزيوني سراسر جهان، اقدام به پخش دوباره و چند باره آن كنند. منتقدان تلويزيوني عقيده دارند ماري كوري هنوز هم مثل سالهاي اول توليد و پخش، تازه به نظر ميرسد و حال و هواييامروزي دارد.
آي ام دي بي / مترجم: كيكاووس زياري