ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 دي 1404
جمعه 5 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 9 مهر 1390     |     کد : 26123

شخصيت عرفانی علامه طباطبايی الهام‌بخش معارف الهی در الميزان است

عرفانی علامه طباطبايی باعث شده بسياری از معارف الهی از طريق ايشان صادر شود و به افراد برسد كه بخشی از اين معارف در تفسير الميزان گنجانده شده است.

عرفانی علامه طباطبايی باعث شده بسياری از معارف الهی از طريق ايشان صادر شود و به افراد برسد كه بخشی از اين معارف در تفسير الميزان گنجانده شده است.

عباس اسماعيل‌زاده، عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) اظهار كرد: شخصيت علامه طباطبايی را از دو طريق شناختم زيرا توفيق درك محضر ايشان را نداشتم؛ اول از طريق مطالعه تفسير الميزان و دوم به‌ وسيله فايل‌های صوتی و تصويری كه از ايشان به‌جای مانده است.

وی افزود: با توجه به اين دو منبع، شخصيت علامه طباطبايی را بی‌نظير يافتم كه به گوشه‌هايی از اين مطلب اشاره می‌كنم. برجسته‌ترين ويژگی علامه كه در الميزان هم بسيار نمود دارد، شخصيت اخلاقی ـ عرفانی ايشان است كه باعث شده خيلی از معارف الهی از طريق ايشان صادر شده و به افراد برسد.

اسماعيل‌زاده در توضيح اين مطلب ادامه داد: يكی از مصاديق «مطهرون» كه در سوره مباركه واقعه مطرح شده، آنجا كه می‌فرمايد: «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ كه جز پاك‏شدگان بر آن دست ندارند» انسان مهذب‌النفس است كه علامه طباطبايی بهره زيادی از طهارت نفس داشته و همين امر باعث شده كه در درجات بالای مجاری فيض الهی قرار بگيرد.

عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد عنوان كرد: بخش اعظم اين فيوضات الهی را در الميزان و مواردی را در شاگردهای ايشان می‌بينيم؛ چه آن‌هايی كه در زمان حيات علامه طباطبايی می‌زيسته‌اند؛ همانند شهيد مطهری و چه بزرگوارانی كه الآن در قيد حيات هستند.

اين محقق و پژوهشگر در توضيح شخصيت عرفانی علامه اذعان كرد: به صراحت می‌توان علامه را در اين بُعد شخصيتی كاملاً بی‌نظير دانست و اين ضروری‌ترين و بارز‌ترين امتياز برای ايشان مخصوصاً در زمينه تفسير آيات قرآن كريم محسوب می‌شود.

وی با استناد به آيه فوق‌الذكر كه فقط كسانی‌ می‌توانند به معارف والا و حقيقی قرآن دست پيدا كنند كه از طهارت نفس برخوردار باشند، بيان كرد: هرچه ميزان طهارت بالاتر باشد دريافت معارف الهی نيز بالاتر می‌رود كه در مورد علامه طباطبايی يك سری از اين معارف در تفسير الميزان گنجانده شده و قسمتی ديگر در قالب تربيت شاگردانی مانند شهيد مطهری و آيت‌الله‌العظمی جوادی آملی ظهور و بروز داشته است.

اسماعيل‌زاده پيشنهاد كرد: جا دارد يك محقق قبل از مطالعه آثار علامه طباطبايی كمی به بررسی ارتباط بين اساتيد و شاگردان ايشان بپردازد و دقت نظری به اساتيد ايشان علی‌الخصوص استاد عرفان ايشان، سيد علی آقای قاضی طباطبايی داشته باشد؛ مانند اينكه آقای قاضی در بدو ورود علامه به نجف به ديدن ايشان می‌رود و توصيه‌هايی به وی می‌كند و يا مورد ديگر اين‌كه علامه با شاگردهای خودشان مثل شهيد مطهری و ديگران ارتباطاتی عرفانی داشته‌اند.

وی ادامه داد: همان‌طور كه رزق مادی خدای متعال مجرا دارد، رزق معنوی خدا كه علم باشد نيز مجرا دارد كه يكی از آنها می‌تواند كتاب باشد، اما عمده‌ترين مجرای آن وجود انسان‌هايی مثل علامه طباطبايی است كه محل نزول فيوضات و معارف الهی هستند.

اين محقق و پژوهشگر توضيح داد: اگر به بررسی نوع ارتباط علامه طباطبايی با اساتيد و شاگردانشان پرداخته‌ شود، آنگاه فهميده می‌شود كه خداوند چگونه و از چه طريقی فيوضاتش را به‌وسيله علامه ـ كه قبل از ايشان در اختيار اساتيدشان بوده ـ به ديگران رسانده است؛ چرا كه معارف الهی مستقيماً داخل كتاب ريخته نمی‌شود، بلكه از طريق همين انسان‌های وارسته است كه خداوند متعال معارف دين را در اختيار ساير مردم قرار می‌دهد.

اسماعيل‌زاده اذعان كرد: الميزان آينه تمام‌نمای علامه طباطبايی است و درك وی از قرآن يكی به ‌خاطر ويژگی‌های شخصيتی اوست و ديگر اين‌كه در جهت تبيين آيات قرآن بسيار زحمت كشيده است. اين دو جهت باعث نزديكی علامه به قرآن شده است؛ يعنی در حقيقت نمی از فيض عجايب قرآن در الميزان وجود دارد و من هميشه با دانشجويان مطرح می‌كنم كه الميزان معجزه علامه است و در حقيقت الميزان آنچنان معجزاتی دارد كه اهل فن بايد مدت‌ها غور كنند تا متوجه آن معجزات شوند.

عضو هيئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار كرد: من به اقتضای كار پژوهشی كه دارم الميزان را در كنار حدود پنجاه تفسير بررسی كرده‌ام و در اين بين تفاوت فاحشی ميان اين تفسير شريف و ديگر تفاسير ديده‌ام، البته به هيچ عنوان تلاش ديگر بزرگان را زير سؤال نمی‌بريم بلكه زحمت هركس را به اندازه بضاعت علمی و عملی‌اش قدر و ارج می‌نهيم، اما الميزان در ذيل آيات مطالبی را مطرح می‌كند كه در كمتر تفسيری ديده می‌شود و همين مطلب الميزان را يك سر و گردن بالاتر از ديگر تفاسير قرار می‌دهد.

وی در توضيح اينكه اين برجستگی‌ها از كجا حاصل شده، بيان كرد: آيا علامه حافظه بسيار قوی داشته؟ آيا اندوخته‌های علمی علامه منجر به نوشتن اين تفسير شده، چون به هر حال از اين مسائل به ابزار و شرايط مفسر ياد می‌شود كه هيچ مفسری بی‌نياز از اين ابزار نيست، اما آيا وجه تمايز الميزان با ديگر تفاسير وجود ملكه قوی علامه در اين ابزار و علوم بوده كه توانسته الميزان را در چنين درجه بالايی تأليف كند؟ با دقت در اين مطالب، متوجه شدم چيزی كه باعث متفاوت بودن الميزان است لزوماً بهره بالای علامه از علوم مورد نياز مفسر نيست ـ هرچند كه اين چنين نيز بوده است ـ بلكه در حقيقت همان شخصيت علامه است كه باعث امتياز الميزان شده است.

اسماعيل‌زاده ادامه داد: برخی از اين مطلب اين‌گونه تعبير می‌كنند ـ كه بسيار تعبير به‌جايی است و باعث آرامش و اقناع روحی خود من شده‌ است ـ كه علامه محرم قرآن شده ‌بود و قرآن ناموس خداست و سفره دلش را نزد هركسی باز‌ نمی‌‌كند. قرآن كتاب معمولی مانند باقی كتب نيست كه با حافظه و اندوخته‌های علمی خوب بتوان بهتر آن را تبيين و تفسير كرد، هر چند كه اين مطالب همگی درست است.

وی افزود: تا با صاحب قرآن محرم نشويم و از طهارت بالا بهره‌ای نداشته باشيم «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ كه جز پاك‏شدگان بر آن دست ندارند» اتفاق نمی‌افتد كه اين مورد در علامه طباطبايی بسيار بارز است. در اين زمينه می‌توان به نمونه‌هايی اشاره كرد: مثل تفسير علامه در آيه «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا» يا تفسير ايشان ذيل آيه شريفه «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ» و يا آيه تبليغ كه علامه در اين آيات قرآن را به سخن آورده ‌است.

اين محقق و پژوهشگر قرآنی اشاره كرد: علامه طباطبايی به اين فرمايش اميرالمؤمنين(ع) رسيده‌ كه حضرت فرمودند: «ذلك القرآن فاستنطقوه» يعنی قرآن را به سخن در بياوريد و اين مسئله مسجل است كه علامه در بسياری از موارد قرآن را به سخن آورده ‌است.

وی اضافه كرد: به طور مثال در مواردی كه ذكر شد بدون اينكه علامه نظر خود يا ديگری را ذكر كند، خود قرآن به سخن می‌آيد و می‌گويد كه من مقصودم اين است؛ بنابراين اگر كسی گام به گام با تفسير علامه پيش رود متوجه مقصود و منظور قرآن می‌شود.

اسماعيل‌زاده خاطر نشان كرد: اين بزرگ‌ترين و ضروری‌ترين امتياز و ابزاری است كه يك مفسر می‌تواند داشته‌باشد؛ يعنی بتواند قرآن را به حرف دربياورد. در غير اين‌صورت مفسر دچار تفسير به رأی می‌شود و مانند تعدادی از تفاسير به‌جای اينكه سخن و مقصود قرآن در آن مطرح شود بيشتر نظرات خود مفسر است كه به قرآن تحميل می‌شود. از اين ويژگی می‌توان به عنوان يك ويژگی كلی ياد كرد كه با شخصيت علامه طباطبايی گره خورده است.


نوشته شده در   شنبه 9 مهر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode